برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهای بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 28-04-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیزمان، خانمها و آقایان، بینندهها و شنوندههای دوست داشتنیمان، بینندههای خوب شبکه جهانی جام جم و شبکه ولایت و هرکسی که در هرکجا بیننده و شنونده سمت خداست. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم، خیلی خوش آمدید. زیارت شما قبول باشد.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله. من هم خدمت شما و همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان و شنوندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام دارم. پیشاپیش شهادت امام صادق(ع) را تسلیت عرض میکنم. نایب الزیاره همه بودیم. در آن موقعیتهایی که به ذهن میرسید زمان استجابت دعاست برای همه عزیزانی که میدانستیم اگر خبردار شوند ما در این سرزمین مقدس هستیم، التماس دعا میگویند، دعا کردیم. برای مریضدارها، برای بی همسرها، برای مشکل دارها، برای زندانیها، برای همه عزیزان و برای همه گرههای کوچک و بزرگ مسلمین و شیعیان دعا کردیم. امیدواریم به آبروی آن زمان و آن مکان و آن شخصیتهای نازنینی که در آن حرم آرمیدهاند، خدا دعای این ناقابل را به هدف اجابت رسانده باشد. (قرائت دعای سلامت امام زمان) دسته گل صلواتی را هم به ساحت مقدس آقایمان هدیه کنیم. به مناسبت شهادت امام صادقدو قصه تاریخی به عنوان مقدمه عرض کنم.
من میخواهم به عنوان یک سؤال مطرح کنم. ابومسلم خراسانی به حسب ظاهر خیلی آدم توانمندی در تاریخ است. در سرنگونی بنی امیه و بنی مروان و در روی کار آمدن بنی عباسیان خیلی دخالت داشته است. خودش را ارادتمند اهلبیت معرفی میکند. به امام صادق نامه نوشت که من حاضر هستم با همه توانمندیهایم در خدمت شما باشم. امام صادق جواب نامهاش را اینطور دادند. تو آدم ما نیستی!
حبیب بن مظاهر مرقد شریفش چند متر با ضریح امام حسین فاصله دارد. انشاءالله عزیزان مشرف شوند، روی قبر حبیب نامه امام حسین به حبیب بن مظاهر در حد یک کتیبه نوشته شده است. چهار خط است. خلاصه نامه این است. «من الغریب الی الحبیب» چه اتفاقی بین دو مسلمان افتاده است؟ برای شهادت امام صادق هدیه و تذکر من به خودم و شما این است. یک نفر میآید به امام صادق میگوید: اجازه میدهید من برای شما موشک شلیک کنم؟ امام صادق میگویند: نه، تو به درد ما نمیخوری. یک نفر امام زمانش برایش نامه میفرستد، میآیی برای ما موشک شلیک کنی؟ چرا تعبیر به موشک کردم؟ بچههای موشکی ما سی سال است دارند تحقیقات میکنند. بنیهی علمی و محاسباتیشان را دقیق کردند و حالا ولی زمان به اینها اجازه شلیک میدهد، نقطه میزنند. ما چقدر باید باورهای درونی خودمان را تقویت کنیم که وقتی امام زمان آمد، نقطه زن باشیم؟ وقتی به ما گفتند: واجبت را انجام بده، بیایم دقیق انجام بدهم. شلیکهای ما انجام واجبات است. وقتی به ما گفتند: حرام را ترک کن، شبهه را هم ترک کنم. وقتی به ما گفتند: به مردم خدمت کن، به زیباترین نحو خدمت کنم و منت نگذارم. وقتی به ما گفتند: مشکلات را تحمل کن، نه تنها صبر کنم که شکر کنم. وقتی به ما گفتند: ایثار کن، نه تنها از لقمهام بگذرم که از جانم بگذرم. اینها نقطه زنی است. اگر اینطور خودمان را تربیت کردیم امام زمان ما برای ما نامه مینویسد «من الغریب الی الحبیب» اگر اینطور خودمان را تربیت کردیم ما هم جلوی چشم امام زمان برویم و خودمان را عرضه کنیم بگوییم: آمدیم کمک شما کنیم، بفرماید: «ما انت من رجالی» اگر امام صادق تأکید دارند و همه اولیاء تأکید دارند درون خودمان را بسازیم. باورهایمان را تقویت کنیم، اخلاقمان را درست کنیم، خودمان را تهذیب کنیم، برای این است که بتوانیم برای امام زمانمان مثل موشک نقطه زن، نقطه بزنیم. و الا خیلی ادعا زیاد است. لذا به امام صادق گفتند: شما دور و اطرافتان زیاد دارید، چرا قیام نمیکنید؟ حضرت گلهای را نشان دادند و فرمودند: اگر به اندازه اینها یار داشتم، بال داشتم، قیام میکردم. نگوییم: چرا این همه زائر در حرم امام حسین و جمکران و مسجد سهله است؟ امام زمان یک یار نقطه زن داشته باشد، حتماً قیام میکند. بیاییم آرزوی امام صادق را در تعجیل فرج فرزندشان محقق کنیم.
