اسب تاختن بر بدن امام
از جنايتهاي فجيع سپاه کوفه، اسب تاختن بر جسد مطهر سيد الشهدا «ع» پس از شهادت آن حضرت بود.ابن زياد در پي تحريک شمر، در پاسخ نامه عمر سعد از جبهه کربلا که نامهاي مسالمت آميز بود، نامهاي تند به عمر سعد نوشت که تو را براي مماشات وسازش و... نفرستادهايم.اگر حسين و يارانش تسليم شدند، پيش من بفرست وگرنه برآنان بتاز تا آنها را کشته و مثله کني که شايسته آنند.اگر حسين کشته شد، بر پيکرش (برسينه و پشتش) اسب بتاز... اگر اجراي فرمان کردي پاداش مطيعان را خواهي يافت و گرنه، کناره بگير و سپاه را به شمر واگذار.شمر نامه را به کربلا آورد و تسليم عمر سعدکرد.[1] .
عصر عاشورا، پس از شهادت سيد الشهدا و غارت خيمهها، عمر سعد گفت: داوطلب اسب تاختن بر پيکر حسين بن علي «ع» کيست؟ده نفر داوطلب شدند و با سم اسبها بر سينه و پشت امام تاختند.پيکر امام زير سم اسبهان له شد.اين ده نفر خبيث عبارت بودند از: اسحاق بن حويه، اخنس بن مرثد، حکيم بن طفيل، عمرو بن صبيح، رجاء بن منقذ، سالم بن خيثمه، واحظ بن ناعم، صالح بن وهب، هاني بن ثبيت و اسيد بن مالک.سپس درکوفه، اينان نزد ابن زياد آمدند و يکي از آنان (اسيد) در بيان اين جنايت چنين سرود:
نحن رضضنا الصدر بعد الظهر
بکل يعسوب شديد الاسر
و جايزه گرفتند.ابو عمرو زاهد ميگويد: به اين ده نفر نگاه کرديم، همه زنا زاده بودند. مختار وقتي قيام کرد همه آنان را گرفت و دست و پايشان را به زنجير بست و بر پشت آنان اسب تازاند تا مردند.[2] .
پی نوشتها:
[1] کامل ابن اثير، ج 2، ص 558.
[2] بحار الانوار، ج 45، ص 59.