حاج محمود کریمی

۱۳ خرداد ۱۳۹۷ 29910 0 نظر

 

مناجات

تو این شبا یاد خداروعشقه

گریه و ناله و دعا رو عشقه 

مفاتیح و صحیفه رو بیارید 

زبور ال مصطفی رو عشقه

تو این همه محبت مجازی 

عشق علی مرتضی رو عشقه 

محبت فاطمه ی شهیده 

مادر خوبی و صفا رو عشقه 

تموم اهل بیت کریمن اما 

لطف نگا مجتبی و رو عشقه 

از اسمونیا اگه بپرسی 

میگن زمین کربلا رو عشقه 

میون روضه ها با چشم گریون 

توبه ی با سینه زنا رو عشقه 

دم دمای غروب و وقت افطار 

با لب تشنه روضه هارو عشقه 

ای تشنه لب ای بی کفن حسین جان 

زمزمه ی ای سر جدا رو عشقه 

تموم اهل بیت رئوفن اما 

رئوفیِ امام رضا رو عشقه 

یه رو زدن توی دعا به آقا 

زمزمه ی بیابیا رو عشقه 

میون شعله ها آه ، یکی میزد صدا آه 

آتیش گرفته دامن تموم خیمه ها آه

عمو سوختم 


صوت : شب 19 ماه رمضان _مناجات_تو این شبا یاد خدا رو عشقه
----------------------------------------------

 

روضه

تا ترک خورد سرش دخترش افتاد زمین

دست بگذاشت روی معجرش افتاد زمین 

بیشتر تیغ فرو رفت میان ابرو 

تا که ار ضرب علی با سرش افتاد زمین 

به سرش خورد ولی پهلوی او درد گرفت 

دید از ضربه ی در همسرش افتاد زمین 

کس نفهمید که عباس چگونه آمد 

بار ها تا محضرش افتاد زمین 

خواست تا خانه ی زینب به روی پا برود 

دو قدم رفت ولی پیکرش افتاد زمین 

دخترش دید زمین خوردن بابایش را 

دخترش دید و خودش اخرش افتاد زمین 

چقدر از روی تل تا لب گودال دوید 

چقدر بین همه خواهرش افتاد زمین 

ذوالجناح اه ببین نیزه ای او را هل داد

از روی زین به زمین با سرش افتاد زمین 

دید پایین قدم هاش سنان میخندید 

دید بالای سرش مادرش افتاد زمین 


صوت : شب 19 ماه رمضان _روضه_تا ترک خورد سرش دخترش
-----------------------------------------------

 

بحر طویل

کوچه ها خلوت و خاموش 

شب از جامۀ ظلمت شده چون صحن عزا، خانه سیه‌پوش، تو گویی همه چیز و همه کس گشته فراموش، نه مانده شبحی پیش دو چشمی، نه صدایی رسد از کوچه خلوت زده بر گوش، چرا، می‌شنوم تک تک پا و، شبحی را نگرم می‌رسد از دور، یکی مرد که پوشیده رخ و از رخ مستور، به هر کوچۀ تاریک دهد نور، گمان می‌کنم این مرد کلیم‌اله آن کوچه بُوَد آه ببینید ، کجا می‌رود و چیست ورا نیت و منظور؟ چه آرام وخموش است، دلش بحر خروش است، ببینید که انبان پر از نان و پر از دانۀ خرماش به دوش است ، گمانم که به ویرانه فقیری دل شب منتظر اوست که از گوشه ویرانه ندا می‌دهد ای دوست ، کجایی که بگیری دل شب باز سراغ فقرا را؟ 

 

 

عجبا عرش خداوند مکان کرده به ویرانه سرایی بگرفته است به دامن ، سر یک پیر فقیری که ندارد به جز از دیدۀ اعما و تن خسته و دست تهی‌اش برگ و نوایی، به لبش ذکر دعایی، به دلش حال و هوایی، نه طبیبی نه دوایی نه غذایی، همگان چشم بصیرت بگشایید و ببینید که در دامن ویرانه امیری شده هم صحبت و دلباختۀ پیر فقیری، اگر آن پیر بپرسد تو که هستی؟ گل لبخند ز جان بخش لبش روید و در پاسخ آن پیر بگوید که فقیری شده در این دل شب یار فقیری، عجبا باز به دوشش یکی انبان و گرفته است ره کوچه و پوید سوی ویرانۀ دیگر که به ایتام زند سر، ببرد بر همه از لطف و کرم باز غذا را. 

