شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی
وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین
من شهید کربلایم
سربریده از قفایم
----------------------------
بیا که بی نفس تو نسیم طوفان است
بیا که صبح بشر بی تو شام هجران است
بیا که بی تو غریب است امت اسلام
غریب تر ز همه عطرت است و قرآن است
بیا که صبح بشر بی تو ظهر عاشوراست
بیا که صبح بشر بی تو شام هجران است
بیا که خانه ی زهرا هنوز میسوزد
بیا که دیده ی زینب هنوز گریان است
بیا که حرمت قرآن به زیر پا مانده
بیا که پیکر جدت هنوز عریان است
بیا که دست علمدار بر زمین مانده
بیا که پیکر عباس در بیابان هست
باز نور نور باز شور شور
باز پای عقل مانده در گِل غرور
عقل درک عشق را میبرد به گور
فهم منتظر نشسته تا مگر که عاشقی کند ظهور
تا شود فنا در حضور
آن حضور روشنی که شمس را نموده کور
آن حضور جلوه ای ز جلوه های خاک پای زینب است
زینبی که بی صداست
بی صدا که نه سکوت او حیاست
زینبی که وقت غرشش که میرسد علی مرتضی است
زینبی که وقت صلح مجتبی است
زینبی که وقت مهر مادر است و
زینبی که وقت قهر تیغ تیز ذالفقارشیر کبریاست
زینبی که کربلاست
زینبی که یک تنه علم به دوش دشت نینواست
زینبی که با خدا و تا خدا کشتی نجات خلق را همیشه ناخداست
عرصه ی حکومتش چه گویمت که تا کجاست
سقف پهنه بهشت خاک سای زینب است
جود سائلش وجود گرد دور محملش
شده براق در عروجش از وسائلش
و غار حائلش تمام پنج تن ستون عالمند و لیک مایلش جنان عرش منزلش
و هر که عازم خداست کرده عشقرا حمایلش
اگر چه مانده در گلش
ولی دلیل زینب است اولین دلایلش
که هر که با دلش به کربلا رود
مسافر حسین را دعا دعای زینب است
تاج بر سرش کرم نخی ز چادر نماز مادرش
به ارث داده قدرت کلام را
به کودکیش حیدراش سلام انبیاو اولیا به مهظرش
ملائک خدا ملازم ملازمان بارگاه اطهرش
حسین رو به روی او چنان که آینه گرفته در برابرش
حسین باورش حسین یاورش حسین اول و حسین آخرش
بنازم این شکوه را که در تمام لحظه ها دم ترش
چو کوه ایستاده از تنین یه لشکرش به همرهش علیاکبرش
در انتظار هر برادرش که بشنود اوامرش
ملازمان دیگرش محارمش ز آل مصطفی در کنار شان دویادگار شوهرش
دو یاس فاطمی دو کودک دلاورش که هر دو هدیه های زینبش
گفت با حسین عزیز من همیشه گفته ام که یا مرگ یا حسین
خواهرت بمیرد
مانده ای بدون آشنا حسین
مانده از بزاعتم دو گوهر گران بها حسین
گر چه قابل تو نیستن برترین هدیه ها
حسین این دو کشته مرده هات را ببر کشته ها حسین
اعتقادشان بود پس از خدا حسین
بریده اند دل ز ماسوا
حسین
که هیچ چیز نیست ماورا
حسین
باز امر امر توست ماتشاء حسین
رحم کن قبول کن مرا حسین
که لحظه ها ی آخرت تو را شوم آخرین فدا حسین
از ازل نوشته حق برای هر دو این بلا حسین
شاه کربلا تویی و بعد رفتن تو کربلا بلای زینب است
جان مادرت بیا و رحم کن به خواهرت
تویی که دیده ایی فراق اکبرت
تویی که دیده ای به زیر سم اسب پاره تن برادرت
بیا و رحم کن به خواهرت
چگونه این دو یاورت نظر کنن شمر با لگد زند به پیکرت
و تیغ را نهد به روی حنجرت
به نیزه ها رود سرت سر علی اصغرت
بگیرت آتش از ستم تمام خیمه ها و رخت دخترت
بیا و رحم کن به خواهرت که رحم تو قبول بچه های زینب است
به لشکر زدن از هم جدا شدن باهم یکی شده و آخر دو تا شدن
یکی از میمنه یکی از میسره
وقتی دو تا شدن پس ذوالفقار دختر شیر خدا شدند
در رو به روی هم آیینه تمام نمای خدا شدن
