برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهای بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 04-05-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیزم، خانمها و آقایان، ایام دهه کرامت و میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه(س) مبارکتان باشد. دیروز از شهر مقدس قم به شما سلام کردیم. از جوار کریمه اهل بیت و خیلی از دوستان التماس دعای ویژه گفته بودند. ما هم برایشان دعا کردیم و نایب الزیارهشان بودیم. انشاءالله به زودی زود توفیق تشرف به مشاهد مشرفه نصیب فرد فرد شما شود. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم، خیلی خوش آمدید. ایام مبارک باشد.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین. من هم خدمت شما و همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان و شنوندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام و تبریک ایام دهه کرامت و ولادت بانوی کرامت حضرت معصومه(س) را دارم. به دخترخانمهای گل ویژه سلام میکنیم و تبریک میگوییم. روز دختر است و انشاءالله مبارکشان باشد. در جوار حضرت معصومه(س) شب ولادت عرض کردم. آیا حضرت معصومه استثناء بودند؟ نه. آیا انبیاء و اولیاء و شهداء و انسانهای خوب استثناء هستند؟ نه. به مردم گفتیم: هرکس آیهای را بگوید که اینها استثناء نیستند جایزه میدهیم. عزیز بزرگواری آیه را گفتند و جایزه دادیم. «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم يُوحى إِلَي» (کهف/110) همه پیغمبران مأمور هستند بگویند: ما هم مثل شما یک انسان هستیم. خدا بارها در قرآن فرموده که پیغمبر میفرماید: من هم مثل شما در بازار راه میروم. لباس میپوشم و غذا میخورم. انبیاء انسان هستند. امامان ما انسان هستند. فاطمه معصومه انسان بودند. شهدا و علما انسان هستند. فقط اینها سعی کردند کرامتی که خدا به اینها داده را حفظ کردند. خدا فرمود: ما شما را انسان خلق کردیم. بیایید لحظهی مرگ هم انسان تحویل ما بدهید! انسانیت خودتان را حفظ کنید. خدا میفرماید: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ» (اسراء/70) من شما را تکریم کردم. به شما کرامت دادم. شما را انسان خلق کردم. اشرف مخلوقات و قدرت مانور شما از همه بیشتر است. وقتی میخواهید جنس را به ما تحویل بدهید، سالم تحویل بدهید. حضرت معصومه(س) سن زیادی نداشت ولی کرامتش را خیلی خوب حفظ کرد. کرامت هم به این است که انسان در جایگاه خودش باشد. من انسان هستم، حیوان نیستم! من مسلمان هستم و کافر نیستم. من شیعه قرآن و عترت هستم و بیگانه با قرآن و عترت نیستم! من منتظر امام زمان هستم و سرگردان نیستم. این جایگاه ما هست! انسانیت خودمان را حفظ کنیم خودمان را تکریم کردیم. لذا امیدواریم دختران و پسران ما، پدران و مادران ما، همه جامعه ما دست به دست هم بدهیم. کرامت خودمان را حفظ کنیم و از دعای سلامت امام زمان هم کمک بگیریم. (قرائت دعای سلامت امام زمان) امام زمان با این ولادتها خیلی خوشحال هستند. برای سرور بیشتر دل امام زمانمان یک دسته گل صلواتی را هم به ساحت مقدس آقایمان هدیه کنیم.
شریعتی: انشاءالله به برکت نام حضرت معصومه و امام رضا که ماه ذی القعده ماه امام رضا(ع) است، چشم ما به جمال نورانی حضرت مهدی(عج) روشن شود و عیدی ما در این ایام باشد. امروز هم قرار است به سؤالات شما که از طریق ایمیل و پیامک به دست ما میرسد پاسخ بدهیم.
