ای نفس، یا به خاطر آقا خطا نکن
یا بعد از این برای ظهورش دعا نکن
او از خدا به جای تو شرمنده میشود
باشد... تو از امام زمانت حیا نکن!!!
خیلی فریب خوردهی دنیا شدی، بس است
بر این دو روز قدرت خود اتکا نکن
امروز را به وعدهی فردا هدر نده
توبه کن از جهالت و چون و چرا نکن
در اوج بیپناه شدن، نان غیر را
هرگز نگیر و پشت به آل عبا نکن
مانند فاطمه همه جا با ولی بمان
بین مسیر دامن او را رها نکن
پایهگذار قتل نبی، از حرم برو
اینجا نمان، مصیبت ما را دوتا نکن
با احتیاط رد شو و با پای نحس خود
بیحرمتی به چادر خیرالنسا نکن
*شاعر : محمدجواد شیرازی
بشار نقل میکنه میگه رسیدم خدمت امام صادق(ع)، دیدم آقا ظرف خرمایی جلوشون گذاشتن دارن میل میکنن. تا من رسیدم گفتن بشار بسم الله؛ یکی از این خرماها رو برداشتم....
آقا دید من پَکَرَم؛ فرمود چی شده بشار؟ گفتم آقاجان تو مسیر که میومدم دیدم این مأمورای نظام یه خانمی رو گرفتن دارن رو زمین میکشونن و میبرن. خیلی ناراحت شدم، از مردم دوروبر سؤال کردم گفتم چه خبر شده؟ چرا این خانم رو دارن اینجوری میبرن؟ چیکار کرده؟ جرمش چی بوده؟
گفتن این خانم داشت رد میشد، یه مرتبه چادر تو پاهاش پیچید زمین افتاد. تا زمین افتاد شروع کرد قاتلهای فاطمه(س) رو لعن کنه. تا شروع کرد لعن قاتلین خانم رو بگه مأمورا دستگیرش کردن، کتکش زدن و دارن میبرنش....
روایت میگه تا این حرف رو زد اینقدر امام صادق(ع) گریه کردن....
صدا زدن بشّار بیا بریم مسجد سهله باهمدیگه نماز بخونیم، برا آزادی این زن دعا کنیم....
شیخ عباس قمی در ذیل این روایت نقل میکنه میگه اینجا امام صادق شنید یه زنی زمین خورده اینطور شد، اگه براش قضیه مادرش رو بگیم چه میکنه؟؟ اگه براش بگیم مادرت رو تو کوچهها سیلی به صورتش زدن؛ اگه برا امام صادق نقل کنیم چنان سیلی زد که گوشواره شکست و زمین افتاد آقا چه میکنه؟
یازهرا.....
صوت : 30 بهمن 96 - فدائیان حسین - شور و روضه - ای نفس یا به خاطر آقا خطا نکن
---------------------------
من زهره زهرایم و جان و سرم سوخت
انسیه حورایم و بال و پرم سوخت
بانوی بیت وحی بودن شد گناهم
شد درب و دیوار حریمم قتلگاهم
جرمم همین بس که علی را میستایم
شد مهبط جبریل، مطبخ از برایم
فرعون امت چون هجوم آورد بر ما
از بیت احمد، دود و آتش رفت بالا
من بین دود و آتش و مسمار بودم
خود باردار و حائل دیوار بودم
وقتی که هیزمها یکایک شعلهور شد
اول تمام صورت من در شرر شد
آن بیحیا تا میتوانست ادعا کرد
باغ بهشت آل احمد را فنا کرد
سوزاند نوری را که او ظلمت ندارد
با شعله اصلا هیچ سنخیت ندارد
حوریه اصلاً طاقت آتش ندارد
گل تابِ ضرب و زخم و درد و خَش ندارد
تا مطمئن شد که همه بال و پرم ریخت
یک ضربه زد، در خرد شد، روی سرم ریخت
بارم زمین افتاد و رفتم در تب و تاب
گفتم بیا فضه دگر من را تو دریاب
در آن میانه با وجود نیمهجانم
نام علی هرگز نیفتاد از زبانم
دیدم چهل نامرد بر در میدویدند
دیدم در آن غوغا علی را میکشیدند
برخاستم در بین خون، با اشکِ دیده
دنبال حیدر میدویدم، قد خمیده
از یک طرف من میکشیدم مرتضی را
از یک طرف نامردها، مرد خدا را
قنفذ چنان بر بازویم زد تازیانه
از پا فتادم بر زمین در آن میانه
باز از زمین برخاستم، گفتم بمیرم...