شریعتی:
قطعهی گمشدهای از پر پرواز کم است *** یازده بار شمردیم یکی باز کم است
این همه آب نه از جاری اقیانوس است *** عرق شرم زمین است که سرباز کم است
انشاءالله جزء سربازان و سرداران سپاه حضرت باشیم. اولین سؤال امروز را بخوانم.
با عرض سلام، گفتند: یک جوان هستم و از ابتدای تولدم گرفتار یک بیماری سخت بودم، البته بخاطر این ناراحت و ناشکر نیستم. چون میدانم خیلیها مثل من بیمار هستند و یا حتی مریضی آنها از من سختتر است. ناراحتی من بخاطر این است که مادرم و اطرافیان من بخاطر بیماری من خیلی اذیت میشوند و به این دلیل زندگی کردن برایم سخت و مشکل شده است. حتی بعضی وقتها فکر میکنم اگر خودکشی گناه نداشت خودم را میکشتم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. اول یک نکتهای را در رابطه با مریضی ایشان بگوییم. انشاءالله خداوند به آبروی امام حسین همه مریضها را عافیت کامل عنایت بفرماید. ضمن اینکه حتماً بحث درمانشان را دنبال میکنند. بحث مراقبتهای پزشکی را دنبال میکنند، عزیزانی که از کربلا برگشتند حتماً تربتی همراه دارند. سفارش حضرت آیت الله العظمی بهجت بود. یک ذره تربت را با آب زمزم مخلوط کنند و در یک هفته به این عزیز مریض بدهند، انشاءالله مصلحت الهی باشد خدا شفاء را در این تربت قرار داده است. هم در آب زمزم و هم در تربت سیدالشهداء(س). من در این سفر مادری را دیدم که بچه یک ساله و نیمه را به حرم امام حسین آورده بود. بچه تومور داشت. مادر با تمام وجود گریه میکرد، از دوستان خواستیم و الحمدلله تربتی را محضر ایشان تقدیم کردیم. از امام حسین خواستیم اگر مصلحت هست انشاءالله شفای عاجل بدهند. انشاءالله این عزیز بزرگوار هم به دعای این حقیر که رو سیاه هستم، ولی به آمین مردم که یقین داریم دلهای پاکی دارند، خدا عافیت را به آنها عنایت کند انشاءالله.
در پاسخ نمیخواهم به خود این عزیز جواب بدهم چون احساس کردم خیلی آدم فهمیدهای است که میگوید: از مریضی خودم گله ندارم. کسانی هستند شرایطشان از من بدتر است. ایشان اینقدر فهمیده که اگر شرایطش با سالمها فرق دارد، یک روز اشاره کردیم در کنکور برگهها را که میخواهند تصحیح کنند سربرگها را میکنند. معلوم نمیشود این پاسخها برای چه کسانی است. ولی به بینندگان گفتیم: خدا در کنکور دنیا که میخواهد برگهها را تصحیح کنید، سربرگها را نمیکند تا معلوم میشود هر جوابی برای چه کسی است. با چه شرایطی بندگی کرده است. با چه شرایطی زندگی کرده است؟ سالم بوده است؟ مریض بوده است؟ معلول بوده است؟ فقیر بوده است؟ پولدار بوده است؟ شرایطش آماده بوده است؟ سخت بوده است؟ برای خدا فرق دارد. شمایی که میفهمی معلوم میشود خیلی فهمیده هستی که یقین داری خدا این تفاوت و شرایط را میبیند. حتماً در تصحیح برگه امتحانی ما لحاظ خواهد کرد. من به این مریض عزیز و به معلولین عزیز و به جانبازان عزیز و تمام عزیزانی که باور دارند خدا صورت مسألهشان را میبیند تبریک میگویم. حواسم هست خدایی که برگه مرا تصحیح میکند سرش در حساب و کتاب است و تفاوت من با نفر کناری خیلی است و شرایط او خیلی با من فرق میکند. ولی به شما تبریک میگویم و یقین دارم این عزیز فهمیده است.