زینب نداشت هیچ تا اینکه آمدند و مشکل گشا شدند
افتاد یادشان آنجاکه دشمنان همگی بی حیا شدن
چون غنچه آمدند با سر به روی نیزه شکفتن وا شدن
در زیر پای تیغ مهر بهم نشسته کرب و بلا شدن
در زیر پای تیر با زخمای باز پر از رد پا شدن
یا در بین کار و زار یا روی نیزه ها هدف سنگها شدن
شاید که این دو نیز مانند اکبر آخرش اهل کسا شدند
در حریم قدس محرم زینب است
معنی عشق مجسم زینب است
ان که بر غم هست خاتم زینب است
نا خدای کشتی غم زینب است
-----
تو خیمه هنوز من سر لشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
من دختر شاه خیبر شکنم
----------
نه به اعتبار لفظ و استعاره ، كه در حقيقت . و هر گاه كه عَلَم قيام تو بلند شود عاشوراست ؛باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره . و اگر آن قافله را قافله عشق خوانديم در سفر تاريخ ، يعني همينليرغب المؤمن في لقاء ربه ... عجب رازي در اين رمز نهفته است ! كربلا آميزه كرب است و بلا ... و بلا افق طلعت شمس اشتياق است . و آن تشنگي كه كربلاييان كشيده اند ، تشنگي راز است.
-------------------
گفتی دنیا بی تو زندونه
مردن واسه تو آسونه
بعد تو که چیزی نمیمونه
او به تو گفت باشه خواهر سهم تو این دو دلاور
اجر بابا در او به گفت باشه خواهر
سهم تو این دو دلاور
ای قربون تو و پسرات سربازای کرب و بلات
ای قربون مهر و وفا بی بی جان
گفتی که جلوی این لشکر باشی دوتایی مثل حیدر
بگیریم تقاص علی اکبر
به تو گفتن باشه مادر کرب و بلا میشه خیبر الله اکبر
ای قربون تو و پدرت سربازای با جگرت اون
دوتا قرص قمرت بی بی جان
ای قربون تو و پسرات سربازای کرب و بلات
ای قربون مهر و وفا بی بی جان
گفتی ولی خدا تنهاس هر روز برای ما عاشوراس
تا ابد پرچم حسین بالاس
هر دم و هر روز و هر شب
دل شده از تو لبالب لبیک یا زینب
ای قربون تو و علمت قربونی های حرمت
سربازای هم قسمت بی بی جان
ای قربون تو و پسرات سربازای کرب و بلات
ای قربون مهر و وفا بی بی جان
-------------------------------------
باز پای عقل مانده در گِل غرور
عقل درک عشق را میبرد به گور
فهم منتظر نشسته تا مگر که عاشقی کند ظهور
تا شود فنا در حضور
آن حضور روشنی که شمس را نموده کور
آن حضور جلوه ای ز جلوه های خاک پای زینب است
زینبی که بی صداست
بی صدا که نه سکوت او حیاست
زینبی که وقت غرشش که میرسد علی مرتضی است
زینبی که وقت صلح مجتبی است
زینبی که وقت مهر مادر است
زینبی که وقت قهر تیغ تیز ذالفقارشیر کبریاست
زینبی که کربلاست
زینبی که یک تنه علم به دوش دشت نینواست
زینبی که با خدا و تا خدا کشتی نجات خلق را همیشه ناخداست
عرصه ی حکومتش چه گویمت که تا کجاست
سقف پهنه بهشت خاک سای زینب است
---------------------------------
چه گفتی هر چه گفتی جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانی
------------------------------------------------------------------
ای شده در عالم زر یار من
خوش آمدی حر گنه کار من
تو از ازل یار ولی بوده ای
حر حسین بن علی بوده ای
ظرف وجود تو ز ما بوده پر
مادرت از روز ازل خوانده حر
سنگ بوده ایی با له گهم حر شدی
با نفس مادر ما حر شدی
حضرت صدیقه تو را برگزید
حر حسینی تو نه حر یزید
دیدم از آغاز که یار منی
دوست من در سپه دشمنی
چهره به قنداقه اصغر بما
بال بگیر از وی بر خود ببال
خار بودی حال گل یاس باش
همدم و همسنگر عباس باش
تو حر ریحانه ی پیغمبری
برای من مثل علی اکبری
وفای خویش را نشان میدهی