 

کیستی؟ ای همه جا روی تو پیدا که ندیدند و نگفتند که هستی؟ تو همان شیر خدایی، تو چراغ شب تنهاییِ خیل فقرایی، تو به احزاب و اُحد یار رسول دو سرایی، تو به ایتام، پدر در دل ویرانه سرایی، تو گهی هم سخن چاه و گهی پهلوی نخلی، به زمین چهره گذاری، ز بصر اشک بباری و گهی می‌چکد از قبضۀ تیغت به زمین خون عدو در صف پیکار، گهی مرحب خیبرکشی و عمرو به شمشیر شرربار، گهی دست تو در سلسلۀ خصم ستمکار، گهی وصله زنی کفش خود ای حجت دادار، گهی قلۀ عرشی ، گهی حفر قناتت بوَد ای دست خدا کار، گهی عرش مکانی ، گهی خانه نشینی، گهی استاد به جبرییل امینی و گهی یاور آن پیرزن مشک به دوشی، نتوان گفت که هستی تو، که هستی، تو بگو تا بشناسیم به توفیق بیان تو خدا را. 

 

ناسپاسان که به جز مهر و وفا از تو ندیدند، چه شد کز تو بریدند؟ خدا را به چه تقصیر به محراب دعا تیغ کشیدند؟ چرا فرق تو را از ره بیداد دریدند؟ عجب حق تو گردید ادا، پیک خدا داد ندا، آه که شد منهدم ارکان هدا آه ، خفت به خون شیر خدا  آه ، گشت به محراب فدا آه، روح مناجات و دعا آه، مسجدیان یکسره این نالۀ جانسوز شنیده همه از پنجه غم جای گریبان، جگر خویش دریدند، ز دل ناله کشیدند، ز هر سو، سوی محراب دویدند و بدیدند همه دین خدا در یم خون خفته و از لعل لب خویش گهر سفته و با صورت خونین سخن از فزت و رب گفته، گهی می‌رود از هوش گه از اشک حسن آمده بر هوش، زند خون دل خسته‌اش از زخم جبین جوش، ز سوز جگر سوخته با قاتل خود گفت خدا را به چه جرمی به رویم تیغ کشیدی؟ تو که دیدی ز علی آن همه احسان و وفا را. 

 

همه تن اشک فشان دست گشودند که آرند علی را به سوی خانه که ناگاه در آن سوز و غم و درد نگاهی به افق کرد و ندا داد که ای صبح! نشد در همه ایام تو از جیب افق سرزنی و چشم علی پیشتر از سرزدن روی تو بیدار نباشد، عجبا گشت فدا در دل محراب دعا، جان پیمبر، علی آن ساقی کوثر، علی آن فاتح خیبر، علی آن میر مظفر، علی آن روح مکرم، علی آن عدل مجسم، علی آن دادرس امت و مظلوم‌ترین رهبر عالم، به خداوند، به پیغمبر و زهرا که علی کشتۀ عدلی است که خود حاکم آن بوده و خود مجری آن بود، خدا را نشنیدید مگر داد دوا پیش‌تر از کشتن خود قاتل خود را؟ نشنیدید که بخشید ز اکرام و جوانمردی خود تیغ به دشمن؟ نتوان یافت دگر مثل علی گو که بپویند زمین را و سما را.

 

ها على بشر كيف بشر 

ربه فيه تجلى و ظهر

خاک نعلین علی در و گهر

 

سلسله ی عشق را سلسله جنبان خداست

سلسله ی عشق چیست ؟ موی حسین است وبس 


صوت : شب 19 ماه رمضان _زمینه_کوچه ها خلوت خاموش
----------------------------------------

 

 

 

