مادرانه های خیمه گاهی

۷ اسفند ۱۳۹۶ 771 0 نظر

پاشو علی رو یاری کن

تنها شدم یه کاری کن

خزون زندگیمونو بهاری کن

امانت پیغمبر      افتادی توی بستر

بگو چرا این روزا     رو میگیری از حیدر

این شهر غوغاست

پاشو حیدر تنهاست

حبیبه ی من وای

مرو زهرا ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

 

با تو بگو چه ها کردن

اینجا آتیش  به پا کردن

تورو زدن همه مردم  نیگا کردن

دلم رو میده آزار 

دیدن خون رو دیوار

پیش چشام هر لحظه

روضه میخونه مسمار

صبرم سر رفت

وقتی میخ در رفت 

به سینه ی تو

مرو زهرا...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

میبنی غربت مارو

اشک چشه یتیمارو

چرا به زینبت دادی کفن هارو

زینب به من گفت زهرا

وصیتت رو حالا

میگفت حسین داداشم

بی کفنه عاشورا

حرمت میره

پیرهن غارت میره

تو کرببلا

 

توی گودال 

دورش میشه جنجال 

حسینم آه

حسین جانم ...

ـــــــــــــــــــــــــــ

 

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه های خیمه گاهی می باشد.