ولی آنچه که ایشان دارد غصه میخورد برای اطرافیان است. من میخواهم به اطرافیان عزیز بگویم، اگر امتحانی را به عنوان پرستاری یک مریض، یک معلول حالا جسمی یا ذهنی، یک جانباز عزیز که خدا برای شما سفره را پهن کرده است و یک امتحانی را در زندگی شما گذاشته است، خدا قرارش بر این است هرچه بار تکلیف و بار امتحان سنگینتر باشد، هم لطف خدا بیشتر است، هم نگاهش مهربانانهتر است، چون ما نیاز به نگاه خدا زیر بار مسئولیت رفتن داریم. هم پاداش و اجر بیشتر است. اگر اطرافیان لحاظ کنند، چهره و قیافهشان گرفته نخواهد بود.
یکبار پدر بزرگواری که معلول ذهنی داشتند و معلوم هم به رحمت خدا رفت. به ایشان گفتم: چرا نمیبرید بهزیستی بگذارید؟ گفت: خدا صورت مسأله امتحان را در خانه ما گذاشته است. من از خانهام دور کنم؟ من این پدر و مادر را دائماً در رسیدگی به این بچه خندان میدیدم. اینقدر انرژی داشتند. بارها گفتیم: چیزی که کارهای سخت را شیرین میکند، بدانید طرف معامله خداست، خیلی شیرین پاداش میدهد. روز پاداش قیامت است. فاصلهها خیلی زیاد است و از همه بیشتر خودت برد میکنی، بردی که آنجا محل بدست آوردنش نیست و اینجا محل بدست آوردنش است. پس اطرافیان عزیز توجه کنند. اگر همسران این عزیزان و خانوادههای اینها با معلول و جانباز و مریض با بشاشیت برخورد کنند، با روحیه باز برخورد کنند، میدانم خسته و اذیت میشوند، ده سال و بیست سال و سی سال پرستاری از یک جانباز قطع نخاعی خیلی سخت است. «الْمُومِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ» (نهجالبلاغه، حكمت 333) غصهای که بچهشان مریض است، عزیزشان معلول است، جانباز است در دلشان باشد و در صورت نشان ندهند که آنها یکوقتی اذیت نشوند.
نکته بعدی اینکه ما چقدر آرزو داریم به یک آدم پاک و معصوم خدمت کنیم؟ معلول ذهنی پاک است. مریضی که مریضیاش تداوم دارد، امام صادق فرمودند: یک شب تب گناهان چند ساله آدم را پاک میکند. این عزیزی که سالها مریض است، قطعاً پاک است. آن جانباز عزیز که اصلاً پاک است و در حال پرواز است. مگر من آرزو نداشتم پاک باشم و به یک پاک کمک کنم؟ من میخواهم شب قدری شود پاک باشم. خوب به این عزیز خدمت کنید پاک شوید. هر روز و شب شما بشود خدمت به پاک ترین انسانها و خودتان هم پاک شوید.
اطرافیان شما هم نقش آفرینی قشنگی کنند. خالهها، عمهها، قوم و خویش و دوستان مگر دوست ندارند یک خدمت زیبا و شیرین انجام بدهند؟ بارها گفتیم یک همسایه بیاید به خانوادهای که معلول دارند بگوید: در طول سال شما پرستاری میکنید، یک هفته ما پرستاری میکنیم و شما یک مشهد بروید. اقوام بگویند: یک هفته ما این جانباز را نگهداری میکنیم. حتی معلول ذهنی را، بگویید: ما او را پارک میبریم، با اینکه میدانید اذیت میشوید. اگر مردم امتیاز این کار را بدانند آیه «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات» (بقره/148) محقق میشود. سبقت میگیرند. بعد بار این خانواده هم کم میشود و این عزیز هم دیگر عذاب وجدان نمیگیرد. وقتی عزیز مریض میبیند ساده ترین کارهایش را باید دیگران انجام بدهند، اذیت میشود. مرد است! گاهی مردی مجبور است که مادرش بیاید و کمکش کند! زن است و مجبور است پسرش و یا شوهرش بیاید کمک کند! خیلی برایشان سخت است. در همین تهران خانمها و آقایانی بزرگواری را سراغ دارم که هفتهای یکبار آسایشگاه میروند. حتی معلولین ذهنی که خیلی نمیتوانند با اینها راحت ارتباط برقرار کنیم حمام میبرند، شستشو میدهند، لباس تمیز میپوشند. نمیدانید خدمت به این انسانهای آزاده و معلول و جانباز چه ثوابی دارد؟ اگر اطرافیان این را بدانند بار این عزیزان کم میشود. عذاب وجدان هم کم میشود.