شور

اونی که مجنونه می دونه دیوونه می مونه 

رها و تنها و رسوا و شیدا و مجنونه 

شبیه بارونم همیشه می خونم 

به دریای لطفت همیشه مدیونم 

به دنبال اسمت همش سرگردونم 

نمیره از یادم تو کردی آبادم 

توی زندون بودم تو کردی آزادم

به اسمت حساسم به دستت دلدادم 

حسین حسین

تویی که بالایی والایی اعلایی مولایی 

گداتم محتاج دستاتم از بس تو اقایی 

به چشمام باریدی به قلبم تابیدی 

تو مثل دریایی شبیه خورشیدی 

به حال و روز من سر و سامون میدی 

می خوام آدم باشم بهت محرم باشم 

تا جون دارم پای همین پرچم باشم 

توی محشر بین شهیداتم باشم 

حسین حسین


صوت : شب 19 ماه رمضان _شور_اونی که مجنونه میدونه
----------------------------------------------------

 

مناجات

حتی اگر نبخشد این چشم تر می ارزد

این دور هم نشینی وقت سحر می ارزد

جای گدا نشستن در خانه کرم نیست

هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد

گریه گرفت و دیدم دست مرا گرفتند

پیش کریم خیلی خون جگر می ارزد

من که توقع قرب از هیچ کس ندارم

اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد

چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند

پس گم شدن برای مهر پدر می ارزد

هر طور می پسندی بشکن دل گدا را

هر چه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد

فرموده اند روزه یعنی علی 

یقینا کار علیست والله روزه اگر می ارزد

چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز

ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد

یک یا علی به جای العفو پاکمان کرد

این یا علی برای ما انقدر می ارزد

هر چه خراب کردم دیدم درست کردی

ویرانه بودن من از این نظر می ارزد

گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

از کوی نیک نامان یک آن گذر می ارزد

حداقل به کار حسین که می آییم

این بار را ضرر کن ما را بخر می ارزد


صوت : شب 20 ماه رمضان 96_مناجات_حتی اگر نبخشد این چشم ترم می ارزد
--------------------------------------------------

 

روضه

با کوله‌بار نان، شبِ آخر قیام کرد

مردی که هرچه داشت به کف وقف عام کرد

یک در میان جواب سلامش نمی‌رسید

آن که خدا به هر قدم او سلام کرد

هم جود کرد و هم به خودش ناسزا شنید

او باز هم مقابل‌شان احترام کرد

از غربتش به قول خودش بس، که روزگار

با مرتضی معاویه را هم کلام کرد

بر دوش اوست چرخش دنیا ولی بر آن

طفلی نشست و حس نشستن به بام کرد

بعد از نماز نافله‌ی شب بلند شد

سمت مدینه فاطمه‌اش را سلام کرد

با این سلام روضه‌ی آخر شروع شد

با خاک‌های چادر زهرا تمام کرد

غمگین‌ترین امیر! الهی که بشکند

دستی که خنده را به لب تو حرام کرد

هفت‌آسمان به جوش و خروش آمده مرو

آن را علی به گوشه‌ای از چشم رام کرد

جای صلاة مأذنه با صوت مرتضی

حی علی العزای علی را پیام کرد

بیدار کرد قاتل خود را که حاضرم…

با شوق خویش خون خودش را به جام کرد

تا ضربه خورد عالم و آدم به سر زدند

در عرش و فرش گریه، خواص و عوام کرد

تا ضربه خورد خنده به لب‌های او نشست

گویا به زهر تیغ عسل را به کام کرد

دستی به روی دوش حسن تا به خانه‌اش

هر کوچه را به خون سرش سرخ فام کرد

درخانه زینب است رهایم دگر کنید

آری رعایت دل او را امام کرد

زهراست کعبه و حجرش زینب است و بس

روی جبین دختر خود استلام کرد

آری رعایت دل زینب سفارش است

وای از دمی که بنت علی رو به شام کرد

آن دختری که سایه‌ی او هم ندیدنی است

زینب کجا و کوچه بازار وای من 

زینب کجا و طعنه ی اقیار وای من 

زینب کجا و تشت سر یار وای من 


صوت : شب 20 ماه رمضان 96_روضه_با کوله بار نان شب آخر قیام کرد
-------------------------------------------

 

زمینه

سر شکست قمر شکست دل پیغمبر شکست 

وای من وای من نماز حیدر شکست 

تیغ بالا رفت ، ناله به ثریا رفت 

از سر رد شد ، تا پهلوی زهرا رفت 

می آید این صدا از سوی ماسوا 

تهدمت والله ارکان و هدیٰ

 

