توی هوای شهر پیچیده بوی سیب
یه صدا داره میگه من الغریب
رسیده دوباره هلال غم
آقامون داره میگه الی الحبیب
قرار چشمامون بازم بگیره نم نم بارون
لیلا بشه حسین و ما مجنون
روضه بگیریم واسه آقامون
بوی دود اسفند بوی نذری مادر
گریون چشم اونی که دلتنگه شب آخر
مادر توی گوداله
حال خواهرم زاره
اسبارو نگه دارید میبینید که جون داره
لالا پسرم بخواب عزیزم
اشکامو روی لبات بریزم
پیراهنتم که بردن آخر
میدوزم برات دوباره مادر
زمین و آسمان نالان و گریان
غریب آقاجانم غریب حسین جانم