در بغل حسین جان میدهی
غم مخور ای عاشق سر مست من
بسته شود فرق تو با دست من
زخم تو بر تن گل لبخند توست
تاج کرامت تو سربند توست
ای حرم ما دل آگاه تو
دست خداوند به همراه تو
تا شوی از زخم تن آراسته
خون خدا خون تو را خواسته
یا حسین
------------
چون باد رد شدیم از سیم خار دار
آن سوی معبریم مهتاب و مین و من
چون گل معطریم مهتاب و مین و من
نشکفته پر پریم مهتاب و مین و من
شرح جنون ما قدور عقل نیست
یک چیز دیگریم مهتاب مین و من
سر تا به پا دلیم در بارگاه عشق
باغ سنوبریم مهتاب مین و من
شمعیم و روشن است تکلیف راه ما
راز منوریم مهتاب و مین و من
میدان عاشقی تسلیم ترس نیست
از مرگ میبریم مهتاب و مین و من
بیگانه نیستی با خلق و خوی هم
با هم برادریم مهتاب مین و من
تکثیر میشویم در انفجار نور
آیینه پروریم مهتاب مین و من
بر گرد بام دوست پرواز میکنیم
عین کبوتریم مهتاب مین و من
بال فرشتگان بر شانه های ماست
از آسمان سریم مهتاب و مین و من
بی بال میپریم مهتاب مین و من
در جذب یک کلام یک جمله وسلام
مجذوب رهبریم مهتاب و مین و من
سوز بده بر سخنم بر دل سوخته ی خواهرم
تا که بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبر
ناله زنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت
گوهر اشکم شده ایثار تو گریه کنم یاد علمدار تو
ای حسین
--------------------------------
من کیم حر ریاحی
حر شاه کربلایم
عاشق خون خدایم
یابن زهرا توبه کردم
آمدم دورت بگردم
ای همه درمان و دردم
---------------------------------
غرش ذالفقار یازینب
مظهر اقتدار یا زینب
هیمن با وقار یا زینب
آخر انتظار یا زینب
تنین یا حسین یا مولاتی
همیشه با حسین یا مولاتی
رسیده تا حسین یا مولاتی
صلی علی حسین یا مولاتی
یا مولاتی یا زینب یا مولاتی
گوهر مستور صدف یا زینب
گرفت نقد جان به کف یا زینب
داده به عاشقی شرف یا زینب
نایبه شاه نجف یا زینب
نایبه الامام یا مولاتی
رهبر این قیام یا مولاتی
محرم الاحرام یا مولاتی
وعلیک السلام یا مولاتی
یا مولاتی یا زینب یا مولاتی
---------------
یاقی نیم ترحمی ای پادشاه حر
گردن کشیده ام که تماشا کنم تو را
..
--------------
هر جا که حرف عشقه صحبت کربلا هست
تو دل هر شهیدی از تو یه رد پا هست
حس قشنگ بارون تو جاده ی قدیمی
حس هوای تازه فقط محرم و هست
تو رو دیدم دستامو بریدم
آتیش گرفتم آه کشیدم
بوی سیب و حرم حبیبو حسین غریبو کرب و بلا
کبوتر گرفتار اگه میخواد رها شه
راهی نداره جز این منتظر تو باشه
حس خوب رهایی یعنی به تو رسیدن
حس که آدم از اون نمیتونه جدا شه
آسمونی دردمو میدونی
از همه بیشتر مهربونی
خونه ی تو بهشته خدا روی زمینه
ناکامه اونکه هرگز حرمتو نبینه
حس عجیبه این عشق به خدا گفتنی نیست
ندیده عاشق شدیم قشنگیش به همینه
دلم ای دل همه زیر دین ترانه ی لب ها یا حسین
میکشی مرا حسین
--------------
حاج محمود کریمی - متن شعر محرم 97 - متن مداحی محرم 97 - متن کریمی 97 - کریمی 97 - محرم 97 - مداحی شب اول کریمی 97 - متن شعر کریمی - محمود کريمي 96 - محمود کریمی - محمود كريمي - مداحی - متن زمینه 97 - متن شور 97 - متن دودمه 96 - متن روضه 97 - متن شعرخوانی 97 - متن شور 97 کریمی - متن مداحی سنگین 97 - متن نوحه جدید - متن نوحه سينه زني محرم 97 - متن مداحی امام حسین - نوحه محرم - نوحه محرم 97 - نوحه محرم97 - متن و سبک مداحی 97 - سبک محمود کریمی 97 - سبک جدید محمود کریمی 97 - سبک جدید محمود کریمی