شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی
وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم
---------------------------------
نبینم که بی قراری غم نخور
نبینم دنبال یاری غم نخور
مگه من مرده باشم غریب بشی
تا علی تو خیمه داری غم نخور
نگو بال نداره و پر نداره
میتونه که شمشیرم برنداره
تو اگه بخوای قیامت میکنه
علی که اکبر و اصغر نداره
چشماش اعتبار ماه رو ریخت به هم
قدمی نذاشته راه ریخت به هم
اجازه نداد بپرسن این کیه
بی رجز کل سپاه رو ریخت به هم
روی دست اکبرو عمو زده
واسه جنگ به عمه زینب رو زده
یه جوری گرفته بالا سرشو
حرمله هم پیش پاش زانو زده
داره بال و پرشو نشون میده
از تو قنداق سرشو نشون میده
مادرش گفت که باید سپر بشه
به همه حنجرشو نشون میده
آسمون خونی شد و پر روی دست
سر روی دست و پیکر
وسط حرف زدن حسین زدند
پاشیده شد خون حنجر روی
لبیک میگوییم با یاد علی اصغر
بالاترین فریاد ، فریاد علی اصغر
هر کس که می افتد به دریای گرفتاری
امید آخر هست امداد علی اصغر
شاید در اوج غربت ارباب جبرائیل
گفت است تنها نیستی ناد علی اصغر
گوید خدا روز قیامت من خودم شخصا
میگیرم امروز از تم امداد علی اصغر
قصد عذاب لشکر کفار دارم من
با حرمله امروز خیلی کار دارم من
طفلی که تایید شفاعت در قیامت شد
با آن جلال و جاه هم شان امامت شد
بند قمات کودک شش ماهه ارباب
حبل المتین حوزه و علم و زعامت شد
گفتند لشکر که بعد تیری که به اصغر خورد
کار حسین و خیمه ها رو به وخامت شد
دیدند مولا با سر شمشیر قبری کند
قبری که زیر سم مرکب بی علامت شد
گفتند حتما گنج و گوهر میکند پنهان
حالا نگو که جسم اصغر میکند پنهان
لحظه به لحظه روی مولا سرخ تر میشد
از شوق از دیدار زهرا سرخ تر میشد
لشکر ز بی یاری او نزدیک تر آمد
خورشید نیلی آسمان ها سرخ تر میشد
خون گریه میکردند اجساد شهیدان و
خاک و لباس آن بدن ها سرخ تر میشد
کم کم صدای هلهله پشت خیام آمد
و ز غم رخ ناموس کبری سرخ تر میشد
آتش به خیمه رفت و شد هم بازی با باد
در بازی این دو سه ساله از نفس افتاد
راس به نی رفته تنش روح پیمبر بود
آتش به خیمه یا به دامن یا که بر سر بود
بیمار بد حالی میان خیمه و آتش
در این کشاکش عمه ی سادات مضطر بود
از پشت عمه دختری آتش به دامان رفت
و از پشت سر در دست یک نامرد خنجر بود
خلخالی از آن نازدانه کنده بود اما
با ضربه ی سیلی دنبال خلخال دیگر بود
آتش فروکش کرد و تا گردید خاکستر
هر تکه ماند از خیمه ها شد چادر و معجر
از بین دار الحرب راس اکبر آوردند
بعد از سر اکبر رئوس دیگر آوردند
بر نیزه سر ها شمردند و یکی کم بود
گشتند و از سر همان سر ، سر درآوردند
بر پشت خیمه نیزه ها در خاک رفت
"خواهید اگر مصیبت اصغر بیان کنم
تیری ز قد او دو برابر بیاورید"
آنگاه از زیر تل خاک جسم اصغر آوردند
سر را به خنجر نه که با ضربه جدا کردند
آنگاه با نیزه به پیش مادر آوردند
سر را به نی بستند و مادر را به پشت سر بردند و
مادر هی صدا میزد علی مادر
---------------------------------------------
سر روی نی میرفت و بدن در صحرا جا ماند
شاید که غغارت شد قمات و بی کفن جا ماند