سؤالی که میخوانم با سه بار «کمک» گفتن، شروع میشود. با عرض سلام، گفتند: جوانی هستم 33 ساله و پنج سال قبل متوجه شدم بیماری ام اس دارم، اما خوشبختانه به موقع متوجه شدم و هر هفته آمپول میزنم. مشکل من این است که هرجا برای خواستگاری میروم بدون اینکه در مورد بیماری من تحقیق کنند جواب رد میدهند. یا اینکه در ذهنشان تصور میکنند ام اس یعنی فلج، یعنی تباهی و بدبختی! واقعاً در روحیه من خیلی تأثیر دارد. اگر همسری در کنار ما باشد خیلی بهتر از افراد سالم هستیم. من خدا را دوست دارم و عاشق او هستم اما گاهی از او گله میکنم که چرا با وجود این بیماری حداقل خودش شرایط ازدواج را برایم آسان نمیکند؟ در برنامه به مردم بگویید: که ما هم میتوانیم زندگی سالم و شادی داشته باشیم. من یک فرد تحصیل کرده و از اساتید دانشگاه هستم و دلسوزانه به همه دانشجوها خدمت میکنم. یعنی من نباید ازدواج کنم؟ از رسانه میخواهم به مردم بگویند: ما هم مثل همه انسانها میتوانیم تشکیل خانواده بدهیم. برای عاقبت بخیری همه جوانها دعا کنید.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. ایشان سؤالشان را با سه بار کمک شروع کردند. من با سه بار گفتن کلمه «دیانت» پاسخ ایشان را میدهم. دین ما میگوید: صورت مسأله شما هرچه هست باشد. یا سالم هستید یا مریض هستید. یا فقیر هستید یا پولدار هستید، یا عافیت دارید یا معلول هستید، یا شهری هستید یا روستایی هستید. با هر صورت مسألهای میخواهید باشید. اگر دیانتتان را حفظ کنید خدا به شما کمک میکند. یعنی در مسیر بندگی خدا باشید. تمام رسالت این برنامه و دیگر برنامههای مشابه جاری کردن دین در زندگی مردم است. من در این سؤال دنبال سه مخاطب هستم. 1- مواردی که ایشان خواستگاری رفته است. پدر و مادرهایی که بچههای شما سالم هستند. حالا یا آقا پسری که خواستگاری میآید مثل این عزیز یک بیماری به نام ام اس دارد. یا آن دختری که شما خواستگاری او میروید یک بیماری به نام ام اس دارد. انتخاب شخص سالم حق شماست. میتوانید بین این آقای دکتر تحصیل کرده 33 ساله که ام اس دارد با کسی که 33 ساله است و ام اس ندارد، انتخاب کنید. ولی امتحان حق خداست. معلوم نیست کسی که با انسان سالم زندگی کند، خدا با مریضی امتحانش نکند. من میگویم: اگر مقدر این خانواده دخترخانمی باشد که با مریضی امتحان شود، خودش یک شخص مریض را انتخاب کند. این امتحان ارزشش خیلی بالاتر است. برگه امتحان سخت را خودت بردار! بعد ببین خدا آنجا چطور کمک تو میکند. الآن خیلی از خانوادهها چه پسر، چه دختر از لحاظ مالی ضعیف هستند. طرف مقابل انتخابشان نمیکند چون میخواهد پولدار باشد. انتخاب پولدار حق شماست ولی امتحان حق خداست. معلوم نیست کسی که با یک فقیر ازدواج نکرده خدا او را با فقر امتحان نکند. چه بسیار پولدارهایی که در همین دنیا فقیر شدند.
در ارتباط با ازدواج با یک معلول هم همینطور است. انتخاب با آدم سالم حق شماست ولی امتحان هم حق خداست. موردی دیدم که بخاطر معلولیت کسی را رد کرد. شاید خدا امتحان بگیرد شاید نگیرد. ولی در یک سانحه همسرش تا آخر عمر ویلچری شد. گفت: خدا چقدر زود بیدارم کرد! پس انتخاب آدمهای سالم و پولدار حق شماست ولی امتحان هم حق خداست. اگر خودمان با دست خودمان امتحان سخت را انتخاب کردیم، آنجا مدد الهی را شاهد باشیم. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِين» (بقره/155) این مطلب اول برای مخاطبهای اینگونه خواستگارها.
مطلب دوم باز هم برای این مخاطبها به اندازهای که به بیمار جسمی حساس هستند، به بیماریهای اخلاقی هم حساس هستند. خواستگار میآید یا خواستگاری میروند، به تمام ابعاد جسمی طرف حساس هستند و کوچکترین بیماری و مشکلی نداشته باشد ولی به همان اندازه به بیماریهای اخلاقی هم حساس هستند؟ این همه مشکلات طلاق برای بیماری جسمی است؟ اخلاقش، عفتش، حیایش، امانتش، صداقتش! بدون تحقیق میتوانم قسم بخورم که بیماریهای اخلاقی به شدت بیشتر باعث طلاق و گرفتاری شده تا بیماریهای جسمی!