شریعتی: شاید این آیه را خوب نخواندیم یا وقتهایی خواندیم که شاید میخواهیم مرتکب گناهی شویم میگوییم: «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَ اللَّهَ يَرى» (علق/14) وقتی آدم احساس میکند خداوند متعال نگاه میکند، خیلی از مشکلات حل میشود.
حاج آقای ماندگاری: یعنی خدای متعال فقط خرابکاریهای ما را نمیبیند، شیرینکاریهای ما را هم میبیند.
شریعتی: برای عافیت و سلامت همه بیماران دعا میکنیم. انشاءالله به برکت سید الشهداء و به برکت شهید امشب امام صادق(ع) خداوند به همه عافیت عنایت کند.
عزیزی گلایه کردند و گفتند: هرروز در کوچه و خیابان شاهد مناظری هستم که در نهایت به این فکر میکنم این چه فرهنگی است که بعضی از ما داریم؟ امروز شاهد شست و شو در پارکینگ خانهای بودم که آب را باز گذاشته بود تا کار نظافت تمام شود. گفتم: آب را ببندید. وقتی کارت تمام شد آب را باز کن. این آب متعلق به همه هست و چرا آب را هدر میدهید؟ ولی گوشش بدهکار نبود که نبود. جوانی را دیدم که در پاشنه در خانه ایستاده بود و تخمه میشکست و پوست تخمه را در پیاده رو پرت میکرد. قبل از این آقایی را دیدم که سیگار میکشید و با بوی سیگارش ریههای دیگران را آزار میداد. این حکایت وضعیت هر روز ماست. احساس خستگی میکنم و احساس میکنم آیا ما واقعاً مسلمان هستیم؟ شهر ما خانه ما نیست. ریههای دیگران با ریههای خانواده ما فرق میکند که درون خانه سیگار نمیکشیم و دود آن را بیرون خانه وارد ریههای دیگران میکنیم؟ پس کجا رفت این حدیث که هرچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند و هرچه برای خود میپسندی برای دیگران بپسند. ای کاش سمت خدا بیشتر به مسائل اجتماعی و اخلاق اجتماعی میپرداخت و به کمک مردم این مشکلات را حل میکرد. نمیدانم در مدارس چقدر اخلاق را به دانش آموزان یاد میدهند.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. سمت خدا فقط به مسائل فردی نپرداخته است. یک نکته ظریفی اینجا هست که خیلی به نظر من در رفتار اجتماعی ما مؤثر است. در تمام دنیا رعایت اخلاق اجتماعی به عنوان یک بحث منطقی و انسانی مورد توجه است. نظم را رعایت کنند. امکانات عمومی را رعایت کنند. آب یک امکان عمومی است. فضای عمومی را رعایت کنند. حقوق اجتماعی را رعایت کنند. پوست تخمه نریزند و نظافت را رعایت کنند. سیگار نکشند، احترام به دیگران را رعایت کنند. هرجای دنیا بپرسیم اینها برای چه خوب است؟ میگویند: به نفع خود ما هست. مملکت ما ضرر نمیکند و سرمایه ما هدر نمیرود. گدا نمیشویم، فقیر نمیشویم. هوای پاک داریم. زمین پاک داریم. شهر پاک داریم و خودمان بهره میبریم. اما در مکتب ما علاوه بر این شیرینی منطقی که همه احساس میکنند، یعنی اگر ما نظافت را رعایت کنیم، حقوق دیگران را رعایت کنیم، ادب را رعایت کنیم، اسراف نکنیم، علاوه بر اینکه خودمان شیرین و شیک زندگی میکنیم و منابع ما هدر نمیرود، یک امتیاز بالا داریم. اسلام میگوید: اینها را رعایت کنید، نوش جان شیرینیِ پاکیِ زندگی شما، ثواب هم به شما میدهم. بالاتر اینکه رشد هم میکنید. انسانی که اسراف نمیکند ضمن اینکه عقلانیت را رعایت کرده است، ثواب دینی که خدا وعده داده است در دنیا و آخرت میبرد، خودش هم رشد میکند. یعنی کشورهای دیگر وقتی رعایت اخلاق اجتماعی نکنند یک ضرر میکنند. ما رعایت اخلاق اجتماعی نکنیم سه ضرر میکنیم، هم از لحاظ منطقی و عقلانیت عقب افتادیم و هم از ثواب بی بهره ماندیم و هم از رشد خودمان بی بهره ماندیم.