گهواره در بازار کوفه چوب قیمت خورد
جسم لطیف صاحبش دور از وطن جا ماند
نوزاد مظلومی که نبش قبر شد آخر
حتی به دور از جسم هفتاد و دو تن جا ماند
میگشت زین العبدین در خاک ها میگفت
ای وای علی اصغر من جان من جا ماند
پیدا شد و قبر شریفش سر اسراء شد
تا روز آخر خوابدر آغوش بابا شد
------------------------------------------------
خدایا می بینی دارم می میرم
خدایا پریشونم سرگردون
خدایا شده اگه حتی یک بار
علیم و به من برگردون
------------------------------------
خدایا می بینی دارم می میرم
خدایا پریشونم سرگردون
خدایا شده اگه حتی یک بار
علیم و به من برگردون
----------------------------------------
تو دلمه مادر ، راز نهفته
همش میترسم سرت ، از نیزه بیافته
حتی اگه من بمیرم
گهواره تو پس میگیرم
وای جواب خدا رو چی میدن
سر شیرخوارمو بریدن
امون امون ای دل
صوت : شب هفتم محرم 97 - روضه - نبینم که بی قراری غم نخور
---------------------------------------------
این که گلوی بچم شده نشونه به حرف آسونه
حال منو مادر رو خدا میدونه به حرف آسونه
حس منو آه من نمیرسونه به حرف آسونه
داغ منو محال کسی بتونه به حرف آسونه
وقت پر زدنش بود وقت مرد شدنش بود
قبرش قد قدش بود قنداقش کفنش بود
پیش آقام رو سفیدم که حالا ام شهیدم
ولی بمیرم از این که گریه مردمو دیدم
این که یهه سر نوزاد بره یه نوزاد به حرف آسونه
هی رو زمین میوفه سر رو نیزه به حرف آسونه
ازسر نیزه کوچیک تره رو نیزه به حرف آسونه
سنگ بخوره گل پرپر رو نیزه به حرف آسونه
هم آغوش بابا رفت تا آغوش خدا رفت
هیشکی نیست بگه حالا اون گهواره کجا رفت
نیزه خونیشو دیدم خون پیشونیشو دیدم
ولی مردم برا باباش که پریشونیشو دیدم
این که تنش کجا موند ندونه مادر به حرف آسونه
زخم لبای خشکش آخر نشد تر به حرف آسونه
جایزه بگیر قاتل برای این سر به حرف آسونه
دعوا بشه کی کشتش میونه لشکر به حرف آسونه
داغش آب سوزونده مرگ ما رو رسونده
از بچم به جز این سر چیزی باقی نمونده
صوت : شب هفتم محرم 97 - نوحه - این که گلوی بچم شده نشونه
----------------------------------------
نازك دلی آزادگان چشمه ای زلال است كه از دل صخره ای سخت جوشد. دل مؤمن را كه می شناسی : مجمع اضداد است ، رحم و شدت را با هم دارد و رقت و صلابت را نیز با هم . زلزله ای كه در شانه های ستبرشان افتاده از غلیان آتش درون است؛ چشمه اشك نیز از كنار این آتش می جوشد كه این همه داغ است اماما
صوت : شب هفتم محرم 97 - قسمتی از کتاب فتح خون (شهید سید مرتضی آوینی)
-----------------------------------------
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرنده تر زمرغان هوایی
----------------------------------------
ای جلوه جلی حسین علی منجلی حسین
عموی حجت ابن حسن ای آخرین علی حسین
باب الحوائج علی اصغر
تو یک تنه برای حسین بودی یه لشکر
تویی و دستای عموت شفیع محشر
ای عزادار داغت خدا یا غریب ابن غریب ابن غریب
آخرین جام قالو بلی یا حبیب ابن حبیب ابن حبیب
ای چشمه زلال علی کوچک ترین نهال علی
شش ماهه ای و پیر همه عالیجناب آل علی
خورشید ارباب ماه ربابی