در سفر کربلا که رفتیم، کاروان جانبازان با خانوادههایشان آمده بودند. جانبازی بود که 35 سال بود روی ویلچر بود و به هم تو نگفته بودند. جانبازی بود دو چشم نابینا و دو دست هم قطع شده بود ولی زندگیشان شیرین بود. چون خودش انتخاب کرده است. خدا خیلی دوست دارد که ما امتحانهایمان را خودمان انتخاب کنیم. خدمت به مردم امتحان انتخابی است. کسانی که صبح تا شب خدمت میکنند به خواب و خوراکشان لطمه میخورد. به تفریحشان هم لطمه میخورد ولی امتحان انتخابی است. عبادتها امتحان انتخابی است. ساعت چهار صبح نماز صبح خواندن سخت است. مجاهدتها امتحان انتخابی است. دانشجویان عزیزی که اردوهای جهادی میروند. خیلی سخت است. ولی امتحان انتخابی است. قرض الحسنه به دیگران دادن امتحان انتخابی است. خدا اینقدر اینها را دوست دارد.
یک دوستی داشتم از رفقای زمان جبهه و جنگ بود. وضع مالیاش خوب بود. به او گفتم: نمیخواهی امتحان انتخابی را انتخاب کنی؟ گفت: یعنی چه؟ گفتم: خانواده فقرا و ایتام، جهیزیه، گرفتارها، مریضهای صعب العلاج، گفت: باشد. یک اتفاقی برایش افتاد و من دیدن او رفتم. گفتم: یادت هست گفتم: امتحان انتخابی را انتخاب کن؟ تو انتخاب نکردی خدا در زندگیات گذاشت. تو را دوست داشت. بیدار شد! بیش از آنچه میخواست در عمرش خیرات کند باید خسارت میداد و داد. قرض کرد و گرفتار شد و داد. گفتم: ای کاش اینها را با دست خودت میدادی. اگر کسی را خدا در خانهی ما میفرستد احتمال بدهیم امتحان الهی است و رد نکنیم! به این عزیز بزرگوار میگویم: اصلاً از خدا گله نکن. باور کن هرچه امتحانت سختتر باشد امتیاز تو بیشتر است. نگاه به تو بیشتر است. در امتحانهای خیلی سخت مراقبها را زیاد میکنند. در امتحانهای ساده اینطور نیست ولی در امتحان نهایی و کنکور بالای هر ردیفی یک مراقب است.
جوان 33 ساله عزیز! امتحانت سخت شده و مراقبت خدا هم بیشتر است. با مراقبت خدا حال کن! با مراقبت امام رضا حال کن. انشاءالله این امتحان قشنگ مبارکش باشد.
شریعتی: در طول روز کم نیستند پیامهایی که دوستان عزیز ما میفرستند. درگیر بیماری هستند یا روی تخت بیمارستان هستند. یا از همسر یا فرزند پرستاری میکنند. میگویند: در برنامه دعا کنید.
حاج آقای ماندگاری: خدایا به آبروی امام رضا که در خانه تو خیلی آبرو دارد، همه آنهایی که مریض هستند و گرفتاری دارند، با هر دین و آئین و مذهبی هستند، توفیق شفاء و عافیت را مهیا بفرما. ماه رمضان به ما یاد دادند «اللهم اشفع کل مریض» در دعای امام زمان میگوییم: «و تفضل علی مرض المؤمنین و المؤمنات بالشفاعه و الصحه» اینجا مریضهای مؤمن و مؤمنات را میگوییم. ولی در ماه رمضان یک مقدار نازنینتر شدیم،میگوییم: همه مریضها را دعا کن. خدایا هر مریضی زیر این آسمان است، از درد و مریضی رنج میکشد اگر مصلحت است شفا عنایت کن. اگر مصلحت نیست صبر به او عنایت بفرما.
