حاج محمود کریمی

۱۲ اسفند ۱۳۹۶ 9163 0 نظر

روضه

 

من و این یک نفس بشتاب مادر
مرا این لحظه ها دریاب مادر
شدم مثلِ رباب این روزِ آخر
عذابم می دهد این آب ، مادر

نه دل گرمی نه تسکین مانده باقی
که داغی سخت و سنگین مانده باقی
ببین از پنج فرزندم برایت
فقط یک مَشکِ خونین مانده باقی

زِ تو حیف است بازویت بیافتد
و زخمی بینِ اَبرویت بیافتد
چه می شد وقتِ جان دادن عزیزم
سرم بر رویِ زانویت بیافتد

زمین خوردن تنت را هم بِهَم ریخت
حرامی پیکرت را هم بِهَم ریخت
حرم با تو زمین اُفتاد عباس
عمود آمد سرت را هم بِهَم ریخت

تو را بست از سر گیسو به نیزه
مگر تابت دهد هر سو به نیزه
الهی بشکند دستانِ خولی
تو را محکم زد از پهلو به نیزه

سرت بر خاک بود و دردسر شد
که سرگرمیِ چندین رهگذر شد
سرت برگشت بر نیزه ولیکن
شکافِ ابرویِ تو بازتر شد

هزاران تیر بر تن تا پَر آمد
هزاران تیر بود و مادر آمد
مگر کم بود حجمِ تیر این سو
که غلطیدی و از آن سو در آمد

پُر است اینجا پَری آتش گرفته
لباس و مَعجری آتش گرفته
شنیدم روضه ات را بارِ اول
خودم از دختری آتش گرفته

چقدر آن قافله شرمنده ام کرد
نشانِ سلسله شرمنده ام کرد
تو را نه ، کاش مَشکَت را نمیزد
بمیرد حرمله شرمنده ام کرد

ببین این روزهای آخری را
شنیدم روضه ی انگشتری را
خداوندا سنان از من گرفته
تمامِ لذتِ نامادری را

 
صوت : شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها96 - روضه - نه دل گرمی نه تسکین مانده
---------------------------------

زمینه

یه پسر نه چهارتا پسر یکیشون عینه قرص قمر

به فدای سر پسر زهرای اطهر

عباسم آقا بود شبیه مولابود

از اول عمرش عزیز زهرا بود

میگن کنار فرات سوخت گلوی بچم

مشک دریده شد وای  آبروی بچم

من گریه مدینه ام ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

با غصه همنشینم ای روزگار ای روزگارای روزگار 

بگو با مردم شهر ای روزگارای روزگار ای روزگار 

من ام بی بنینم ای روزگار ای روزگارای روزگار 

شکستی الماسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

چیدی گل یاسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

خزون زدی به باغم ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

گرفتی عباسمو ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

میگن از پشت سر اومدن تن ماه با تیر میزدن 

سر پیرس عصای منو ازم گرفتن

میگن که غوغا بود فاطمه اونجا بود

سر س بچم میگن که دعوا بود

سجاده پای زهرا خون وضوی بچم

خیمه تشنه بود و آبروی بچم

میگن کنار فرات سوخت گلوی بچم 

مشک دریده شد وای آبروی بچم

شکستی الماسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

 

چیدی گل یاسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

خزون زدی به باغم ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

 

گرفتی عباسمو ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

تو نفسهام پر از شراره ناله هام روز و شب نداره

میسوزم از همین که حسین مادر نداره

میگن حسین پیر شد یهو زمین گیر شد

رو نیزه عباسو که حرمله شیر شد

سیلی زدن به بچه رو به روی بچم

من بمیرم ای وای آبروی بچم

 

میگن کنار فرات سوخت گلوی بچم 

مشک دریده شد وای آبروی بچم

 

 

 

شکستی الماسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

 

چیدی گل یاسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

خزون زدی به باغم ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

 

گرفتی عباسمو ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

من گریه مدینه ام ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

با غصه همنشینم ای روزگار ای روزگارای روزگار 

بگو با مردم شهر ای روزگارای روزگار ای روزگار 

من ام بی بنینم ای روزگار ای روزگارای روزگار 

عالم زیر پرم بود ای روزگارای روزگار ای روزگار 

خونم خودش حرم بود ای روزگارای روزگار ای روزگار 

عصای دست من ای روزگارای روزگار ای روزگار 

علی اکبرم بودای روزگارای روزگار ای روزگار 

خونم پر از قمر بود ای روزگارای روزگار ای روزگار 

از آسمونا سر بود ای روزگارای روزگار ای روزگار 

قاسم تو آسمونم ای روزگارای روزگار ای روزگار 

ستاره سحر بود ای روزگارای روزگار ای روزگار 

تموم باورم رفت ای روزگارای روزگار ای روزگار 

پناه این حرم رفت ای روزگارای روزگار ای روزگار 

میگن حسین صدا زد ای روزگارای روزگار ای روزگار 

تموم لشکرم رفت ای روزگارای روزگار ای روزگار 

شکستی الماسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

 

