محسن رضوانی
.
رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
.
رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضرب المثل کردی
.
فرستادی به قربانگاه اسماعیل هایت را
همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی
.
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده ، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
.
خودش را در کنار مادرش حس کرد بغضش ناگهان وا شد
خدا را شکر بودی زینب خود را بغل کردی
.
چه شیری داده ای شیران خود را که شهادت را
درون کامشان شیرین تر از شهد و عسل کردی
.
رباعی تو بانو ! گرچه تقطیع هجایی شد
به تیغ اشک خود ، اعرابشان را بی محل کردی