خون در دم ریخت ، از چشمه ی زمزم ریخت

عرش لرزید و غوغا شد و بر هم ریخت 

راهی شد مرتضی از مسجد تا خدا 

تهدمت والله ارکان الهدیٰ

 

سر خون بار است ، آشفته و تب دار است 

دل مجروح است ، داغ در و دیوار است 

از کوفه روضه ها ، رفته تا کربلا 

حسین ثارالله مصباح الهدیٰ

عشق شعله ور حسین ، شفیع محشر حسین 

از نجف تا کربلا ، سلام ما بر حسین 

 

سلام بر غریب سلام بر حسین 

سلام بر شهید  سلام بر حسین 

سلام بر آقــــا  سلام بر حسین

سلام بر تشنه  سلام بر حسین 

سلام بر زینب سلام بر حسین 

سلام بر عباس سلام‌بر حسین 


صوت : شب 20 ماه رمضان 96_زمینه_سر شکست قمر شکست
--------------------------------------------------

 

شور

به چشم تو بدهکارم 

به عشق تو گرفتارم 

نمی خوام از خدا چیزی 

تا وقتی که تو رو دارم 

بزار بگم با زبون ساده 

همین حسین حسین هم از سرم زیاده 

خدا اجازش و به هر کسی نداده

 

پر دردم دوا میشم منم حاجت روا میشم 

دلم قرصه با دست تو ، توی محشر سوا میشم 

خودت سرشتی آب و گل من 

مگه خودت کاری کنی برا دل من 

با دستای خود تو حل شه مشکل من 

 

من اون ذره ام که ناچیز ام 

تویی عشق دل انگیزم 

دلم گرمه به اشکی که 

تو دریای تو میریزم 

دلم شده باز مسافر تو 

یه روز میشم تو کربلا مجاور تو 

آواره ی عالم میشم بخاطر تو 


صوت : شب 20 ماه رمضان 96_شور_به چشم تو بدهکارم
----------------------------------------

 

مناجات

تو گفتی و من اومدم 

بهت دوباره رو زدم 

حالم بده نکن ردم 

تو رو به جون مرتضی 

تو مهربونِ مهربون 

من و یجایی برسون 

حالم و از چشام بخون 

من و نرون خدا خدا 

شبای قدر شب دله 

تموم دیگه فاصله 

شب نیاز شب گله 

من و ببخش تو این شبا 

به جون اون که امشب و 

سوزونده با تبش ، تب و 

میبینه حال زینب و 

شبیه حال مادرم 

شبیه حال مادری 

تو این دمای آخری 

نشسته ی پای بستری 

امون نمیده گریه ها 

آه سر علی شکسته و 

چشاش و گریه بسته و 

همه نشسته خسته و 

سرا به روی شونه ها 

یتیما پشت خونشون 

میاد صدای گریه شون 

میگن تو رو خدا بمون 

بعد تو وای به حال ما 

با گریه طاها اومده 

دیدن مولا اومده 

حجرت زهرا اومده 

حجره شده کرب و بلا 

پیشونی بندش خونیه

چش همه بارونیه 

حجره شده حسینیه 

بالا گرفته روضه ها 

علی میگه با زمزمه 

بیرون برن همه همه 

به جز گلای فاطمه 

ای پسر ام بنین 

پیش برادرت بشین 

جون تو و جون همین 

برادرا و خواهرات

ای گل نازنین من 

وقتی چشات و تیغ زدن 

دست که نداری به بدن 

تیر و درار با زانو هات 

سرت رو پای مادرت 

حسین میاد بالا سرت 

وای به حال خواهرت 

بدون تو شام بلا 

وای به حال مادرا 

وای به حال دخترا 

وای به حال معجرا 

بعد تو وای به قتلگاه 

سر حسین به نیزه ها 

اتیش میاد تو خیمه ها 

چنگ میزنن به معجرا 

غارت میره گوشواره ها 


صوت : شب 21 ماه رمضان 96_روضه_تو گفتی و من اومدم
-------------------------------------------

 

