حاج محمود کریمی

۲۴ بهمن ۱۳۹۶ 2988 0 نظر

روضه

می دانم اینجایی و من را زیر پر داری

اشراف بر حال دلم از هر نظر داری

من بارها با چشم خود دیدم هوایم را

از هر که حتی والدینم بیشتر داری

گفتی خودم پیگیر وضع رعیتم هستم

گفتی خودت با من بگو حرفی اگر داری

حالا رعیت با تو عرضی مختصر دارد

البته می دانم خودت بهتر خبر داری

آقا تقاضا می کنم یک بار یادم کن

در آن قنوتی که در سحر با چشم تر داری

با دست خودت تا آخر روضه

 این کوه غم را از روی این سینه برداری

من راضیم من قانعم من هر چه می خواهی

قربان آنچه تو برایم زیر سر داری

خانه ای که شده خاک سه امامش جبریل

خانه ای که نرسد بر سر بامش جبریل

خانه ای که به سویش بود قیامش جبریل

خانه ای که به درش بود سلامش جبریل

تا که قوتی ببرد از سر شب می آمد

صبح ها بعد پیمبر به ادب می آمد

آری آن خانه که جبریل گرفتارش بود

دست بر سینه همیشه پس دیوارش بود

بوسه می زد به در و باز خریدارش بود

نگران پدر و گریه ی بیمارش بود

دائما از در این غمکده خواهش می کرد

اهل آن را به در خانه سفارش می کرد

گفت خانم دو سه روزس است مریض احوال است

چند وقتیست که از گریه کمی بی حال است

پدرش رفته و سهمش غم و آه و ناله است

گفت با در ولی این در چه بد اقبال است

چقدر زود غم آمد شب غربت را دید

وای در از طرف کوچه جماعت را دید

تازه فهمید همان روز سفارش ها را

تازه دانست دلیل همه خواهش ها را

دید در یک طرفش هیزم و آتش ها را

بعد از آن دید در آن بین کشاکش ها را

طرفی آتش و هیزم طرفی فاطمه بود

طرفی ضربه ی چندم طرفی فاطمه بود

چند ضربه که به در خود ز جایش افتاد

فاطمه خم شد و از درد صدایش افتاد

در آتش زده روی سر و پایش افتاد

پدری آب شد از شانه عبایش افتاد

رحم بر آن تن بی تاب نیاورد کسی

چادرش شعله ور و آب نیاورد کسی

رفت در کوچه کمربند علی در دستش

تا جدایش بکند گفت بزن بر دستش

دخترش داد زد ای وای برادر دستش

خرد شد قامت او از همه بدتر دستش

تا که آیینه ترک خورد علی را بردند

پیش دختر که کتک خورد علی را بردند

داغ غم های جمادی به محرم افتاد

راه آن مشت حرامی به حرم هم افتاد

جای یک دست به گلبرگ چه محکم افتاد

آه از آن شعله که اینبار دمادم افتاد

دختری تشنه ی آب است در آتش می سوخت

دست عمه به طناب است


صوت : فاطمیه دوم96 - شب اول - روضه - می دانم اینجایی و من را
---------------------------------------------
زمینه

کسی که درهای بسته رو فتح کرد
کسی که سنگر کافرو فتح کرد
کسی که بت های کعبه رو خُرد کرد
کسی که قلعه ی خیبرو فتح کرد
داره می باره چشاش
داره می لرزه صداش
که می بینه جلو پاش

افتاد زهراش

حُرمت حیدر چی بود چی شد
یاس پیمبر چی بود چی شد
صورت مادر چی بود چی شد

کسی که لشکر کفرو به باد داد
به همه درس سداد و جهاد داد

کسی که لحظه ای حتی نترسید
به همه اصل شجاعتو یاد داد

حالا با اون جبروت
رو لباش مُهر سکوت
می بینه فاطمه شو

مات و مبهوت

مقام مولا چی بود چی شد
ام ابیها چی بود چی شد
خونه ی زهرا چی بود چی شد

حُرمت حیدر چی بود چی شد
یاس پیمبر چی بود چی شد
صورت مادر چی بود چی شد

همه ی دین خدا زیر دِینت
صولت تیغ اباالحسنینت
مدیون دست شکسته ی زهرا
مدیون سرخیِ خون حسینت

می ریزه خون خدا
رو تن کرب و بلا
زیر بارون عطش

گودال دریا

رأس مطهر چی بود چی شد
قامت اکبر چی بود چی شد
گلوی اصغر چی بود چی شد

 

 
صوت : فاطمیه دوم96 - شب اول - زمینه - کسی که درهای بسته رو فتح کرد
---------------------------------------------

واحد

هیزم رسید و آتشی از در بلند شد

ای وایِ من که ناله‌ی مادر بلند شد

 

مامور شد به صبر علی ، از سکوت او

سو استفاده کرد ستمگر بلند شد

 

با جمعی از ارازل و اوباش ریخت و

پایش برایِ کُشتنِ مادر بلند شد

 

در را شکست او ، کمرِ شیعه را شکست

طوری که وای وایِ پیمبر بلند شد

 

طوری زدند خاطرشان جمع جمع شد

طوری زدند ناله‌ی حیدر بلند شد

 

با این همه همینکه علی بین کوچه رفت

دیوار را گرفت از آن در بلند شد

 