شریعتی: سلام کردند و گفتند: مادری هستم صاحب دو پسر که پسر بزرگم هجده سال دارد. پسرم هم نماز میخواند و هم روزه میگیرد. ولی به تازگی متوجه شدم با دختری دوست شده است. با او صحبت کردم و گفتم: آدرس بده خواستگاری برویم. خیلی ناراحت شد و گفت: مگر من عقل ندارم؟ از الآن خودم را بدبخت کنم. این مادر در جواب گفتند: اگر گناه کنی بدبختی میآورد. خلاصه اینکه از رفتارش میفهمم که دست از دوستی با این دختر خانم برنداشته ولی به من میگوید: خیالت راحت دیگر تمام شد! خیلی ناراحت هستم، لطفاً مرا راهنمایی کنید.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. خیلی از آدمها در این سن ازدواج کردند و من اعتقاد دارم هرکس عقل دارد قبل از اینکه به حرام آلوده شود، خودش را با حلال بیمه میکند. من بارها گفتم: ازدواج هم بیمه طلایی است. هم زره است، شما را در برابر نگاهها و حملههای شیطان مقاوم میکند. بیمه است، زره است و وسیله آرامش است که قرآن میفرماید. انسان عاقل یک روز ماشینش را بدون بیمه بیرون نمیبرد. بیمه علامت عقل است، زره علامت عقل است. واکسن علامت عقل است. وسیله آرامش علامت عقل است. جواب مادرت خیلی جواب خوبی است. میخواهم به این مادر بگویم: ای کاش در این دو تا هفت سالی که یک پسر بیشتر در اختیار شما بود به او میفهماندی گناه بدبختی میآورد. پیغمبر خدا فرمودند: هفت سال اول بچه شما امیر است. با بازی تمام معارف را میتوانید به او بگویید. قرآن فرمود: اسباب آموزش بچه در هفت سال اول لعب است. در هفت سال دوم بچه شما عبید است چون آموزش پذیر است. تو را به خدا در هفت سال دوم به هر طریقی میتوانید به بچه این پنج کلمه را بفهمانیم. واجبات سوخت سفر آخرت است. اگر در بیابان برزخ گیر کنیم هیچکس چهار لیتری ما را پر نمیکند. «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» (انعام/164) مادر به بچه بفهمان اگر واجبات را کم بگذاری در بیابان برزخ گیر میکنی تا به آخرت برسی. آنجا هم دستت خالی است.
محرمات هیزم جهنم است. هرچه حرام جمع کردی خودت داری تنور خودت را شعلهور تر میکنی. دختر خانمی به من گفت: یک تار مو هم اشکال دارد؟ گفتم: یک هیزم اندازه تار مو، یک مقدار آتش میآورد؟ گفت: بله. گفتم: هیزم به اندازه تار مو هم نیاور. پدر و مادرها به بچهها بگویید: واجبات سوخت سفر آخرت است. محرمات هیزم جهنم است.
خدمت مخلوقات پاک کنندهی ماست. هرکس دوست دارد آلودگیهایش را پاک کند، خدمت به مخلوقات کند. تحمل مشکلات ضمن اینکه پاک کننده است، بالا برنده و بزرگ کننده هم هست. ایثار و فداکاری عزیز کننده است. هرچه ایثار کنی برای خدا عزیزتر میشوی. اینها را در هفت سال دوم به بچه یاد بدهیم. در هفت سال اول با بازی یادش بدهیم. در هفت سال دوم با تمرین یادش بدهیم. در هفت سال سوم بگوییم: در خانه تمرین کن. اگر اینطور شد این اتفاق نمیافتد.
اما به این آقا پسر گل که به مادرشان گفتند: رابطه را قطع کردند ولی رابطه را ادامه میدهند میگویم: شما سه مسیر بیشتر نداری. یک مسیر حلال داری که ازدواج است. میگویی: هنوز آماده نشدم. یک مسیر حرام داری که متأسفانه آرام انجام میدهی. یک مسیر کنترلی هم داری. قرآن میگوید: آنهایی که نمیتوانند ازدواج کنند، عفت نفس پیشه کنند. ما میگوییم: هجده سالگی میتوانی ازدواج کنی، میگویی: هنوز نمیتوانم. تا 24 سالگی که میخواهی ازدواج کنی خودت را کنترل کن. برای اینکه زندگی آیندهات دچار مشکل نشود. این علامت عقل است. یا مسیر حلال یا مسیر کنترل، عاقل قشنگ مسیر حرام علامت عقل نیست. مامان و بابا را پیچاندی، خودت را میتوانی بپیچانی؟ خدا را میتوانی بپیچانی؟ حرام هیزم جهنم است. یک ارتباط کوچک حرام برقرار کنی برای خودت هیزم ذخیره کردی. اگر طاقت داری عیب ندارد. میگویی: ازدواج برایم مهیا نیست، ما مسیر کنترلی را پیشنهاد میکنیم. مسیر کنترلی این است که چشم پایین بیافتد، «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» (نور/30) مسیر کنترلی این است که در سایتها و فضای مجازی پرسه نزنم. در خیابانها و پارکها الکی پرسه نزنم. مسیر کنترلی این است که خودم برای خودم برنامه بریزم تا روزی که انشاءالله به ازدواج برسم.
شریعتی: خیلی در پیامها داریم که نوشتند وقتی بچهها به یک سنی میرسند دیگر کنترل از دست ما در میرود. یعنی باید از مدتها قبل حواسشان میبود و انشاءالله که خداوند به همه ما فرزندان صالح و سالم عنایت کند که بتوانیم در تربیتشان موفق باشیم.
