حاج محمود کریمی

دامنم آلوده شد گر چه ز دنیادوستی

جان به قربانت، که بخشیدی مرا با دوستی 

ناسپاسم، ناپسندم، نارفیقم، یا رفیق

از تو اما من ندیدم چیزی، الا دوستی 

می توانستی بسوزانی، نسوزاندی مرا...

ای فدای مهربانیت، که حقا... دوستی

در جوابت: یا لجاجت کرده ام، یا سرکشی

در جوابم: یا محبت میکنی، یا دوستی 

یا زمینگیرند مردم، یا زمینم می زنند

تو بلندم میکنی، یارب، تو مارا دوستی

واقعا؛ دلگیر از قهر و عتابت نیستم

می شود محکم تر اصلا، بعد دعوا دوستی

رو به قبله سجده آوردم، نجف لبیک گفت

حق پرستی پس خلاصه شد به مولا دوستی

وصف مجنون بودن من را بپرس از فاطمه

در میان خلق، مشهورم به لیلا دوستی

دوستانت، گر شهیدانِ حریم زینبند

فاصله داریم ما بیچاره ها تا دوستی 

از گناهم کم نکردند، کربلایم دیر شد

ای دلی که ادعا داری که آقا دوستی

می شود فهمید از باب الحسین محشرت

بیشتر از دیگران با سینه زن ها دوستی 

از بنیَ گفتن زهرا، دل گودال ریخت

تا قیامت تر شده هر چشمِ زهرا دوستی

دیدم آن دم که سرِ نیزه فرو رفت به خاک

شدم از غصه هلاک

به سر نیزه درآمد ز لحد پیکر تو

به فدای سر تو

صوت : شب بیست و چهارم رمضان98(مشهد) - مناجات - دامنم آلوده شد
--------------------------------------------

این که گلوی بچم، شده نشونه به حرف آسونه

حال منو مادر رو خدا میدونه به حرف آسونه

حس منو آه من نمیرسونه به حرف آسونه 

داغ منو محال یکی بتونه به حرف آسونه

وقت پر زدنش بود، وقت مرد شدنش بود

قبرش قد قدش بود، قنداقش کفنش بود

پیش آقام رو سفیدم که حالا ام شهیدم 

ولی بمیرم از این که، گریه مَردَم و دیدم

این که سر یه نوزاد بره رو نیزه به حرف آسونه 

هی رو زمین بیوفته سره رو نیزه به حرف آسونه

ازسر نیزه کوچیک تره رو نیزه به حرف آسونه

سنگ بخوره گل پر، پره رو نیزه به حرف آسونه

نیزه خونیش و دیدم خون پیشونیش و دیدم

ولی مردم برا باباش که پریشونیش و دیدم

این که تنش کجا موند، ندونه مادر به حرف آسونه 

زخم لبای خشکش آخر نشد تر به حرف آسونه 

جایزه بگیر قاتل برای این سر به حرف آسونه 

دعوا بشه، کی کشتش، میونِ لشکر به حرف آسونه 

بس کن رباب، دست خودت را تکان مده 

بس کن رباب، زخم گلو را نشان مده

بس کن رباب، حرمله از راه می رسد ( حرمله بیدار می شود... )

صوت : شب بیست و چهارم رمضان98(مشهد) - روضه - اینکه گلوی بچم شده
---------------------------------------------------------

می روی قدری آرام تر / روی نی  آرام مادر

از دل گهواره رفتی / روی نی الله اکبر

سایه می اندازی روی سر من

سرو قدت  رو نیزه گل پسر من

یک شبه مردی شدی دلاور من

بسته شده چشمات / ای وای ...

مادر فدا لب هات  / ای وای ...

میوفتی از بالا  / ای وای ...

پیش سر بابات / ای وای ...

آب که شد بعد از تو آزاد / آتشی بر جانم افتاد

آب رسید اما تو رفتی / ای خدا ای داد ای بی‌داد

بس که به دنبال نیزه دویدم

بس که به روی خود پنجه کشیدم

از بغل نیزه تا خدا رسیدم

گهواره شد دستم / ای وای ...

دنبال تو هستم / ای وای ...

می‌شد خدا ای کاش /  ای وای ...

چشمات و می‌بستم / ای وای ....

تو دلمه مادر، راز نهفته

همش میترسم سرت، از نیزه بیافته

حتی اگه من بمیرم

گهواره تو پس میگیرم

وای جواب خدا رو چی میدن

سر شیرخوارمو بریدن

امون امون ای دل

صوت : شب بیست و چهارم رمضان98(مشهد) - زمینه - می روی قدری آرام تر
--------------------------------------------