دست از علی و یاری او برنگیرم
او را میان معرکه دلگیر دیدم
بالاسر مولای خود شمشیر دیدم
با صیحهام، از رهبرم دفع بلا شد
فکرم بیاد زینبم در کربلا شد
فضه میگه دیدم یه مرتبه بیبی بلند شد، یه دست به کمر، یه دست به دیوار؛ علیم رو کجا بردن؟ از در خونه با اون وضع راه افتاد سمت مسجد. تا رسید دم در مسجد، دید سلمان ایستاده... اومد پیش سلمان: سلمان، خدا لعنتشون کنه، دیدی چیکار کردن؟ سلمان من تا علیم از روبهروم سلامت رد نشه از جلو درِ این مسجد تکون نمیخورم...
سلمان میگه اومدم تو مسجد، به امیرالمؤمنین گفتم علی جان فاطمه اومده. تا امیرالمؤمنین شنید بلند شد گفت فاطمه!! اینجا چیکار میکنه؟...
امیرالمؤمنین اومدم دم در مسجد؛ تا بیبی چشمش به چشم مولا افتاد، دست زد به کتف علی؛ فرمود علی جان، جون من فدای جون تو، روح من فدای روح تو بشه؛ اگه نمیومدی از اینجا تکون نمیخوردم...
حالا دوتایی دارن برمیگردن سمت خونه، از مسجد تا خونه چه حرفایی بهم زدن....
فاطمه میگفت کمرت درد میکنه
گفتم نه خانوم درد پهلو بدتره
فاطمه میگفت گردنت زخمی شده
گفتم نه بانو زخم بازو بدتره
حتی چشمام، این صحنه رو باور نداشت
رفتم خونه، اون خونهای که در نداشت
وای از اون در، دری که از جا کنده شد
افتاد روی زهرا و هیچکس بر نداشت
قنفذ کمر بست به کمر شکستنم
میخواست پیش مغیره ادعا کنه
مغیره خواست که کم نیاره پیش اون
با لگدی هم شده شر بهپا کنه
اون روز دنیا هستیمو از حسد گرفت
وقتی دشمن از هرکسی مدد گرفت
هرکس اومد فاطمه رو لگد زد و
هرکس میرفت چادرشو لگد گرفت
یازهرا.....
صوت : 30 بهمن 96 - فدائیان حسین - روضه - من ذهره ی زهرایم و جان و سرم سوخت
-------------------------------------
دلشو زد به دریا در
خودشو زد به زهرا در
همه کج رفتن حتی میخ
همه لج کردن حتی در
در خونهمونو عوض میکنم
به شرطی نیایی درو واکنی
هنوز درد داری میدونم عزیز
با این دردا باید مدارا کنی
بشین خونه رو آب و جارو نکن
بذار درد پهلوت بهتر بشه
خودم از پس غربتم بر میام
نمیخوام چشات واسه من تر بشه
سهم این خونه آتیش و
سهم این خونه هیزم شد
آخرش این بهشت زهرا
زخمی چشم مردم شد
"امون ای دل ، امون ای دل"
سخته حَبْلُالمتین باشی
امیرالمؤمنین باشی
یه روزی پهلوون بودی
حالا خونهنشین باشی
نمیتونم از کوچهمون رد بشم
چیکار کرده این کوچه با روح من
یه عمره ازت شرمسارم گلم
منو بسته بودن تو رو میزدن
واسه مرد خونهنشینی بده
دعا کن واسه تلخی لحظههام
دعا کن نتونم تحمل کنم
دعا کن نمونم دعا کن بیام
کجای کوچه همراهِ
حسن اون روز کتک خوردی
برای روضهی زینب
چادر خاکی آوردی
"امون ای دل ، امون ای دل"
حسنت خیلی بیتابه
شبا اصلا نمیخوابه
شده بیدار حسینت هم
گمونم تشنهی آبه
نگاهت رو این روزا از من نگیر
تو عطر نجیب بهشتی برام
خودت داری میری ولی پشت در
دوخط یادگاری نوشتی برام
نوشتی شبا تشنه میشه حسین
همین غصه داره تو رو میکشه
نوشتی ظریفه، شبیه گُله
حواست بهش باشه پرپر نشه
مادر آبی و بچه ت
با لب تشنه جون میده
غم توی چشاش داره
قتلگاه و نشون میده
"امون ای دل ، امون ای دل"
صوت : 30 بهمن 96 - فدائیان حسین - زمینه - دلش رو زد به دریا «در» خودش و زد به زهرا در
