روضه
نام زینب میبرم حالم پریشان میشود
نام زینب میبرم این ابر باران میشود
نامِ زینب بردم و دریا مودب ایستاد
باز اقیانوس نا آرام طوفان میشود
چادرش قدری بتابد آب میگردد زمین
روزها در سایهاش خورشید پنهان میشود
در دعا میایستد محراب حیرت میکند
از مناجات شبش سلمان مسلمان میشود
در مدینه سالها زهرا صدایش میکنند
وقت تفسیرش خود جبریل دربان میشود
خم نشد زانوی عباسش بجز در پای او
تا به محمل میرود اکبر شُتربان میشود
یک قدم خانم بیاید کوفه میپیچد بهم
یک قدم بیبی بکوبد شام ویران میشود
واژههایش خطبه شد نهج البلاغه جمع شد
خطبه نه تیغ علی انگار عریان میشود
کیست این؟زهرا علی؟شایدحسن شاید حسین
حق بده آئینه از این اوج حیران میشود
شاعر: حسن لطفی
صوت : شهادت حضرت زینب (س) 97 - روضه - نام زینب می برم حالم پریشان
-------------------------------------------------
روضه
به مدینه خبر سوختنش را نبرید
در سایه بیایید تنش را نبرید
پیش او نام حسین و حسنش را نبرید
از روی سینه ی او پیراهنش را نبرید
بگذارید که راحت بدهد جان زینب
هر چه کردند نسوزد دم آخر که نشد
یا کمی کم بشود گریه ی خواهر که نشد
یا عباس نگوید غم معجر که نشد
یا نخواند نفسی روضه ی حنجر که نشد
چه پریشان شده امروز پریشان زینب
بی نفس مانده و بالای سرش نیست کسی
رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی
تا بگیرد زیر بال و پرش نیست کسی
یا بگیرد خبر از جگرش نیست کسی
زیر لب داشت حسین سن قوربان زینب
یادش افتاد خودش دید پرش را بردند
دیر آمد سر گودال سرش را بردند
با سر نیزه ی سرخی پسرش را بردند
زود تر از زن و بچه خبرش را بردند
می دود در وسط خیمه ی سوزان زینب
یک طرف داشت سنان، سنان را می زد
یک طرف حرمله هم پیر و جوان را می زد
همه ی قافله را دخترکان را می زد
جای شلاغ به تن چون کمان را می زد
تک و تنها شده با جمع یتیمان زینب
مادری از طفل نشان می خواهد
کودک بی رمقی تکیه نان می خواهد
دختری آمده از عمه توان می خواهد
راه رفتن به روی آبله جان می خواهد
می رود تا برسد کوچه ی ویران زینب
تنها شدم تنها ترین
حال من و امشب ببین
دلتنگتم ای نازنین، ای نازنین، ای وای حسین
همه موسم تفرج
به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه
بشین کنار جویی
ای کشته ی دور از وطن
دور از وطن، وای دور از وطن، وای
ای کشته ی صد پاره تن
ای بی کفن، وای ای بی کفن، وای
ای مانده بر روی زمین
شاه مظلومان حسین
نوحه خوانند انبیاء
در زمین کربلا
ز تو شرمنده آب آورت رفت
علمدار رشید لشکرم رفت
شاعر: حسن لطفی
صوت : شهادت حضرت زینب (س) 97 - روضه - به مدینه خبر سوختنش را نبرید
----------------------------------------------
زمینه
چقدر دلتنگم، پُر زخم بالم
حالا نوبت توئه، بیای دنبالم
جدا شدیم، برا تو گریه کردم
مثل نسیم، برا تو گریه کردم
یه سال و نیم، برا تو گریه کردم
تو که رفتی ای یار، ای وای
من و کشتن صد بار، ای وای
چی بگم از بازار، ای وای
امون از این جدایی
حسین من کجایی؟
سرم پایین بود، سر تو دعوا بود
حرم تو بین، یهودی ها بود
خدا برا ، سر تو گریه می کرد
رو نیزه ها، سر تو گریه می کرد
به حال ما، سر تو گریه می کرد
پا به پات سنگ خوردم، ای وای
پا به پات پَژمُردم، ای وای
برا زخمات مُردم، ای وای
هنوز خواب میبینم
بالای نیزه هایی
حسین من کجایی؟
تموم شب هام، شام غریبونه
اما امون از اون، شب ویرونه
هنوز دلم، برا موهاش کبابه
اومد سرت، که دخترت بخوابه
کبوترت، جا مونده تو خرابه
گلت از پا افتاد، ای وای
مثل زهرا جون داد، ای وای
می زدم من فریاد، ای وای
شدم مثله رقیه
آماده ی رهایی
حسین من کجایی؟
شاه سلام علیک
آقا سلام علیک
شهید سلام علیک
آقا سلام علیک
حسین سلام علیک
آقا سلام علیک
غریب سلام علیک
آقا سلام علیک
صوت : شهادت حضرت زینب (س) 97 - زمینه - چقدر دلتنگم پره زخمه بالم
---------------------------------------------------------