زمینه

یا علی انت امیرالمومنین 

یا علی انت امام المتقین 

یا علی انت صراط مستقیم 

یا علی و یا عظیم 

ای دلیل اولیاء

ای سلیل انبیاء

ای بدیل مصطفیٰ

ای ولیِ کبرییا 

مرتضیٰ یا مرتضیٰ

ای حب تو هدف یا علی 

ای گوهر شرف یا علی 

ای شاه لو کشف یا علی 

ای در در صدف یا علی 

ای شأنه ی نجف یا علی 

یا علی یا علی یا علی 

یا علی انت امان الخائفین 

یا علی انت جواد السائلین 

یا علی انت صراط المستقیم 

یا علی و یا عظیم 

 

ای شکوه کائنات 

نه فلک زیر عبات 

عالم و آدم فدات 

ای جهان را ناخدا 

مرتضیٰ یا مرتضیٰ

ای عدل معتمد یا علی 

ای سر مستند یا علی 

ای لطف بی عدد یا علی 

دل ملک تو بود یا علی 

یا سیدی مدد یا علی 

یا علی یا علی یا علی 

یا علی انت معز المسلمین 

یا علی انت مذل الکافرین 

یا علی انت صراط المستقیم 

یا علی و یا عظیم 

تو دوا من مبتلا 

تشنه ی جام بلا 

سیدی صل علیٰ

ابن کفی کربلا 

کربلا یا کربلا 

ای سایه ی سرم یا حسین 

امید آخرم یا حسین

اقا و رهبرم یا حسین 

من عبد حیدرم یا حسین 

من را ببر حرم یا حسین 

یا حسین یا حسین یا حسین 


صوت : شب 21 ماه رمضان 96_ زمینه_ياعلي انت امير المؤمنين
---------------------------------------------

 

شور

خورشید نه آن است که هر روز بچرخد

خورشید سری بود جدا شد قفا

اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا؟

عشق کی این همه را بردی و غارت کردی 

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست 

خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست 

از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین 

دست و پا میزد حسین  

نام ما را بنوسید به ایوان نجف 

نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده 


صوت : شب 21 ماه رمضان 96_شور_خورشید نه آن است که هر روز بچرخد
-------------------------------------------------

 

مدح

بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف

بنويسيد كه عالم همه قربان نجف

ما غباريم..غبارى زِ خيابان نجف

بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف

وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف

 

آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟

آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟

آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟

تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست...

كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف

 

حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد

حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد

نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد

و اگر كعبه دَرَد سينه‌ى خود ،جا دارد

سرِ ما ذبح كنيد بر سرِ ايوان نجف

زِ قدومش همه‌ى راه به هم مى‌ريزد

دلِ عشاق به ناگاه به هم مى‌ريزد

تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مى‌ريزد

گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مى‌ريزد

جانِ عالم به فداى شه مردان نجف

 

من على را به خدا رازِ خدا ميدانم

ولى‌الله شده منصبِ آقاجانم

ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم

به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم

بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف

 

خلقت هر دوجهان گوشه‌اى از تلميحَش

از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحَش

فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش

و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش

بنويسيد على بانىِ ايمان نجف

 

جلوه‌ى ديگرى از جلوه‌ى مولا زهراست

روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست

به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست

نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست

غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف

 

تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد

دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد

دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد...

چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد....

چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف

 

تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى

نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى

كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى

به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى

بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف


صوت : شب 22 ماه رمضان 96_مدح_ بنویسید مرا بنده سلطان نجف
-------------------------------------------------

 

مدح

ای هست من ز هست تو یا مرتضی علی

دست خداست دست تو یا مرتضی علی

چشم كسی ندیده به هنگام کارزار

یك دفعه هم شكست تو یا مرتضی علی

اوج تمام بال و پر هر پرنده ای

باشد همیشه پست تو یا مرتضی علی

بدبخت دشمنت که به تیغت دو نیم شد

به به ،به ضرب شصت تو یا مرتضی علی

ساقی كوثری و دو دستت پیاله است

هستم خراب و مست تو یا مرتضی علی

مشكل گشای خلقی و حل میشود فقط

كار همه به دست تو یا مرتضی علی


صوت : شب 22 ماه رمضان 96_مدح_ ای هست من ز هست تو یا مرتضی علی
-------------------------------------------------