--------------------------------------
مادرم زهرا، تاج سرم زهرا، منم غلامت
ام ابیها، صدیقهی کبری، فدای نامت
ای سر و سامونم، مهر تو قانونم
ای نمک نونم مادر
منزلتت بالا، قبر تو نه اما
قدرتو میدنم مادر
برکت زندگی علیه نونت مادر
مریم و هاجر و آسیه مدیونت مادر
شامل حالمه لطف فراوونت مادر
"مادرم زهرا۳، یافاطمه"
علی و زهرا مَرَجَالبَحرَینِ یَلْتَقیانَن
حسن و حسین یَخْرُجُ مِنْهُمَا لؤلُؤُ مرجانن
عالم امکان ریزه خوره خوان
برکت بانوی حیدر
زن نگو سرداره بسته به او داره
قدرت بازوی حیدر
کرده ملک در بیتش بیتوته زهرا
صاحب قصر معلق یاقوته زهرا
کل فلک شده واله و مبهوت زهرا
"مادرم زهرا۳، یافاطمه"
دشمن زهرا گریان قیامت خندان زهرا
صحرای محشر روشنه از برق دندان زهرا
مرحمة الناسه، با علی هم کاسه
شاخه گل یاسه مادر
مادر ارباب و مادر بابا و
مادر عباسه مادر
دلبر زینب و قوت قلب اربابه
همسر فاتح خیبر و بدر و احزابه
میکشه غاصب ارثیهشو به سلابه
"مادرم زهرا۳، یافاطمه"
*شاعر: مظاهر کثیری نژاد
صوت : 30 بهمن 96 - فدائیان حسین - واحد - مادر زهرا تاج سرم زهرا، منم غلامت
---------------------------------
جهان چون رکاب، گنبد تو فیروزه
تو هر سینهای داره حرم یک موزه
یه روز میمیرم، خاطرههام مٖیمونه
یکی اسممو رو بیرقا میدوزه
عمریه هستم با حسین، دنیا حسین عقبا حسین
هرکسی یادم کرد بگه، شادی روحش یاحسین
ای کشتهی بیسر لک لبیک
ای زادهی حیدر لک لبیک
میشناسی صدای منو آقا
ای شافع محشر لَکَ لبیک
"لبیک حسین ابن علی"
امیری حسین، قدر تو رو میدونم
اگه بد شدم، از بدی برگردونم
بشم سر به راه، سر به راهِ تو میدم
تو لب تر کنی، نداره قابل جونم
چشم تو ذرهپروره، منه خرابو میخره
از هرچی عشقه تو جهان، پرچم تو بالاتره
ای کشتهی عزت لک لبیک
کانون محبت لک لبیک
رفتی که نیفتم به ضلالت
استورهی غیرت لک لبیک
"لبیک حسین ابن علی"
امید دلم، خواهشمو باور کن
به رومم نیار، بساز و با من سر کن
میدونم آقا، حنای من بیرنگه
به خون گلوت، حنامو رنگینتر کن
کریمی و دستت پره ، گدا با عشقت دمخوره
فدای زینب میشم و ، دلم دخیل چادره
ای صاحب هیئت لک لبیک
با نیت بیعت لک لبیک
از روز ولادت شده ذکرم
تا صبح شهادت لَکَ لبیک
"لبیک حسین ابن علی"
صوت : 30 بهمن 96 - فدائیان حسین - شور - جهان چون رکاب گنبد تو فیروزه
-------------------------------------
ابری نمیشه هیچ وقت این آسمون آبی
سینهزن حسینه جوون انقلابی
ما پای انتخابمون، انقلابمون میمونیم
ما پای اعتقادمون، اتحادمون میمونیم
ما پای یاحسینمون، با حسینمون میمونیم
من اهل کشوریام که، اسمش فخر مشرقِینه
هر شهرش بری یه گوشه، هرشب روضه حسینه
"ای جانم حسین ، ای جانم حسین"
خیلیا پدرامون جانبازن و شهیدن
با یه تابوت چوبی به کربلا رسیدن
ما پای پرچم سه رنگ، حتی بیتفنگ میمونیم
ما پای رهبر و ولی، منبر علی میمونیم
ما پای ناجی جهان، صاحبالزمان میمونیم
من اهل کشوریام که، پرچمدار اربعینه
زیباترین جای اذانش، اسم امیر المؤمنینه
"ای جانم حسین ، ای جانم حسین"
صوت : 30 بهمن 96 - فدائیان حسین - شور - ابری نمیشه هیچ وقت این آسمونِ آبی
ویدیو : 30 بهمن 96 - فدائیان حسین - شور - ما پای انتخابمون انقلابمون