روضه
امشب این خانه باز پُر شده از
گریه و سوز و آه و دلشوره
حال اُمالبنین تماشایی است
گاه اشک است و گاه دلشوره
مادری بود سر به زیر و علی
که تَرَک خورده بود احساسش
همه بر گرد بسترش اما
دَمِ در ایستاده عباسش
تا بُریده نَفَس نَفَس میزد
گریه در بینِ خانه میاُفتاد
مردِ خیبر مقابلِ زینب
هِی سَرش رویِ شانه میاُفتاد
گفت آقا شب وصال است و
دلخوشم با صدایِ زهرایم
همه از دورِ بسترم بروند
همه جز بچههای زهرایم
سر به زیر رشید این خانه
سمت در داشت جان به لب میرفت
دست بر سینه داشت آهسته
رو به بابا عقب عقب میرفت
ناگهان گفت جانِ بابا باش
پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین
ای تمامِ وصیتم عباس
جانِ تو جانِ دخترانِ حسین
همه را تا سپرد بر عباس
گفت راحت خیالت ای مادر
در جوابش به گریه اُمِبنین
گفت شیرم حلالت ای مادر
علقمه دید خم شده بر مَشک
آنقدر تیر خورد تا اُفتاد
همه در پشتِ نخل ها بودند
همه گفتند مرتضی اُفتاد….
حسن لطفی
صوت : شب 21 رمضان 97 - روضه - امشب این خانه باز پر شده از
---------------------------------------
مناجات
اگه تاریک و تلخ و تنها شدیم
همه جای خالی نور توئه
اگه درد داریم اگه خسته ایم
دوای تمومش ظهور توئه
خدا عاشقاتو سوا می کنه
شب قدری حاجت روا می کنه
دعای تو پشت سر ماست چون
پدر واسه بچش دعا می کنه
میدونم محاله جوابم کنی
میدونم محاله خرابم کنی
خدا رو چه دیدی شاید هم من و
برای خودت انتخابم کنی
به هر کی بگه چی میخوای از خدا
میگم که سپردم به صاحب زمان
بگن تو مناجات چی میخوای بگی؟
میگم الاَمان الاَمان الاَمان...
بگن آرزوی محالت چیه؟
بگم که بدونم که آقام کجاس...
بگن که چه جوری صداش می زنی
میگم الغیاث الغیاث الغیاث الغیاث...
شب قدر من نور بارون میشه
با ذکری که شیرین تر از عسل
به جای تموم مناجات ها
میگم العجل العجل العجل....
مگه میشه امشب من و رد کنی
مگه میشه امشب من و راه ندی
به شوق تو قرآن و وا می کنم
میگم سیدی سیدی سیدی...
صوت : شب 21 رمضان 97 - مناجات - اگه تاریک و تلخ و تنها شدیم
-----------------------------------------
مناجات
مگه میشه امشب من و رد کنی
مگه میشه امشب من و راه ندی
به شوق تو قرآن و وا می کنم
میگم سیدی سیدی سیدی...
با این رو سیاهی فقط رو لبام
باید ذکر العفو باشه ولی
تا قرآن و روی سرم می برم
میگم یاعلی یاعلی یاعلی...
یه چیزایی امشب آوردم ولی
می دونم که هیچِ می دونم کمه
برا اینکه در ها به روم وا بشه
میگم فاطمه فاطمه فاطمه...
شب بازگشت شب بخششِ
شب پاکی و آسمونی شدن
تو این بذل و بخشش جای یاکریم
میگم یاحسن یاحسن یاحسن...
یه اسمی کلید بهشت خداست
که برده همه عالم و زیر دِین
به سمت خدا با تموم وجود
میگم یاحسین یاحسین یاحسین...
اونا که توی خیمه ی سوخته
با اشمای زینب میگیرن وضو
زیر بارون تازیانه همه
میگن ایعمو ایعمو ایعمو...
یکیشون با گریه به دشمن میگه
نزن دیگه طاقت نداره تنم
یکی با پر شعله ور میدوئه
میگه دامنم دامنم دامنم
یکی میگه گوشواره هام ماله تو
بزار روسریم باشه روی سرم
یکی میبره دستشو روی سر
میگه چادرم چادرم چادرم
یکی روی خاک بیابون همش
زمین میخوره با تن ناتوان
توی این پریشونیِ اهل حرم
میگن عمه جان عمه جان عمه جان...