خانمی گلایه کردند و گفتند: من یک دختر سه ساله دارم که غرق دنیای کودکی خودش است. به همه میخندد. با همه حرف میزند. همه چیز را لمس میکند. برای خودش شعر میخواند. بازی میکند و تقریباً تمام ساعت زندگی من صرف دخترم میشود. حتی کارم را بخاطر همراه بودن با او کنار گذاشتم. یک شب که خرید رفتیم موقع اذان شد و مسجد رفتیم. نصف مسجد صندلی بود و خانمها روی صندلی نشسته بودند. وارد مسجد که شدیم دخترم سه تا بچه دیگر را دید و با هم شروع به بازی کردند. در نماز بودم که خانمی دخترم را دعوا کرد و با عصبانیت گفت: میخواهم نماز بخوانم اینجا مسجد است! تو شلوغ میکنی و نمیگذاری نماز بخوانم!! آقای پیری هم پشت بلندگو گفت: خانمها لطفاً بچهها را جمع کنند!! شما بگویید: مگر مسجد خانه سالمندان است؟ مگر بچه کیف دستی است که من بخواهم جمعش کنم یا گوشی تلفن است که سایلنت کنم؟ مسجد خانه خداست و صدای بازی بچه طبیعیترین صدای عالم است مثل صدای گنجشک و آب، من بچه را در بچگی مسجد نبرم کی ببرم؟ یعنی شما میگویید: حرم نبرم؟ گفتم شاید شما بتوانید فرهنگ سازی کنید و کلامی بگویید که انشاءالله مؤثر واقع شود.
حاج آقای ماندگاری: من سفارش میکنم برای دخترشان یک برادر یا خواهری بیاورید تا بچه خیلی احساس تنهایی نکند. ما کوتاه نمیآییم تا نسل لا اله الا الله گو زیاد شود. چون امام رضا فرمود: هرکس لا اله الا الله بگوید، در حصن حصین خدا قرار میگیرد. امیدواریم خداوند به هرکس اولاد ندارد بدهد، و به آنهایی که دارند بیشتر بدهد. اما مسجد خانهی بچهها هست و خانه همهی سنین است. بچهها، نوجوانها، جوانها، میانسالها و بزرگسالان، بارها گفتم: اگر دست من و شما را پدر و مادرمان نمیگرفتند و به مسجد نمیآوردند، الآن آخر و عاقبت ما مسجدی نبود. پس مسجد خانهی همه سنین و همه جنسهاست. هیچکس نمیتواند بگوید: مسجد فقط برای بزرگترهاست و برای بچهها نیست. من از اینجا از ائمه محترم جماعات مساجد تقاضا میکنم که این بحث را جا بیاندازند که اگر بچهها را مسجد نیاوریم کی با این فضای نورانی آشنا شوند؟ ما میخواهیم برای مسجد در فضای اسلامی چند بستر معرفی کنیم. 1- مسجد بستر محبت الهی است. ما یادمان است بچه که بودیم بخاطر یک آب نبات ترش مسجد میآمدیم. برای یک مشت سنجد، نخود کشمش، خرما، شکلات مسجد میآمدیم. ولی الآن گاهی میبینیم نیشگونشان میگیرند، میگوید: دیگر مرا مسجد نبرید. مسجد بستر محبت است. حتی دختربچه، پسر بچه لباس مادرش را میگیرد و به پدرش میگوید: مامان و بابا چرا مرا مسجد نمیبری؟ آن حاج آقا در مسجد به من شکلات میدهد. درواقع داریم این بچه را با محبت الهی رشد میدهیم. پس مسجد بستر محبت است. بیش از همه بچههای کوچک ما نیاز به این محبت دارند. مسجد بستر معرفت است. گفتیم: در هفت سال اول باید بچهها را با بازی آموزش بدهیم. لذا به اعتقاد من همه مساجد مهدکودک لازم دارند. لحظه نماز باید حواسها جمع باشد و به قول ایشان بچه کیف نیست که جمعش کنیم و موبایل نیست که ساکتش کنیم. اگر مساجد مهدکودک کوچکی داشته باشد و یک نفر در مهدکودک در ساعت نماز مراقب بچهها باشد، اشکالی ندارد. مسجد بستر عبادت است. اینقدر لذت دارد وقتی یک بچه دو سه ساله کنار پدر و مادرش رکوع و سجود انجام میدهد.
