حاج سيد مجید بنی فاطمه

۷ مهر ۱۳۹۶ 9017 0 نظر

همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است

چرا که حضرت مشکل گشا ابالفضل است

دو دست داده به راه خدا و بس چه عجب

اگر که معنی دست خدا ابالفضل است

به جمله جمله ی یا کاشف الکروب قسم

که استجابت صد ها دعا ابالفضل است

نمونه است ابالفضل و در مسیر حسین

کسی شد همه چیزش فدا ابالفضلش

از ابتدا به من اموخت مادرم

تنها دوای درد گرفتار هاست ابالفضل

چه ترس دارد از آتش چه ترس از دوزخ

اگر شفاعت هر شیعه با ابالفضل است

بیایید به مجلسی که در ان ذکر یا ابالفضل است

بگی ...

رقصت بده از داغ شقایق بنویسم

از بغض گلو گیر دقایق بنویسم

میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم

نم نم ب خروش آیم و هق هق بنویسم

دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد

ای اهل حرم میر و علم دار نیامد

در هر قدمت هر نفست جلوه ی ذات است

وصف تو فراتر ز شعور کلمات است

در حسرت لب های تو لب های فرات است

عالم همه از این همه ایثار تو مات است

از علقمه و دیده خون بار نیامد

ای اهل حرم میر و علم دار نیامد

سقا تویی و اهل حرم چشم به راه اند

دل ها همه مست رجز گاه به گاه اند

هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت

دل واپس طفلان حرم بود نگاهت

سقای عدم جلوه ایثار نیامد

ای اهل حرم میر و علم دار نیامد

افتاد نگاه تو به مهتاب دلش ریخت

وقتی به دل آب زدی آب دلم ریخت

فرق تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت

با سجده ی خونین تو محراب دلش ریخت

صد حیف که آن یار وفادار نیامد

ای اهل حرم میر و علم دار نیامد

انگار که در علقمه غوغا شده اری

خون بار ترین واقعه  ..

در بزم جنون ..

دیگر به سر فاطمه تنها شده

این قافله را قافله سالار نیامد

ای اهل حرم میر و علم دار نیامد

ای علقمه از عطر تو لبریز برادر

ای قصه ی دست تو غمانگیز برادر

بعد از تو بهارم شده پاییز برادر

برخیز حسین آمده برخیز برادر

عباس دری حیدر کرار نیامد

ای اهل حرم میر و علم دار نیامد

-------------

به چشمش بود تیری و چو با صورت زمین افتاد

دوباره با شدت به چشم او فرو میرفت

---------------------

علمدار لشکر چرا رو زمینی

با این چشم خونی حسین رو میبینی

وای چشات دست و پات عزیزم پر از تیر شده پیکرت

مشک تو پاره شد میدونم نمیشه هنوز باوت

وای عمود خوردی و به هم ریخته شد وضع فرق سرت

-----------------------------

دستی نمانده تا بگزارم به سینه ام عرض ارادت کنم به تو ..

----------------------------

نوبت غم میشود تکیه علم میشود

خانه ی دل های ما مثل حرم میشود

حرم حرارت داغ عزای تو در رگ خونم حسین

مثل زهیر و جناد و عابس گرم جنونم حسین

شیرین تر از جان منی

حب الحسین اجننی

با دل و جان آمدیم سینه زنان آمدیم

مثل حبیب و وهب پیر و جوان آمدیم

چایی روضه و خاک حسینیه زنده کند مرده را

گریه برای تو میکند احیا هر دل افسرده را

تاب و تب سینه زنی

حب الحسین اجننی

بر در تو خادمم عبد بنی هاشمم

محو علی اکبر و دل شده ی قاسمم

آمده ام که به رحمت واسعه عرض ارادت کنم

در یم گریه ی گریه کنانت غسل شهادت کنم

در موج خون بت شکنی

حب الحسین اجننی

-----------------------------

صدای آه میاد میگه ابالفضل

یکی تو راه میاد میگه ابالفضل

گمون کنم که این صدا حسینه

تا خیمه گاه میاد میگه ابالفضل 

چجوری ببرمت خیمه

مگه نمیدونی قول دادی

چی سرت اومده  مادرت اومده

پاشو نبینه که افتادی

تو خیمه ها هنوز صدا میاد

صدای ناله و دعا میاد

صدای گریه های بچه ها میاد

وای وای وای

صدای آه میاد میگه ابالفضل

یکی تو راه میاد میگه ابالفضل

با تب و تاب میاد میگه ابالفضل

بدون آب میاد میگه ابالفضل

بین تموم خیمه ها صدای

آه رباب میاد میگه ابالفضل

داره لب علی میسوزه

ولی فدای سرت برگرد

نه واسه دل من 

نه واسه علی

واسه دل من برگرد

چشای دشمنت به غارته

نباشی سهم ما اسارته

میسوزه خیمه ها همه یه ساعته

صدای آه میاد میگه ابالفضل

یکی تو راه میاد میگه ابالفضل

-------------------------------------

آقام ابالفضل فرمانروای عالم بالا ابالفضل

ماه قبیله اول کفیل زینب کبری ابالفضل

الگوی قاسم استاد جنگ اکبر لیلا ابالفضل

یا کاشف الکرب اکشف کروبی حضرت سقا ابالفضل

حاجت گرفتن یک راه دارد از رقیه تا ابالفضل

پشتم به کوه پشت و پناه مردم تنها ابالفضل

امشب بگویید هر کس که دلتنگ با من یا ابالفضل

حالش خراب است از صبح در گوشش صدای آب آب است

عباس است .. سکینه بی جواب است

یک خانواده مشغول ساکت کردن طفل رباب است

عباس اما از بین چند مشک ..

.. طناب است

خیر است هر چه که باشد باز .. است

ان دور تر ها موج نگاه اهل کوفه بی حساب است

الحمدالله آیینه های حزن اینجا در حجاب است

آخر سر افتاد در خیمه با صورت همان دم خواهر افتاد

اطفال تشنه گفتند با هم ساقی ..

جرئت گرفتنتد وقتی پس از یک دست دست دیگر افتاد

ماه قبیله در ...

در ان شلوغی پهلو که نیزه خورد یاد مادر افتاد

زینب دلش ریخت وقتی که یک سرپنجه با مویش در افتاد

------------------------------

یک گل میان علقمه فتاده

دستش شده از تن جدا ابالفضل

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

-------------------------------

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد

علمدار نیامد علمدار نیامد

 

سقای حسین سید و سالار نیامد

علمدار نیامد علمدار نیامد

-------------------------------

یا عباس جیب المای لسکینه

یا عباس شوف الحرم حرگوهه

-------------------------------

.. میرسد فریاد العطش

سیدی ماکو مثلک الغریب

-------------------------------

پناه روزای بی کسم

-------------------------------

 

گزارش 4
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج سيد مجید بنی فاطمه می باشد.