شریعتی: شاید همینجاست که امیرالمؤمنین میفرماید: «اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم»
حاج آقای ماندگاری: من در مورد عدم رعایت حجاب هم همین تذکر را دادم. مثال سیگار خیلی قشنگ بود. به خانم بزرگواری با ادب و احترام گفتم: یک مقدار بیشتر رعایت کنید. گفت: شما چشمتان را ببندید. گفتم: جوابی بود! یک نفر دود سیگارش را در صورت شما بدهد، شما بگویی: جلوی دود را بگیر، او بگوید: شما بینیات را بگیر منطقی است؟ گفتم: آن اخلاق اجتماعی است، این هم اخلاق اجتماعی است. وقتی شما بی حیاء و بی حجاب در جامعه بودی داری آلودگی روحی و روانی ایجاد میکنی. شما میگویی: این مدل لباس پوشیدن در اتاق خانه خودتان است. شما داری روح مردم و جوانها را آلوده میکنی. مثل آن کسی که گفت: سیگار میکشد و دودش را در ریه مردم میدهد. مثل کسی که دارد کوچه را کثیف میکند. مثل کسی که دارد سرمایه ملی را هدر میدهد. پس یک جواب منطقی، اگر در کشورهای غیر اسلامی رعایت میکنند یک پاداش دارند. آن هم نظافت و شیرینی و تمیزی زندگی اجتماعی خودشان است. اگر ما رعایت کنیم سه امتیاز داریم. عقلانیت را حفظ کردیم. اسلامیت و ثواب را حفظ کردیم. رشد خودمان را هم حفظ کردیم.
اگر در جامعه اسلامی اخلاق اجتماعی،آداب اجتماعی و رعایتهای اجتماعی انجام نشود ما سه تا ضربه زدیم. هم اینها میگویند: اینها دارند بی عقلی میکنند اینطور زندگی میکنند. خودشان زندگی را برای خودشان تلخ میکنند. وقتی من رعایت قوانین را نکنم، دودش در چشم خودم میرود. وقتی رعایت سیگار کشیدن و تخمه خوردن و آب بازی را نکنم، ضررش برای خودم است. اگر ما رعایت نکردیم، عقلانیت خودمان را زیر سؤال بردیم. مسلمان بودن خودمان را زیر سؤال بردیم، رشد و انسانیت خودمان را هم زیر سؤال بردیم. فکر میکنم این سه ضرر را هیچ انسان عاقل و مسلمانی نمیپذیرد. بیایید همه با هم عهد ببندیم. امام صادق فرمودند: «کونوا لنا زینا علی تکونوا علینا شینا» ما پیروان مکتب جعفری باید از هر مملکت دیگری و از پیرو هر آئین دیگری، ضوابط و قوانین اجتماعی را بهتر و بیشتر رعایت کنیم که وقتی هرکس ببیند بگوید: پیروان مکتب امام صادق از ما جلوتر هستند. در احترام متقابل و رعایت قوانین و در ادب نسبت به یکدیگر و در اسراف نکردن و در حفاظت از منابع طبیعی و سرمایههای ملی، برق سرمایه ملی است. اینکه بگوید: پولش را میدهم، شب تا صبح برق مغازهام روشن باشد! من میخواهم شیر آب را تا صبح در باغچه خانهام باز بگذارم. در حیاط خانهام ماشین بشویم! ما پیرو مکتب امام صادق هستیم که فرمودند: نصف لیوان آب را دور بریزید اسراف است. خدا فرمود: مسرفین و مبذرین هم خانواده شیطان هستند. بیاییم مایه آّبروی انسانیت باشیم. مایه آبروی عقلانیت باشیم، مایه آبروی امام صادق(ع) باشیم.
