بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یسمع من یشاء
یکی از مطالبی که سالیان سال این حقیر سرا پا تقصیر به دوستان مداح و شاعر عرض می کنم این است که این مسیر نوکری اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین مسیری است که باید همه مسائلش دارای اصالت و هویت باشد و با چشم باز، فهم بالا و
دغدغه ی معرفت افزایی انجام وظیفه نمود.
امروزه در این عرصه تقلید از روی جهل، مدیسمه کردن مجالس
(مدگرایی)بیداد میکند.
من باب مثال شاعری در باره ی غارت خیام و اسارت آل الله حرف از بردن النگو ازدستان مخدرات می زند.
بلافاصله بقیه ی شاعران شروع
می کنندبه کپی کردن النگو و انواع النگو به بازار شعر و نوحه و واحد و زمینه و شور سرازیر می شود در حالی که توجه به چند نکته دور از لطف نیست!
1- به هیچ وجه النگو جزء وسائل زینتی زنان عرب نبوده بلکه جزء زینتی های زنان ایرانی بوده.
2--اصلا چنین مطلبی در هیچ یک از منابع ذکر نشده که از مخدرات النگو غارت شود.
3- هیچ می دانیم پشت بند بردن النگو از دست مخدرات چه اسائه ی ادبی به محضر ایشان وجود دارد!
بر فرض محال چنین مطلبی هم بوده! تکرار یک جسارت اینچنینی چه ضرورتی دارد!؟ مثلا شاعرخواسته حرفی نو زده باشد.
و بالتبع مداح ازهمه جا بیخبر!!! هم با چه به به و چه چهی میخواند.اینها
در حالیست که :
یک عمرمی توان سخن از زلف یار گفت
در بندآن مباش که مضمون نمانده است در اینجا به یاد یک بیت از ابیات فاخر جناب شیخ (سید)رضا جعفری افتادم که صحنه دروازه کوفه و سرهای بالای نیزه و سر سیدالشهداء روحی فداه را به تصویر کشیده که :
تمام نیزه ها رحلند اینجا...
میان اینهمه! یک نیزه قاری
البته نمونه های بارزتری هم وجود دارد که اشاره خواهم کرد.این کمترین با تمام نادانی خود به این نکته رسیده ام که:
آنقدر که زبان هنر کاربرد دارد فاحش خوانی قصابیگری و خشن روضه خواندن نه مورد رضایت مولاست و نه نتیجه بخش است!
به قول رهبرانقلاب حفظه الله کار تا در قالب هنر نیاید ماندگار نمی شود.
مجتبی روشن روان
پاره های دل /دغدغه های نوکری
https://sapp.ir/mojtaba.118