چیدی گل یاسمو ای روزگارای روزگار ای روزگار 

خزون زدی به باغم ای روزگار ای روزگار ای روزگار 

 

گرفتی عباسمو ای روزگار ای روزگار ای روزگار 


صوت : شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها96 - زمینه - یه پسر نه چهار پسر
-------------------------------------------------

واحد

هر نفس هر بار در هربار یا ام البنین

 هر تپش تکرار در تکرار یا ام البنین

نذر من شد سفره اش از مادرم آموختم

خوانده ام بسیار در بسیار یا ام البنین

با گره هایی که کور است آمدیم وا شدن

رو به او گفته ایم تا یکبار یا ام البنین

سینه ام آماج غمه هاس د ولی زخمی ندید

تا نوشتم روی این دیوار یا ام البنین

بچه سیدها که بر زهرا توسل میکنند 

 با رعیت هر که دارد یا ام البنین

کار عباسش که مشکل شد مدد از او گرفت

ناله زد ناله ها سینهای سر دار یا ام البنین

چادرش باب الحوائج خانه اش باب المراد

چاره هر مشکل دشوار یا ام البنبن

هر نفس هر بار در هربار یا ام البنین

 هر تپش تکرار در تکرار یا ام البنین

با دل زهراییش دین باوریش را ببین

با امیر المومنین هم سنگریش را ببین 

بچه های فاطمه مادر صدایش میزنن

مادری اش را ببین نا مادریش را ببین

کار عباس است وقف زینبن خانه اش

دائما میگفت زینب نوکریش را ببین

 بی حسینش مینشست و میشکست

روضه خوانیش را ببین نوحه گریش را ببین

بس که از خاک بقیع روی سر خود ریخته

چادر خاکی سر خاکستریش را ببین

از همه شرمنده اما از ربابش بیشتر

روزها گرد سکینه میزند بر سینه اش

آه زینب چهره نیلوفریش را ببین

زینب پیشش نشست و مشت خود را بازکرد

گفت مادر رد خون انگشتریش را ببین


صوت : شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها96 - واحد - هم نفس هر بار یا ام البنین
-----------------------------------------------------

شور 

برکات این زمین زهراست

دم وروح اهل دین زهراست

ولی الله مولایم

ولی ام مومنین زهراست

پسرم اگر که چون ماه است

مام ماه آفرین برکات این زمین زهراست

سه ستاره داشتم یک ماه 

 به فدای ابی عبدالله

پسرم که خیلی آقا بود 

چشماش  شبیه دریا بود

شرفش به نوکریش بود و

شب و روز فکر مولا بود

سر سفرش آسمون مهمون

روزی خودش با زهرا بود

سه ستاره داشتم یک ماه 

 به فدای ابی عبدالله

پسرم امید مادر بود

عموی علی اصغر بود

سایه سار قاسمم بود و

پا به پای علی اکبر بود

برای غروب عاشورا

همه آرزوی خواهر بود

سه ستاره داشتم یک ماه 

 به فدای ابی عبدالله

پسرم شیر دلاور بود

ساقی و امیر لشکر بود

پسر فاتح خیبر بود

با همه جهان برابر بود 

برا بچه های زهرا هم

برادر نبود نوکر بود

سه ستاره داشتم یک ماه 

 به فدای ابی عبدالله


صوت : شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها95 - شور - برکات این زمین زهرا

-------------------------------------------------

شور

کنار علقمه محشر به پا شد

امید خیمه ها اخر فدا شد

علم افتاد بر روی زمین و

دو دست ساقی از پیکر جدا شد

برادر غرق خونه برادر نیمه جونه

برادر کاکلش اتش فشونه

یکی تو اسمونا نوحه خونه

امون از بی وفایی زمونه

تویی که از غم زینب هلاکی

منم که از غمت قدم کمونه

برادر روی خاکه برادر سینه چاکه

برادر از غم خیمه هلاکه

 


صوت : شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها96 - شور - کنار علقمه محشر بپا شد
---------------------------

کلید واژه

محمود کریمی کریمی96 شهادت96 متن مداحی متن شور متن زمینه شهادت حضرت ام النبین سلام الله علیها96 حضرت ام البنین محمود کریمی96 متن کریمی 

 

گزارش 2
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج محمود کریمی می باشد.