در ماه رمضان رعایت بیشتر است. در اربعین و زیارت اربعین رعایت بیشتر است. در محرم و صفر رعایت بیشتر است. در حرم امام حسین، حرم حضرت علی، کاظمین و سامرا رعایت بیشتر است. چرا این رعایتها تکرار نمیشود؟ کسی در حرم امام رضا آشغال نمیریزد. در حرم امام حسین هم همینطور است. من دیدم در حرم امام حسین تا یکی آشغال بیاندازد، یکی دیگر برمیدارد! یعنی همه میخواهند حرم امام حسین زیبا باشد. خانههای ما هم منتسب به امام حسین است. به امام صادق قول بدهیم، آداب اجتماعی را رعایت کنیم، فساد کم میشود. دعواهای اجتماعی و زد و خوردها کم میشود. ناهنجاریها کم میشود. محبتها و نظافتها زیادتر میشود. رعایت قوانین و حقوق دیگران بیشتر میشود. بخش عمدهای از مشکلات ما برای عدم رعایت اخلاق اجتماعی است.
بیایید از این به بعد این نگاه را داشته باشیم. با کلاس بودن به لباس و ماشین آنچنانی نیست. با کلاس بودن به رعایت نظافت و ادب و فرهنگ است و من بارها دیدم ماشینی که شاید خیلی قیمت نداشته باشد ولی دیدم یک آشغال هم نمیریزد و اگر هم آشغال دید جمع میکند. ولی گاهی یک ماشین مدل بالا پوست میوه را از ماشین بیرون میاندازد. یعنی چه؟ اینها با این ثروتشان ادب ندارند. عقلانیت ندارند. اسلامیت آنها ضعیف است و به خودشان ظلم میکنند.
شریعتی: سلام کردند و گفتند: برای ما دعا کنید. من دو دختر دارم و انشاءالله خدا مسافر کوچولویی به ما میدهد که دخترانم سه تا میشوند. اما برایم عجیب است که اطرافیان میگویند: بگذار بزرگ شوند ببین بی حجاب و بی بند و بار میشوند! ایشان میگویند: من خیلی اذیت میشوم و این حرفها مرا افسرده کرده است.
حاج آقای ماندگاری: زمان جنگ میخواستیم جبهه برویم. به بعضی میگفتیم: بیایید جبهه برویم. میگفت: میترسم بیایم کشته شوم و چون خیلی گنهکار هستم وضع من خراب شود. گفتم: شیطان عجب استدلال قشنگی در دهانت گذاشته است؟ مرد حسابی مگر انسان میتواند تکلیفش را انجام ندهد به احتمال اینکه من در این تکلیف نمیتوانم کارهایم را درست انجام بدهم. بگوییم: نماز بخوان. بگوید: میترسم نماز بخوانم و بعد ریا کنم. تکلیف نماز با ریا هم مشخص است و به درد نمیخورد. میترسم حج هم بروم خراب کنم. پس اطرافیان نباید هیچ واجبی را انجام دهند. فرزند آوری تکلیف اسلامی ماست به سفارشات پیغمبر و اهلبیت. تکلیف انقلابی امروز ماست به سفارش رهبر عزیز ما. حالا ما بیاییم بخاطر ترس اینکه احتمال دارد ما نتوانیم در آینده فرزندمان را درست تربیت کنیم، پس جلویش را بگیریم؟ پس درس نخوانیم چون احتمال دارد مردود شویم. دانشگاه نرویم چون احتمال دارد موفق نشویم. این چه حرفی است! بله اتومبیل سوار شو و ببین آنهایی که تصادف کردند، چه مشکلاتی داشتند. شما خواهر بزرگوار و همه شما عزیزانی که انشاءالله به توسعه سمت خدا عمل میکنید و فرزندتان را زیاد میکنید. دعا میکنیم خدا به کسانی که فرزند ندارند و فرزند کم دارند، اولاد عنایت بفرماید. آنهایی که تصادف میکنند چه اشکالی پیش آمده است؟ بی احتیاطی، سرعت غیر مجاز یا قوانین را رعایت نکردند. سبقت غیر مجاز داشتند. ما با کسانی که دخترشان بیحجاب شدند و بی حیا شدند، چه کار کردیم؟
پدر و مادرهای عزیز! بعضی از دخترها بخاطر کمبود محبت به مشکل افتادند. دختر یک وجود محبتی است. در روایات به ما میگویند: دختردار شدی حواست باشد از گل نازکتر به او نگویی. امام صادق فرمودند: شخصی آمد گفت: خدا به من دختری داده است. فرمود: نامش را چه گذاشتی؟ گفت: فاطمه! حضرت اشک در چشمانش جمع شد. گفت: نام مادر شما را گذاشتم. فرمود: مواظب باش در صورتش نزنی! هم گریه کردند و هم زیبایی این موجود را مشخص کردند. دختر دار شدید حتماً محبت ویژه به او کنید. دختردار شدید حتماً پدر و مادر همبازی او شوند. اینها چیزهایی است که برای بچه عقده شده و سراغ ناهنجاریها رفتند. قدیم امکانات امروز نبود و همه همبازی دختر، مادرش بود. عشق دختر، پدرش بود. در دامن پدر بنشیند و با پدر حرف بزند. پس محبت کنید. همبازی و همراهش شوید. دختر اینقدر دوست دارد که دست پدر را بگیرد و بگوید: بابا دفتر نقاشی مرا تماشا کن! قصههایم را گوش بده. بزرگتر که شد به او شخصیت بده. مادر، وقتی بزرگ شد به او کارهای مادرانه یاد بدهی! این ملاحظات را در رانندگی انجام بدهیم اصلاً بچه ما تصادف نمیکند. لقمه حلال هم به او بدهید. محیط آرام هم در خانه برایش فراهم کنید. مراقبت معلم و محیط آموزشی و دوستانش هم باشید ولی از همه مهمتر آن محبت است و سیر ارتباطی ما این دختر است. اگر ما به دختر و پسرمان، سیر ارتباطی ما، هم محبتشان را تنظیم کند، هم شخصیتشان را تنظیم کند، هم به همه یاد بدهد که چطور خودشان را مدیریت کنند، چرا باید با گناه تصادف کنند؟ پس نگران تصادف نباشید. هرکس بخواهد بخاطر تصادف مسافرت نرود هیچ مسافرتی نباید اتفاق بیافتد. بچه آوردن یک سفر است. بچه بیاورید و رعایت کنید. افتخار کنید این بچه شما خو تربیت شود و برای شما دعا کند بهترین باقیات الصالحات است.
شریعتی: انشاءالله خداوند به هرکس که آرزوی فرزند دار شدن دارد، اولاد صالح و خوب عنایت کن. در شب شهادت شیخ الائمه، صادق آل محمد انشاءالله ثواب تلاوت آیات را هدیه به روح نازنین و ملکوتی امام صادق(ع) و از ثوابش بهرهمند شویم. امروز صفحه 20 قرآن کریم، آیات 127 تا 134 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت میشود.
«وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ«127» رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ«128» رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ«129» وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِين«130» إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ«131» وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ«132» أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ«134» تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ«133»
ترجمه: و (بياد آور) هنگامى كه ابراهيم، پايههاى خانه (كعبه) را با اسماعيل بالا مىبرد (ومىگفتند:) پروردگارا از ما بپذير، همانا تو شنوا و دانايى. (ابراهيم واسماعيل همچنين گفتند:) پروردگارا! ما را تسليم (فرمان) خود قرارده واز نسل ما (نيز) امّتى كه تسليم تو باشند قرارده و راه وروش پرستش را به ما نشانده وتوبهى ما را بپذير، كه همانا تو، توبهپذير مهربانى. پروردگارا! در ميان آنان پيامبرى از خودشان مبعوث كن تا آيات تو را بر آنها بخواند و به آنان كتاب و حكمت بياموزد و (از مفاسد فكرى، اخلاقى و عملى) پاكيزهشان نمايد، همانا كه تو خود توانا و حكيمى. كيست كه از آئين ابراهيم روى بگرداند، مگر كسى كه خود را (فريب داده و) بىخردى كند؟ و همانا ما او را در اين جهان برگزيديم و قطعاً او در جهان ديگر (نيز) از صالحان است. (بخاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگار ابراهيم به او گفت: تسليم شو. گفت: در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم. و ابراهيم و يعقوب، فرزندان خود را به همان آئين سفارش نمودند (وگفتند:) فرزندان من! خداوند براى شما اين دين (توحيدى) را برگزيده است. پس (تا پايان عمر بر آن باشيد و) جز در حال تسليم (و فرمانبردارى) نميريد. آيا شما (يهوديان) هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، حاضر بوديد؟! آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: پس از من چه مىپرستيد؟ گفتند: خداى تو وخداى پدرانت ابراهيم واسماعيل واسحاق، خداوند يكتا، وما در برابر او تسليم هستيم. آنها امتى بودند كه درگذشتند، دست آورد آنها مربوط به خودشان و دست آورد شما نيز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام دادهاند، بازخواست نخواهيد شد.
