حاج سيد مجید بنی فاطمه

۱ بهمن ۱۳۹۷ 3736 0 نظر

عمريست با عنايت تو گريه مي كنم

تنها به قصد قربت تو گريه مي كنم

عمريست پاي بيرق مشكي روضه ها

در سايه سار رحمت تو گريه مي كنم

گاهي ستاره مي شوم و تا سپيده دم

در آسمان غربت تو گريه مي كنم

قبرت كه نيست دلخوشم از اينكه لاأقل

پايين پاي هيئت تو گريه مي كنم

آه اي ضريح گمشده ! بانوي بي نشان !

در حسرت زيارت تو گريه مي كنم

تا تربت شهید احد پا به پایش

هر شب به رسم عادت خود گریه می کنم

تا صبح در حوالي دلتنگي بقيع

با بوي ياس تربت تو گريه مي كنم

گاهي به ياد هق هق آن پلك نيمه جان

در سوگ بي نهايت تو گريه مي كنم

گاهي كنار روضه ات از دست مي روم

از بسكه در مصيبت تو گريه مي كنم

از ابتداي مرثيه هايت قدم قدم

تا كوچة شهادت تو گريه مي كنم

 


صوت : 28 دی 97 - مسجد حضرت امیر - روضه - عمریست با عنایت تو گریه می کنم

------------------------

اسم تو می بارد از نفس باران

نور رُخت دارد جلوه بی پایان

بر دل خسته می دهد اسمت

لذت عشقی مدام

بر روح بلندت سلام

سلام ای گوهر دریای نور

ای آیه زیبای عشق

ریحانه روح خدا

سلام ای دار و ندار علی

ای بود و نبود حسن

ای مادر ارباب ما

ذکر لب نوکرها سیدتی لبیکِ

یا فاطمه الزهرا صلی الله علیکِ

مِهر تو در دل ها آیه توحید است

جلوه ای از نورت صورت خورشید است

آیه به آیه از دل قرآن

داده خدا این پیام

بر روح بلندت سلام

سلام ای کوثر و توحید و حمد

ای وصف تو یاسین و قدر

ای روی تو شمس الضحی

سلام ای معنی ام الکتاب

ای مدح تو با جبرئیل

ای مادر ارباب ما

روی لبم اعطینا سیدتی لبیکِ

یا فاطمه الزهرا صلی الله علیکِ

نام تو تنها بر زخم دلم مرهم

با تو شود محشر صبح قیامت هم

سایه لطفت بر سر دنیا

تا به ابد مستدام

بر روح بلندت سلام

سلام ای جان کلام رسول

ای عطر تو بوی بهشت

ای رحمت بی انتها

سلام ای سیده اولیاء

ای نور دل انبیاء

ای مادر ارباب ما

ای بانوی بی همتا سیدتی لبیکِ

یا فاطمه الزهرا صلی الله علیکِ

 


صوت : 28 دی 97 - مسجد حضرت امیر - پیش زمینه - اسم تو می بارد از نفس باران

--------------------------------

یه روزی هست تو تقویمای تاریخ

نوشتند بین کوچه محشری شد

دوشنبه راهشو بستند که افتاد

نوشتند از همون روز بستری شد

پاهاش از ضعف میلرزید

نفساش بوی خون میداد

پسرش گریه میکرد و

بهش راهو نشون میداد

دنیا تاریک بود کوچه باریک بود

زهرا بی حال و مرگش نزیدک بود

رو خاک افتاده دنیا زیر و رو شد

نوشتند چادرش خاکستری شد

شکستند شیشه رو با بار شیشه

نوشتند از همون روز بستری شد

می خواستند با یه مشت هیزم دل ما را بسوزونند

آتیش آماده میکردند که دریا رو بسوزونند

فصل پاییز بود از آه لبریز بود

از پا افتاد و عمرش ناچیز بود

 


صوت : 28 دی 97 - مسجد حضرت امیر - زمینه - یه روزی از تو تقویمای تاریخ

------------------------------------

وا اماه وا اماه

 


صوت : 28 دی 97 - مسجد حضرت امیر - شور - وا اماه وا اماه

--------------------------

خودم رو با سینه زدن به قتلگاه میکشم

سفارش امام رضاست برای تو آه میکشم

ای کشتی نجات بشر آه حسین

ای پادشاه تشنه جگر آه حسین

خورشید خون گرفته قمر آه حسین

در علقمه شکسته کمر آه حسین

بر روی دست داده پسر آه حسین

خواهر زند به سینه و سر آه حسین

به صورتم زمانه من شال سیاه میکشم

سفارش امام رضاست برا تو آه میکشم

ای پیرمرد کشته جوان آه حسین

در علقمه قد تو کمان آه حسین

لب تشنه پیش آب روان آه حسین

ای نیزه برده از تو امان آه حسین

راست به دست شمر و سنان آه حسین

 


صوت : 28 دی 97 - مسجد حضرت امیر - شور - خودم را با سینه زدن به قتله گاه می کشم

 

 

 

 

 

 

کلیدواژه ها:

فاطمیه 97 - سید مجید بنی فاطمه - بنی فاطمه فاطمیه 97 - متن اشعار بنی فاطمه فاطمیه 97 - متن مداحی بنی فاطمه فاطمیه 97 - مسجد حضرت امیر فاطمیه 97 - بنی فاطمه 97

گزارش 5
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حاج سيد مجید بنی فاطمه می باشد.