مثل تمام سلسله ات عالیجنابی
در عاشقی پای حسین فصل الختامی
دست خالی نرفت از درت هر که بسته به نگاه تو امید
داغ تو داغ آل عبا یا شهید ابن شهید ابن شهید
یاعلی ابن حسین ابن علی
قنداقه ی تو مثل صدف داده به شان شیعه شرف
نقش نگین تو شرف نوادگان شاه نجف
تمثال مولا همنام حیدر
عصاره ی ولایت زهرای اطهر
از این همه قدر و شکوه الله اکبر
باب الحوائج علی اصغر
تو یک تنه برای حسین بودی یه لشکر
تویی و دستای عموت شفیع محشر
بر در و بین دربار تو ما فقیریم و غلام و کنیز
ما گرفتار شش گوشه ایم یا عزیز ابن عزیز ابن عزیز
یاعلی ابن حسین ابن علی
حبیبنا علی اصغر
سیدنا علی اصغر
مولانا علی اصغر
صوت : شب هفتم محرم 97 - زمینه - ای جلوه جلی حسین
---------------------------------------------------
امشب دلم را بسته ام برتار زلف دلبرم
مست علی اصغرم،مست علی اصغرم
امشب توسل کرده ام بردلبر مه منظرم
مست علی اصغرم،مست علی اصغرم
امشب نماز عشق می خوانم به یاد سرورم
مست علی اصغرم ،مست علی اصغرم
با فهم گویم حلقه درگوش علی اصغرم
مست علی اصغرم ،مست علی اصغرم
در توبه آدم سوی تو دست دعا برداشته
یابن امیرالمومنین، یابن امیرالمومنین
خضرنبی ازجام تو آب بقا برداشته
یابن امیرالمومنین،یابن امیرالمومنین
از چوبه گهواره ات موسی عصا برداشته
یابن امیرالمومنین،یابن امیرالمومنین
ازرشته قنداقه ات عیسی شفا برداشته
یابن امیرالمومنین،یابن امیرالمومنین
با نام تواز شعله ابراهیم پا برداشته
یابن امیرالمومنین ،یابن امیرالمومنین
فخرت همین بس بوسه ات خیرالنسا برداشته
یابن امیرالمومنین،امیرالمومنین
برپنجه های کوچکت نبض زمان است و زمین
یابن امیرالمومنین، یابن امیر المومنین
برطلعت رویت عیان نقش امیر المومنین
یابن امیرالمومنین،یابن امیرالمومنین
تا هست پا بر جا لبهای عشق پا برجا تویی
باب الحوایج یا علی ،باب الحوایج یا علی
خیل بنی ادم تمامی بنده و مولا تویی
باب الحوایج یا علی ،باب الحوایج یا علی
چشم و چراغ خاندان و عترت طاها تویی
باب الحوایج یا علی
گوییا حسین ابن علی دوم زهرا تویی
باب الحوایج یا علی باب الحوایج یا علی
آرامش جان حسین و زینب کبری تویی
باب الحوایج یا علی ،با ب الحوایج یا علی
یا من عینی الیک،یا ثارالله یابن الحیدر(یابن الحیدر 2)
ذکری لک لبیک ،یا ثارالله یابن الحیدر،(یابن الحیدر2)
صلی الله علیک،یا ثارالله،یابن الحیدر(یابن الحیدر2)
یا امین الله ،یابن الحیدر،(یابن الحیدر2)
صوت : شب هفتم محرم 97 - واحد - امشب دلم را بسته ام بر تار زلف دلبرم
----------------------------------
ای حرمت قبلة حاجات
یاد تو تسبیح ومناجات ما
همقدم قافله سالار عشق ساقی عشاق و علمدار عشق
سرور و سالار سپاه حسین داده سر و دست براه حسین
عم امام و اخ و ابن امام حضرت عباس علیه السلام
ای علم کفر نگون ساخته پرچم اسلام برافراخته
مکتب تو مکتب عشق و وفاست درس الفبای تو صدق و صفاست
شمع شده آب شده سوخته روح ادب را ادب آموخته
آب فرات از ادب تست مات موج زند اشگ بچشم فرات
یاد حسین و لب عطشان او و آن لب خشکیده¬ی طفلان او
ساقی کوثر پدرت مرتضی است کار تو سقائی کرب و بلایت