من طلبه قسم میخورم نماز و عبادتی که کامل انجام میدهیم به خاطر همان دولا و راست شدن بچه، خدا قبولش میکند. چون برای او ارزشش خیلی بیشتر است. مسجد محل خدمت است و چقدر بچهها دوست دارند مکبر شوند، چای در مسجد بدهند. کفشها را جفت کنند. مهرها را جمع کنند. قرآن پخش کنند و جمع کنند. وقتی پنج تربیت، محبت، معرفت، عبادت، خدمت، مسجد بستر اخوت است. این خانم گفت: که تا دخترم به مسجد آمد با سه دختر دیگر رفیق شد. رفاقت الهی است. ما با دیدن این برکات بگوییم: خانمها بچههایتان را به مسجد نیاورید؟! این نگاه قشنگی نیست. نگاه پیغمبر گونه نیست. لذا امام جماعتها مراعات بچهها را بکنند. مساجد مراعات کنند. صدای بچههای موسیقی متن نماز و سخنرانی ما هست و اصلاً با صدای بچهها مشکلی ندارم. انشاءالله خدا به همه ما این فهم و معرفت را عنایت بفرماید.
شریعتی: گفتند: من فرزند پسری دارم که در خواندن نماز خیلی سستی میکند. به هر شکلی که بود آثار بی نمازی را برایش گفتم. بیشتر اوقات بخاطر این مسأله گریه کردم و توسل به حضرت علی اکبر امام حسین کردم. به من کمک کنید. خیلی نگران هستم.
حاج آقای ماندگاری: چون ایام ولادت حضرت امام رضا(ع) است، حضرت فرمودند: اگر قیامتی نباشد فرق با نماز و بی نماز در دنیا هفده دقیقه است. من نماز خواندم، مادر و پدر این بچه نماز خوانده و خودمان را هفده دقیقه الاف کردیم. اگر قیامتی باشد فرق با نماز و بی نماز خیلی زیاد است. به احتمال اینکه قیامت است و این برکت از دست من نرود، یقین دارم این آقا پسر زرنگ و مهربان و فهمیده حتماً نماز میخواند.
شریعتی: یکوقتی باید مفصل باز هم در این مورد صحبت کنیم. دیروز آقا پسرها کلی گلایه کردند. چون دیروز روز دختر بود و فقط از فضیلت دختر و نعمتهای وجود دختر در خانه گفتند. آقا پسرها گلایه کردند و گفتند: چرا شما از والدین میخواهید فقط به دخترخانمها توجه کنند؟ مگر ما پسرها آدم نیستیم؟
حاج آقای ماندگاری: والدین بیشتر به پسرها توجه میکنند و همیشه میگویند: پسر پسر قند عسل! توجه به پسرها زیاد است. از 365 روز یک روز توجه به دختر کنیم. شما هم فرزند هستید، عزیز و نازنین و تاج سر هستید. یک روز هم باید به دخترها توجه ویژه داشته باشیم و محبت کنیم. چون روح دخترها لطیف تر است. شما پسرها پوست کلفت هستید و اگر کم محبت ببینید به شما برنمیخورد. ولی دخترها مثل شکوفه و گل هستند. محبت به دخترها باعث میشود که دختر به شما برادر خدمات بدهد. به پدر خدمات محبتی بدهد. به مادر کمک کند.
شریعتی: امروز صفحه 27 قرآن کریم آیات 177 تا 181 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت میشود. در هفتهای که مزین به نام و یاد عارف بزرگ آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی است.
«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُون «177» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيم «178» وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون «179» كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِين «180» فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيم «181»
ترجمه: نيكى (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق يا مغرب بگردانيد، بلكه نيكوكار كسى است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان آورده و مال (خود) را با علاقهاى كه به آن دارد به خويشاوندان و يتيمان و بيچارگان و در راهماندگان و سائلان و در (راه آزادى) بردگان بدهد، و نماز را برپاى دارد و زكات را بپردازد، و آنان كه چون پيمان بندند، به عهد خود وفا كنند و آنان كه در (برابر) سختىها، محروميّتها، بيمارىها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند، اينها كسانى هستند كه راست گفتند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است) و اينان همان پرهيزكارانند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (قانون) قصاص در مورد كشتگان، بر شما (چنين) مقرّر گرديده است: آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسى از ناحيه برادر (دينى) خود (يعنى صاحب خون و ولىّ مقتول) مورد عفو قرار گيرد. (يا قصاص او به خونبهاتبديل شود) بايد شيوهاى پسنديده پيش گيرد و به نيكى (ديه را به ولى مقتول) بپردازد، اين حكم تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگارتان، پس براى كسى كه بعد از اين (از حكم خدا) تجاوز كند، عذاب درناكى دارد. اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص، حيات (و زندگى نهفته) است.باشد كه شما تقوا پيشه كنيد. بر شما مقرّر شده كه چون يكى از شما را (نشانههاى) مرگ فرا رسد، اگر مالى از خود به جاى گذارده، براى پدر ومادر ونزديكان به طور شايسته وصيّت كند، اين كار حقّ و شايسته پرهيزكاران است. پس هركس كه آن (وصيّت را) بعد از شنيدن، تغيير دهد، گناهش تنها بر كسانى است كه آن را تغيير مىدهند، همانا خداوند شنوا و داناست.