شور
غمت در نهانخانه ی دل نشیند
بنازیم که لیلی به مَحمل نشیند
به دنبال محمل سبک تر قدم زد
مبادا غباری به محمل نشیند
حسینم حسینم حسینم حسینم
خلد گر به پا خواری آسان برآرم
چه سازم به خواری که بر دل نشیند
نوایی نوایی نوایی نوایی
الهی ور افتد نشانه جدایی
حسینم حسینم حسینم حسینم
با یک نفس تمام جهنم شود بهشت
گویند اگر جهنمیان یک صدا حسـیـن
صوت : شهادت حضرت زینب (س) 97 - شور - غمت در نهانخانه دل نشیند
-------------------------------------------------
واحد
بادهایِ کربلا خاکسترش را پس دهید
نیزهداران سایبانِ بسترش را پس دهید
لحظههای آخرش چشمش به این درخُشک شد
تیرهایِ حرمله آب آورش را پس دهید
خوب شد پیراهنی دارد گذارد بر دلش
گفت از بس یادگار مادرش را پس دهید
آه خیلی پیش او جایِ رقیه خالی است
میشود ای شامیان نیلوفرش را پس دهید
پیشِ او میگفت دختر_مرد شامی میزدش
لااقل انگشترش انگشترش را پس دهید
این طرف او داد میزد آن طرف با او رباب
نیزههای بی مُروت حنجرش را پس دهید
آفتاب و نیزه و سنگ است... چیزی مانده است؟
کاشکی میشد بگوید اصغرش را پس دهید
ساعتی در دستتان اُفتاد دندانش شکست
خیزران در دستها دیگر سرش را پس دهید
شاعر: حسن لطفی
صوت : شهادت حضرت زینب (س) 97 - واحد - بادهای کربلا خاکسترش را پس دهید
-------------------------------------------
واحد
عهد ما روز ازل بسته با خون حسین
ما سپاه زینبیم زینبیون حسین
نحن مجنون حسین
راه ما نوره نور آیات
ذکر لبهامون شور هیهات یالثارات
پرچم عباس رمز فتوحات
سربدارای عمه ی سادات
قبله ی حاجات
عمه ی سادات
در جهان آزادگی شده مدیون حسین
مدیون شهامت حیدریون حسین
نحن مجنون حسین
زینب کبری، مشعل راه
دست انسان نیست، این یدالله، تو هو الله
این تجلای نصر من الله
اثر ذکر یا اسدالله
قبله ی حاجات
عمه ی سادات
جان ما وقف خداست این قانون حسین
نسل برتر یعنی فاطمیون حسین
نحن مجنون حسین
ملت زینب، ملت عاشق
همه پای این، وعده ی صادق،همگی لایق
از عراق و شام تا جبل الطارق
زینبون بر عرض و سما فائق
قبله ی حاجات
عمه ی سادات
روح و جانین جهان بسته با جان حسین
لشکر آزادگان تحت فرمان حسین
جان به قربان حسین
تا تهش هستیم، تا ته جاده
همه سربازیم، همه آماده، همه دل داده
چه توی میدون چه پای سجاده
لشکر زینب تا آخر ایستاده
قبله ی حاجات
عمه ی سادات
صوت : شهادت حضرت زینب (س) 97 - واحد - عهد ما روز ازل بسته با خون حسین
----------------------------------------------
شور
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست
ای وای حسین
وای وای وای وای
به سوی شام و کوفه چه ظالمانه می برند
نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند
وای وای وای
سرت تو را به نیزه ای
نشانده دشمن علی
نمی روم ولی مرا
به این بهانه می برند
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
وای وای ای وای
*معنی*
شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید.
ویاهنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
وای وای وای ای وای
*معنی*
1_ ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و میدیدید
2 _ که چگونه برای کودک خردسالم،آب خواستم وآنان رحم نکردند
بیا نگار آشنا
شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود
شها تو مفتخر نما
ای شه ولا حسین
معدن سخا حسین
می کشی مرا حسین
وای وای وای ای وای
آه از آن ساعتی
که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب
صورت خود را روی خاک
صوت : شهادت حضرت زینب (س) 97 - شور - زینت دوش نبی روی زمین
-----------------------------------------------
کلید واژه: شهادت حضرت زینب سلام الله 97علیها محمود کریمی 97 کریمی 97 محمود کریمی 97 شهادت متن مداحی متن روضه متن شور متن زمینه متن روضه متن واحد متن متن کریمی شهادت کریمی وفات کریمی 97