هر که بدردی بغمی شد دوچار گوید از یکصد و سی و سه بار
ایعلم افراشته در عالمین اکشف یا کاشف کرب الحسین
از کرم و لطف جوابش دهی تشنه اگر آمده آبش دهی
چون نهم ماه محرم رسید کار بدانجا که تو دانی کشید
از عقب خیمه¬ی صدر جهان شاه فلک جاه ملک آشیان
شمر بآواز ترا زد صدا گفت کجائید بنو اختنا
تا برهانند زهنگامه¬ات داد نشان خط امان نامه¬ات
رنگ پرید از رخ زیبای تو لرزه بیفتاد بر اعضای تو
من بامان باشم و جان جهان از دم شمشیر و سنان بی¬امان
دست تو نگرفت امان نامه را تا که شد از پیکر پاکت جدا
مزد تو زین سوختن و ساختن دست سپر کردن و سرباختن
دست تو شد دسته شه لافتی خط تو شد خط امان خدا
چار امامی که ترا دیده اند دست علم گیر تو بوسیده¬اند
طفل بدی مادر والاگهر برد ترا ساحت قدس پدر
چشم خداوند چودست تو دید بوسه زد و اشگ زچشمش چکید
با لب آغشته بزهر جفا بوسه بدست تو بزد مجتبی
دید چو در کرب و بلا شاهدین دست تو افتاد بروی زمین
خم شد و بگذاشت سر دیده¬اش بوسه بزد با لب خشکیده¬اش
حضرت سجاد هم آندست پاک بوسه زد و کرد نهان زیرخاک
مطلع شعبان همایون اثر بر ادب تست دلیلی دگر
سوم اینماه چونور امید شعشعه¬ی صبح حسینی دمید
چارم اینمه که پر از عطر و بوست نوبت میلاد علمدار اوست
شد بهم آمیخته از مشرقین نور ابوالفضل و شعاع حسین
ای بفدای سر و جان و تنت وین ادب آمدن و رفتنت
وقت ولادت قدمی پشت سر وقت شهادت قدمی بیشتر
مدح تو این بس که شه ملک و جان شاه شهیدان و امام زمان
گفت بتو گوهر والا نژاد جان برادر بفدای تو باد
شه چو بقربان برادر رود کیست" ریاضی" که فدایت شود
------------------------------------------
تو مهر سرخ طومار حسینی
تو با خون گلو یار حسینی
مدال شانه فرزند زهرا
علم بردار انصار حسینی
دو عالم به قربانت
دخیلم به دستانت
فدای غلامانت فدای شهیدانت
چه آقایی چه مولایی چه دلداری چه سرداری
مولانا علی اصغر
تو مهر عهد و پیمان حسینی
تو روی دست قرآن حسینی
تلزی نه تبسم کن ببینم که تو فتح نمایان حسینی
به روحم شرف دادی به جانم هدف دادی
به قلبم شعف دادی برات نجف دادی
چه طوفانی چه بارانی
چه دستانی چه دامانی
مولانا علی اصغر
سلام الله بر خون گلویت
که خون را آبرو دادی ز رویت
عروجت از شهادت تا خدا بود
رسیدی عاقبت بر آرزویت
من از درک مقام تو ناتوانم
مقامات بلندت را نمیدانم
به قربان جلال تو عزیزانم
به عشق تو به دنبال شهیدانم
من از خیل مریدانم
شده وقت سر و جانم
مولانا علی اصغر
صوت : شب هفتم محرم 97 - جفت - تو مهر سرخ طومار حسینی
---------------------------------
حاج محمود کریمی - متن شعر محرم 97 - متن مداحی محرم 97 - متن کریمی 97 - کریمی 97 - محرم 97 - مداحی شب اول کریمی 97 - متن شعر کریمی - محمود کريمي 96 - محمود کریمی - محمود كريمي - مداحی - متن زمینه 97 - متن شور 97 - متن دودمه 96 - متن روضه 97 - متن شعرخوانی 97 - متن شور 97 کریمی - متن مداحی سنگین 97 - متن نوحه جدید - متن نوحه سينه زني محرم 97 - متن مداحی امام حسین - نوحه محرم - نوحه محرم 97 - نوحه محرم97 - متن و سبک مداحی 97 - سبک محمود کریمی 97 - سبک جدید محمود کریمی 97 - سبک جدید محمود کریمی