شریعتی: گاهی دلم به سمت خدا میبرد مرا *** یعنی به آستان رضا میبرد مرا
سلام میکنیم به امام رضا که ماه ذی القعده مزین به نام و یاد ایشان است. اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم، در آیه 180 خدا به یک مستحبی اشاره فرموده به نام وصیت که خیلی کار را برای ما آسان میکند. متأسفانه در جامعه ما ذهنیت غلطی هست که فکر میکنم اگر وصیت کنند مرگشان عقب و جلو میرود. یعنی وصیت نکنیم مرگ ما عقب میرود و وصیت کنیم مرگ ما زود میرسد. «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» (اعراف/34) وصیت برای هر مسلمانی مستحب است. برای آنهایی که حق الله و حق الناس بر گردنشان هست، واجب است. همه ما عمدتاً حق الله و حق الناس بر گردنمان هست. خوش بحال آنهایی که وصیت کنند، وصیت کردن چند برکت دارد. وقتی وصیت کردیم تکلیف ما روشن است. یک سوم از اموالمان را برای خودمان خرج کردیم. نماز قضا داریم، روزه داریم، رد مظالم داریم و گرفتاری داریم. تکلیف اول ما هم روشن است. دعوا نمیشود، وقتی یک سوم را برداشتم، بقیه هم برای همسر و دختر و ورثهای که هستند، است. سوم اینکه وقتی وصیت کردیم تکلیف کسانی که به آنها بدهکار هستیم مشخص میشود. چون خیلی وقتها یک نفر از دنیا میرود. میآیند میگویند: ما اینقدر طلب داشتیم ولی هیچی نیست. یعنی سه گروه تکلیفشان روشن است. هم کسانی که با ما در ارتباط بودند. هم فرزندان و ورثه ما و هم خود ما. دنیا و آخرت ما روشن است. میدانم که با بعضی کوتاهی میکنیم. به همه عزیزانی که دلشان به حال خودشان، دلشان به حال عزیزانشان و دلشان به حال مردم میسوزد توصیه میکنم که وصیت نامه داشته باشند. انشاءالله همه عمر نوح داشته باشند اما داشتن وصیت نامه خیلی خوب است و هر سال هم باید تجدید کنند. زمانی را بگذارید و وصیت نامه بنویسید.
شریعتی: کتاب وصیت نامه که فشرده مباحث حاج آقای حسینی قمی در مورد وصیت بود موجود هست و برای تنظیم وصیت نامه خیلی کمک کننده است. اگر کتاب را خواستید به همراه کتابهای آ میراز جواد آقای ملکی تبریزی که این هفته در موردش صحبت کردیم میتوانید به سایت ما مراجعه کنید یا اینکه برای ما پیامک بزنید.
سلام کردند و گفتند: دختری 17 ساله هستم که برای مسائل مذهبی خیلی اهمیت قائل هستم و سعی در رعایت این مسائل دارم. در یک برهه زمانی به دلیل زیارت کربلا و عنایتی که به من میشد حالم بسیار خوب بود و احساس میکردم خدا به تمام درد و دلهای من پاسخ میدهد. در واقع از روی عشق و علاقهای که به بعضی ائمه پیدا کردم، با آنها ارتباط خوبی میگرفتم اما چند وقتی است که این احساس خوب را ندارم و احساس میکنم گناهی کردم و یا ثوابی را ترک کردم که این عنایت از من گرفته شده و الآن سخت محتاج هستم به حال و هوایی که آن روزها با ائمه و خدای خودم داشتم. این احساس گناه و اینکه شاید هیچوقت به آن حال خوب برنگردم مرا عذاب میدهد. لطفاً شما بگویید: من باید چه کار کنم؟
حاج آقای ماندگاری: همه ما این حس خوب را در زیارتها داریم. وقتی زیارت میرویم خودمان را شارژ صد در صد میکنیم. به نظر شما این شارژ صد در صد تا آخر ماندگار است؟ نه، نیاز به تجدید شارژ دارد. حالا چه کار کنیم؟ دختر گل به شکرانهی اینکه خدا زیارت امام حسین را نصیب شما کرده است، بنابر آیهی 177 سوره بقره خداوند نیکی را معنا میکند. «وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ» به شکرانهی نعمت زیارت امام حسین آیا یک نفر را به زیارت یک امامزاده فرستادی؟ یک دلی را به یک ضریح پیوند دادی؟ حجاج محترم که امسال به حج مشرف میشوید. خواهش میکنم افتخار کنید که دعای «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام شب قدر شما مستجاب شود. کسی دعایش مستجاب شود از کسی مخفی میکند؟ نمیدانم چرا بعضی میخواهند حج رفتن خودشان را مخفی کنند؟ شما استجابت دعا پیدا کردید. لبیک شما را خدا لبیک گفته است. شما را دعوت کرده است. بگویید: الحمدلله رب العالمین! به پایگاه طهارت خدا شماره را پذیرفته است. الحمدلله بگویید. در روایات داریم کسی از عرفات برگردد و احتمال بدهد آمرزیده نشده است، سوء ظن به خدا دارد. به پایگاه طهارت دعوت شدید الحمدلله بگویید. سجده شکر به جا آورید. به معدن برکت، کسی حج برود زندگیاش پر از برکت شده است. به چشمه برکت وصل شدید، الحمدلله رب العالمین بگویید. به معدن ولایت که مکه و مدینه است، متصل شدید الحمدلله بگویید. یعنی با یک حجی که یکبار برای همه عمر کافی است خدا ما را مهمان کرده است. «ضیوف الرحمان» شدیم. شاکر باشیم به زبان و همه بگوییم: همه عزیزانی که انشاءالله به حج میروند، به عافیت و معرفت بروند. حاجیان بگویند: الحمدلله رب العالمین! به شکرانهی اینکه خدا ما را خانهی دوست دعوت کرده است، به حرم رسول الله و بهشت بقیع ما را دعوت کرده است، ما هم باید زکاتی را پرداخت کنیم. به شکرانهی این دعوت بیاییم دلی را به ضریح امام رضا گره بزنیم. 86 هزار نفر زائر مکه هستند. حداقل هر نفر بانی یک زیارت اولی بشوند. اگر این 86 هزار نفر، به طور متوسط از هر حاجی ده تا زیارت اولی دربیاید میشود 860 هزار نفر زیارت اولی!
به بعضی از شهرها که میرویم وقتی از امام رضا میگوییم: همه وجودشان سراسر اشک میشود و میگویند: ما هنوز حرم امام رضا را ندیدیم. یک بستری فراهم کنید ما این گنبد قشنگ را از نزدیک ببینیم. امسال همه حاجیان به شکرانه این دعوت و مهمانی و به شکرانه این فضیلت و برکت و به شکرانه این ضیافت و زیارت یک دل را به حرم امام رضا گره بزنند. هزینه حج، خرج حج میشود و انشاءالله یک قران هم سوغات نخرند! یک صدم بیست میلیون تومان که تقریباً خرج حج میکنند، دویست هزار تومان میشود. دویست هزار تومان خرج یک زیارت اولی میشود با امکاناتی که انشاءالله عزیزان آستان قدس رضوی هم کمک کنند. من از اینجا اعلام میکنم چون خودم هم امسال عازم حج هستم، من بانی ده تا زیارت اولی میشوم.
شریعتی: عدد 8 را به 20000303 پیامک کنید. برای مشارکت در این طرح یک دستوری برای شما میآید یا اینکه به کانال برنامه مراجعه کنید تا با جزئیات این طرح آشنا شوید.
حاج آقای ماندگاری: هر عاشق امام رضا میتواند دلی را به ضریح امام رضا و این پنجره فولاد گره بزند. من یقین دارم مثل طرح قرآن، مثل هدیه قرآن، مثل خادم معنوی و مثل همه طرحهای دیگر یک استقبالی بشود که همه از پس جمع کردن آن برمیآییم. هرچقدر این شخص زائر در حرم امام رضا دعا کند برای این بانی چند برابرش را خدا میگذارد. این نیابت و بانی شدن برای زیارت خیلی ارزش دارد. انشاءالله خدا توفیق فهمش را به همه ما عنایت کند. خدایا به حق محمد و آل محمد زیارت خانهات، قبور اولیائت و عافیت و معرفت نصیب و روزی همه بگردان. توفیق شرکت در این طرح نورانی را به همه عاشقان امام رضا عنایت بفرما. سفر حجاج بیت الله الحرام را به عافیت و صحت و قبولی اعمال قرار بده.
شریعتی: «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین»
صوت : برنامه سمت خدا چهارشنبه 96/05/04
ویدیو : برنامه سمت خدا چهارشنبه 96/05/04