خودش توی گودال دق می کنه
برای سری که شد از تن جدا
می گیره تن بی سر و تو بغل
میگه ای خدا ای خدا ای خدا...
صوت : شب 21 رمضان 97 - مناجات - مگه میشه امشب من و رد کنی
---------------------------------------------
زمینه
حیدر حیدر اول و آخر حیدر
حیدر حیدر ساقی کوثر حیدر
حیدر حیدر ای مظلوم فاطر
حیدر حیدر فاتح خیبر حیدر
افتادی در بستر زهرا بابا
چشمات از اشکت شده دریا بابا
میبینم چه بغضی توی صداته
یازهرا داری روی لب ها داری بابا
قربون دستای لرزونت بابا
پر خونِ زلف پریشونت بابا
اشکات و پاک کن مگه زینب مُرده؟!؟
قربون چشمای گریونت بابا
یاعلی و یاعلی یاعلی
سربند زردت شده هم رنگ روت
رده خون خشکه روی گوشه ی ابروت
اما انگار رفته دلت اونجا که
شب بود و تنهایی و غربت و تابوت
میریزه آب رَوون اسماء ای وای
رو جسم بی جون زهرا ای وای
نیمه ی شب تاریک تاریک تاریک
حیدر مونده تنهای تنها ای وای
عمری این غم قاتل قلبت بوده
وقتی پر زد، دیدی که ابرو کبوده
میسوختی و میگفتی یار جوونم
زهرا جان خیلی برا داغ تو زوده
بابا تو امشب میشی مهمون مادر
از ما بیشتر درد تو میدونه مادر
امشب میشه مرهم زخم سر تو
اشک سرخ چشمای گریون مادر
حیدر حیدر حیدر حیدر
دنیا آبادش صدقه سر حیدر
عالم خاک محضر قنبر حیدر
هم امشب دست هممون رو میگیره
هم روز محشر ما رو میبره حیدر
ای جان دل ها علی مولا مولا
شاه مردان یاعلی مولا مولا
برگه ی بندگی آزادیمو
امشب کن امضاء علی مولا مولا
صوت : شب 21 رمضان 97 - زمینه - حیدر حیدر اول و آخر حیدر
-----------------------------------------
شور
خداحافظ ای تنهایی ها
سلام ای بانوی خوبی ها
چه سخته دنیای بی زهرا، واویلا
وای، سه روز بیدارن یتیما
وای، سه روز نخوابیده مولا
وای، سه روز علی دم گرفته، یازهرا
سرِ زینب به زانوشه
حسن تکیش به دیواره
سر ارباب تو آغوشه، علمداره
دلش تو غربت زندونیه
نگاهش ابری و بارونه
که سر بند مولا خونیه، واویلا
میگه زینب که ای بابا
چه زخمی روی ابروته
چرا باز گوشه ی خونه، یه تابوته؟!؟
وای، سه روز خزون بهارش
وای، سه روز شده روضه کارش
وای، سه روز فقط اشک و آهه، افطارش
شبیه چادر خاکی
عمامش غرق در خونه
غریب کوفه ای مردم، نمیمونه
وای، سه روزه که نقش زمینه
وای، سه روزه داره غم تو سینه
وای، سه روزه همش کربلا رو، میبینه
میمونه از روز عاشورا
سه روز رو خاک گرم صحرا
حسینیش بی سر اربا اربا، واویلا
صوت : شب 21 رمضان 97 - شور - خداحافظ ای تنهایی ها
--------------------------------------------
حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 - ماه رمضان 97 - مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 - ماه رمضان 97 - شبهای قدر لیالی قدر شب قدر انا انزلنا و فی لیله القدر قرآن به سر مناجات با خدا بک یا الله مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 شبهای قدر لیالی قدر شب قدر انا انزلنا و فی لیله القدر قرآن به سر مناجات با خدا بک یا الله - ماه رمضان 97 - مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 - ماه رمضان 97 - مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - شبهای قدر لیالی قدر شب قدر انا انزلنا و فی لیله القدر قرآن به سر مناجات با خدا بک یا الله