دستش رسید دامن مولا ولی شکست

از بس قلاف تیغ مکرر بلند شد

 

زینب شنید گریه‌ی در آه میخ را

زینب گریست دادِ برادر بلند شد

 

کُنج خرابه هم چقدر یاد مادر است

وقتی دوباره گریه‌ی دختر بلند شد

* * *

این راه فاطمه است که سر بر ولی دهیم

 اینگونه بود شیعه اگر سر بلند شد

 

 
صوت : فاطمیه دوم96 - شب اول - واحد - هیزم رسید و آتشی از در بلند شد
---------------------------------------------

سنگین

سلام ای جوابِ سلامِ خدا

 

ظهورت طلوعِ تمام خدا

 

تویی آفتابِ بلند فلک

 

تویی سایه ی مُستدام خدا

 

تویی که به تعظیم تو ابر کرد

 

تویی صاحب احترام خدا

 

تو نهجُ البلاغه تو قرآن تو وحی

 

کلامی بگو هم کلامِ خدا

 

صدایت صدایش به معراج بود

 

حدیثت حدیث مدام خدا

 

برای توکعبه جگر چاک زد

 

بیا مرد بیت الحرام خدا

 

مرا کعبه ی سینه چاکم کنید

 

فقط پای حیدر هلاکم کنید

 

علی ابتدا وعلی انتهاست

 

علی مصطفی وعلی مرتضی ست

 

علی اول است وعلی آخر است

 

علی در ظهور و لی در خفاست

 

علی ظاهر است وعلی باطن است

 

علی لااِلهَ علی لافتاست

 

علی در معارج علی در بُراق

 

علی اِنَما و علی وَالضُحی است

 

علی با حق است علی بر حق است

 

علی کعبه است و علی در حَراست

 

علی نیست آن و علی نیست این

 

علی نه جدا و علی نه خداست

 

علی را بگو هرچه گویی کم است

 

که زهرا علی و علی فاطمه است

 

اگر تیغ تو سایه گستر شود

 

همان ابتدا کارِ یکسر شود

 

غلط گفتم آقا ندارد نیاز

 

که تیغ شما خرج لشگر شود

 

نیازی ندارد که میدان چو خاک

 

به یک ضربه یِ مالک اشتر شود

 

محال است جمعِ تمامِ سپاه

 

که با قنبر تو برابر شود

 

زمانِ شروعِ رجز خوانی ات

 

زمین کَر شود آسمان کَر شود

 

خدا دوست دارد تماشا کند

 

کمی ذوالفقارِ علی تر شود

 

ببندد اگر دستمال نبرد

 

نباشد کسی را خیال نبرد

 

نگهدار ما را برای خودت

 

فقط بین مهمان سرای خودت

 

مرا آینه کُن به دردی خورم

 

در آغوش ایوان طلای خودت

 

برای پدر مادرم کافی است

 

نخی،ریشه ای از عبای خودت

 

اگر پا گذارم به جاپایِ تو

 

مرا می بری تا خدای خودت

 

مرا می برد گوشه ای از بقیع

 

فقط ردِ پا ردِ پای خودت

 

سرت مانده بر شانه ی نخل ها

 

بگو با من از ماجرای خودت

 

چرا استخوان در گلو مانده ای

 

 

که با روضه هایی مگو مانده ای


صوت : فاطمیه دوم96 - شب اول - سنگین - سلام ای جواب سلام خدا
--------------------------------------------

حی علی الصلاه محرابم رویت

 

ای رونهاده ماه بر خاک کویت

 

هوهوی باد وشور گیسویت

 

سیلاب دلها پرتاب مویت

 

شور شیرینت نور ایمانم

 

 آرام جانم بی تو صحرایم

 

با تو بارانم ای جانم حسین

 

آقا جان حسین آقاجان

 

دنبالم آمدی پیدایم کردی

 

 تا نوکرت شدم آقایم کردی

 

دل بردی از من شیدایم کردی

 

ای قطره بودم دریایم کردی

 

می خوانمت با اشک چشمانم

 

با تو طوفان آزاده آزاد از هز زندانم

 

 مظلوم آقاجان مظلوم آقا جان

 

گشته محرم ای بال پروازم در پای پرچم سر می اندازم

 

تا سر بر پیکر دارم سربازت جانم در این بازی می بازم

 

با هرچه دارم پای پیمانم با تو میمانم ای رویای من روح و ریحانم

 

 

  ای جانم حسین آقا جان


صوت : فاطمیه دوم96 - شب اول - شور - حی علی الصلاه محرابم رویت
--------------------------------------------------

شور

 

مبریدم! که در این دشت مرا کاری هست 
گرچه گل نیست ولی صحنه گلزاری هست 

ساربانا! مزنید این همه آواز رحیل 
که در این دشت مرا قافله سالاری هست 


صوت : فاطمیه دوم96 - شب اول - شور - مبریدم که در این دشت مرا کاری هست
-------------------------------------------------

 

کلید واژه: حاج محمود کریمی کریمی فاطمیه96 کریمی96 فاطمیه96 فاطمیه دوم96 حاج محمودکریمی96 شب دوم فاطمیه دوم96 روضه حاج محمود کریمی طراحی سایت رایگان شب پنجم محمودکریمی96 حاج محمودشب دوم - مسجد الهادی

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج محمود کریمی می باشد.