حاج آقای ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم، با آیه 128 سوره بقره بحثم را تکمیل کنم. حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل وقتی خانه کعبه را ساختند، دعا کردند. یعنی ما تکلیفمان را انجام بدهیم و بعد از خدا بخواهیم ما را حمایت و پشتیبانی کند. خدایا ما را جزء مسلمین قرار بده. بعد فرمودند: خدایا فرزندان ما را مسلم قرار بده. تو تکالیف ما را بیشتر به ما نشان بده. «وَ تُبْ عَلَيْنا» کم کاریهای ما را جبران کن. پس مردم هیچوقت به خاطر مشکلات ازدواج که واجب دینی است را عقب نیاندازیم. همچنان که اجازه نداریم نماز را عقب بیاندازیم چون آماده نشدیم. همچنان که اجازه نداریم فرزند آوری را عقب بیاندازیم چون آماده نشدیم. ما تکلیف امروزمان را انجام بدهیم. از خدا کمک بخواهیم، قطعاً خدا کمک ما خواهد کرد. از ما حرکت و از خدا برکت!
خدا آیت الله احمدی میانجی را رحمت کند از اساتید بزرگ اخلاق حوزه علمیه قم بودند. وقتی بعضی میگفتند: ما میترسیم بچه بیاوریم تربیت کنیم. ایشان میفرمود: شما را چه کسی تربیت کرده است؟ پدر و مادر شما تلاش خودشان را کردند. بقیه راه را خدا تربیت میکند. پس برای چه میگوییم: «اهدنا الصراط المستقیم» تکلیفمان را به تأخیر نیاندازیم به بهانه اینکه نمیتوانیم تکلیفمان را درست انجام بدهیم.
شریعتی: این هفته ما منور و متبرک به نام عالم جلیل القدر علامه سید عبدالحسین شرف الدین، دوستانی که نجف مشرف میشوند، حتماً فاتحهای برای شادی روحشان تلاوت کنند. دعا بفرمایید.
حاج آقای ماندگاری: «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ» انشاءالله خداوند به برکت امیرالمؤمنین و اولاد معصومش به ویژه امام صادق و به برکت علمایی که نامشان را بردیم علامه سید عبدالحسین شرف الدین که ما در محضر ایشان منبر میرفتیم، خدا را قسم میدهیم به همه ما، مادران و پدران، دختران و پسران توفیق تشخیص درست تکلیف و استقامت در تکلیف را عنایت بفرماید. خدایا به محمد و آل محمد فرج صاحب ما را برسان. مریضها لباس عافیت بپوشاند. اسلام و مسلمین در سرتاسر عالم موفق و نصرت عنایت بفرماید. خدمت گزاران به اسلام و مسلمین را نصرت عنایت بفرماید. آنهایی که بچه ندارند، آنهایی که زندانی دارند، آنهایی که گرفتاری دارند به آبروی محمد و آل محمد رفع گرفتاری بفرماید، اموات و شهدا و امام ما و شهدای مدافع حرم را با اولیای خودش محشور بفرماید. یادمان نرود فرزند آوری تولید نسل «لا اله الا الله» گو هست. این امتیاز بزرگی است. خدا توفیق فرزند آوری و تربیت صحیح فرزندان به ما عنایت بفرماید. زیارت مکه و مدینه را با عافیت و معرفت و نابودی دشمنان نصیب و روزی همه ما بفرماید.
شریعتی:
علم عالم در اختیار شماست، جبر در این مسیر حیران است
چشمهایت طبیب و بیمارش، یک جهان جابر بن حیان است
«والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین»
صوت : برنامه سمت خدا چهارشنبه 96/04/28
ویدیو : برنامه سمت خدا چهارشنبه 96/04/28
سمت خدا - استاد ماندگاری - حجت الاسلام اندگاری - برنامه سمت خدا - ماندگاری96 - شبکه سوم سیما