 

زمینه

یتیما سرگردونن یا علی 

خرابه ها می خونن یا علی 

ملائکه گریونن یا علی 

وای علی علی 

نیمه شب میبرن جان زهرا رو

جسم مولا رو تشنه ها میبرن 

موج دریا رو روح دنیا رو 

جان و روحِ با شکوهِ آسمونا رو 

 

جونِ عالم رسید از فراق بر لب یاربِ ای یارب 

میچکه رو تنه زخمیِ امشب اشکای زینب

بی پناه آه ناامیدا آه بی کسم امشب

یتیما از غم مردن یا علی 

باباشون و گم کردن یا علی 

دنبال تو میگردن یا علی 

 

این مزار مثل یک راز ناپیداست تو دل صحرا 

این کفن بین خاک رو تن دریاست پیکر مولا 

پیش زینب مونده حالا یک کفن تنها 

دنباله ی این قصه با حسین 

همه کفن داشتن الا حسین 

ای کشته ی لب تشنه یا حسین


صوت : شب 22 ماه رمضان 96_زمینه_یتیما سرگردونن یا علی

-------------------------------------------------------

 

دنباله ی این قصه با حسین 

همه کفن داشتن الا حسین 

ای کشته ی لب تشنه یا حسین

ای کشته ی دور از وطن 

دور از وطن وای ، دور از وطن وای وای وای 

ای تشنه ی صد پاره تن 

ای بی کفن وای ، ای بی کفن وای وای وای 

وای حسین حسین 


صوت : شب 22 ماه رمضان 96_شور_ دنباله ی این قصه با حسین
-------------------------------------------------

 

روضه

گُلم بگو كه مادر دارى يا نه 

پسر یا دختر داری یا نه 

خودم برات عزا میگیرم 

نمیدونم سر داری یا نه، گلم 

گلم ای استخون مونده از تن 

ای نوش جونت خوب مردن 

از گرد و خاک جسم خستت

حرفی بزن برا دل من، گلم 

گلم امشب شب قدره می دونی 

بین ما تو ، تو آسمونی 

من برا تو روضه میخونم 

تو هم برا اربابت می خونی، گلم 

گلم ای نوش جونت بوسه بر جان 

جام شهادت جام اسلام 

تو ایستادی من نشستم 

تو رفتی من موندم سرجام گلم 

گلم من حتم دارم تو جوونی 

من میدونم خودت میدونی 

که مادرت کجا گرفته 

قرآن به سر پا چشم خونی 

گلم مادر نمیره یادش اون شب 

تنت میسوخت تو آتیش تب 

گفتم خدا بچه ام نمیره 

بشه فدا حسین و زینب گلم 

ای از علی مدد گرفته 

دلم یه جوری بد گرفته 

از اونایی که هی میپرسن 

شهیدتون چقد گرفته 

گلم نمی دونم چیا گرفتی 

چی گنجی از خدا گرفتی 

مدال افتخارت و از 

ساقی کربلا گرفتی 

حسین سرتو از بدن جدا شد 

پامال زیر دست و پا شد 

به روی خاک ها رها شد 


صوت : شب 23 ماه رمضان 96_روضه_گلم بگو که مادر داری یا نه
--------------------------------------

 

روضه

بنا شدیم که باشیم ما خراب حسین

فکر برده مرا روضه های ناب حسین

به لحظه های پر از بُهت و التهاب حسین

به ناله های رباب و دل کباب حسین

خدا ببخش مراهم به اضطراب حسین

سلامِ ما به غریبی که ماتمش غوغاست

به روی گنبد ناهید ، پرچمش پیداست

میان روضهٔ او چشم‌ نُه فلک ‌دریاست

هنوز فاطمه گریان ظهر عاشوراست

مرا ببخش خدایا به اضطراب حسین

 

به احترام‌ کسی که فتاد در گودال

به احترام زنی که ز گریه رفت از حال

به احترام تنی که ز کینه شد پامال

به ساعتی که ربودند از حرم خلخال

خدا ببخش مراهم به اضطراب حسین

حسین رفته به گودال رو سفید شود

حسین رفته که صد مرتبه شهید شود

قرار بود گرفتار آن پلید شود

بنا نبود شناسائی اش بعید شود

خدا ببخش مراهم به اضطراب حسین

 

نیمه جان بود و پشت مرکب خود 

بوسه ای سنگ بر جبینش زد 

نوبت تیر و حرمله شده بود 

آه از مشت زین زمینش زد 

تشنه بود و به خاک ها خونش 

از رخ و گونه و جبین می ریخت

یک نفر خنده زد به تشنگی ات

پیش او آب بر زمین میریخت 

ناله ای میرسد به هر کس که 

به تنش تیغ میکشد نزنید 

مادری چنگ میزند به رخش 

دخترش جیغ میکشد نزنید 


صوت : شب 23 ماه رمضان 96_روضه_بنا شدیم که باشیم
--------------------------------------

 

زمینه

شهید گمنام خوش نام تویی گمنام منم

 کسی که لب زد بر جام تویی ناکام منم 

گمنام منم 

استخونات عصای دست افتاده ها 

چراغ روشن تا خدا 

شبیه مهر کربلا 

بوی تنت میگه حسین 

پیروهنت میگه حسین

اومدنت میگه حسین 

خاک بدنت میگه حسین حسین 

 

تویی برنده، زنده تویی مرده منم 

تو افتادی و بی تو زمین خورده منم 

کی میدونه چی مونده از تو زیرخاک 

نه ردی مونده نه پلاک حسابت شده پاکه پاک

کشور تو میگه حسین 

رهبر تو میگه حسین 

مادر تو میگه حسین 

خاکستر تو میگه حسین 

شکوه خورشید جاوید تویی فانی منم 

تویی رها و محبوس و زندانی منم 

اومدی تا بگیری امشب دستمو 

ببینی قلب خستمو وا کنی چشم بستمو

گفتی و ما میگیم حسین 

مثل شما میگیم حسین 

با شهدا میگیم حسین 

تا کربلا میگیم حسین 


صوت : شب 23 ماه رمضان 96_زمینه_شهید گمنام خوش نام تویی
------------------------------------------

 

زمینه

تو وجه‌الله را وجهى

تو ثارالله را جانی 

تو نور الله را نوری 

یل شاه مردانی

عجب حلوای قندی تو 

امیر بی گزندی تو 

عجب ماه بلندی تو 

که گردون را بگردانی 

ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل 

تو وجه‌الله را وجهى

تو ثارالله را جانی 

ولی الله را نوری 

یل شاه مردانی

تو در عین عطش دریایِ سر تا پا خروشانی 

تو با زخم تنت سر تا قدم آیات قرآنــی 

تو هم سردار بی دستی هم سقای عطشانی 

تو باب حاجتی باب المرادی اشجع الناسی 

تو عباسی تو عباسی تو عباسی تو عباسی 

به چون تو عبدصالح ذات رب العالمین نازد 

به آیین علمداریت ختم المرسلین نازد 

علی روز قیامت هم به فرزندی چنین نازد 

به دست از بدن افتاده ات ام البنبن نازد 

سلام الله بر جسمت 

سلام الله بر روحت 

زیارت نامه ی زهرا

شده اندام مجروحت 

شاه شمشاد قدان 

خسرو شیرین دهنان

که به مژگان شکند 

قلب همه صف شکنان 

علی العباس واویلا 

حسین تنهاست واویلا 


صوت : شب 23 ماه رمضان 96_زمینه_تو وجه الله را وجهی
----------------------------------------

حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 - ماه رمضان 97 - مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 - ماه رمضان 97 -  شبهای قدر لیالی قدر شب قدر انا انزلنا و فی لیله القدر قرآن به سر مناجات با خدا بک یا الله مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 شبهای قدر لیالی قدر شب قدر انا انزلنا و فی لیله القدر قرآن به سر مناجات با خدا بک یا الله - ماه رمضان 97 - مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - حاج محمود کریمی - محمود کریمی مناجات ماه رمضان97 - کریمی رمضان 97 - حاج محمود کریمی97 - ماه رمضان 97 - مناجات خوانی محمود کریمی - کریمی 97 - شبهای قدر لیالی قدر شب قدر انا انزلنا و فی لیله القدر قرآن به سر مناجات با خدا بک یا الله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گزارش 0
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج محمود کریمی می باشد.