نمیخواهم شبیه قبل آهم را نگه دارم
به تو رو میزنم تا تکیهگاهم را نگه دارم
نمیخواهم ببینم هیچ چیزی را بهغیر از تو
برای دیدنت باید نگاهم را نگه دارم
شاعر: حمیدرضا محسنات
ازین همه فراق دل کباب شد بیا دگر
زمانه بیتو بر سرم خراب شد بیا دگر
سکینهی زمین و آسمان، امام مهربان
زمانه سینهاش پر اضطراب شد بیا دگر
مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست
دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر
خجالتآور است گفتهام، نمای شهرمان
چه قدر بیحیا و بدحجاب شد بیا دگر
هوا بدون بودنت جهنم است بیگمان
نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر
هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی
به هر دری زدم دلم جواب شد،بیا دگر
هنوز میرسد نوا، حسین زیر دست و پا
میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - مناجات - نمیخواهم شبیه قبل آهم را نگه دارم
----------------------------------------------
آنقدر لبتشنه و معصوم بود
گریه هم میکرد نامفهوم بود
صورتی کوچک شبیه غنچه داشت
استخوانش نرم مثل موم بود
مادرش از تشنگی شیری نداشت
در میان خیمهها مغموم بود
جان به قربان غریبیِ حسین
از دو قطره آب هم محروم بود
با سهشعبه طفل شش ماهه زدن
در میان کفر هم مذموم بود
بین دستش یک طرف جسم علی
یک طرف هم صورت و حلقوم بود
لالایی بخواب ای عمرم
لالایی طنّازی کن
میباره از چشام بارون
با گونههام بازی کن
گریه میکنی بدنم میلرزه
ناله میزنی جیگرم میسوزه
دست و پا نزن مادرت میمیره
رفتنی شدی پسرم چند روزه
«لالایی لالا ای جونم
لالایی مرد میدونم»
آمادهای برا میدون
اگه که بند بیاد نالهات
برا خودت یه پا مردی
بده برا تو این حالت
تشنته ولی ندارم شیر مادر
تشنه لب برو پسرم تو میدون
گریه میکنم برا اینکه تازه
شش ماهت شده درآوردی دندون
«لالایی لالا جونم»
نالهی عمه بالا رفت
یهو دلم هواتو کرد
یه ذره فکر مادر باش
میون گهواره برگرد
پر زدی علی باشه تنها رفتی
مادرت ولی کنار گهوارهست
چی اومد سرت که دیدم انگشتِ
بابا رو گرفتی تو از درد توو دست
«لالایی لالا جونم»
دو تا روایت داریم برا حضرت علی اصغر(ع)؛
یه روایت میگه همچین که بیبی زینب این بچه رو داد دست آقا اباعبدالله، تا این بچه رو بغل گرفت اون نانجیب امون نداد. حتی نذاشت حسین این صورت و ببینه، تا این بچه رو تو بغل گرفت یهو دید سر نداره
فَذُبِحَ الطِّفلٌ....
چرا میگه ذبح، ذبح یعنی چی؟! یعنی سر از بدن جدا شده..
" فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الْاُذُن إلَی الْاُذُن "
(بریم جلوتر؟)
به دستانم غل و زنجیر دارم
گلایه زیرلب از تیر دارم
چرا قهری مگر تقصیر دارم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دو دستم را به زیر آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - روضه - آنقدر لب تشنه و معصوم بود
----------------------------------------------
اباعبدالله اون لحظهای که بدن این شیرخواره رو زیر عبا پنهان کرده بود، راوی میگه دیدم حسین مستأصل شده، نمیدونه میخواد چی کار کنه؛ یه قدم میره سمت خیمه، یه قدم برمیگرده. هی زیر چشمی به خیمهها نگاه میکنه، بدن اصغر رو زیر عبا پنهان کرده. از زیر عبا داره آروم آروم خون میریزه؛
-چه خبره؟ چی شده؟ چرا حسین اینجوری میکنه؟!
اما یه مرتبه دیدن راهش رو عوض کرد؛ پشت خیمهها زمین نشست، خنجر رو درآورد، یه قبر کوچولو شروع کرد کندن، علی رو داخل قبر گذاشت. تا اومد خاک روی قنداقه بریزه، یهو دید یکی داره پشت سرش میگه صبر کن؛ بذار یه بار دیگه بچهمو ببینم، بذار یه بار دیگه صورت ماهش رو ببینم.
نمیدونم اینجا اباعبدالله اجازه داده به رباب بچه رو ببینه یا نه؟؟
اما دیر نگذشت یه مرتبه دیدن یه عدهای وقتی دارن غارت میکنن، یه عدهای نیزهها رو برداشتن پشت خیمهها انگار دنبال چیزی دارن میگردن. هی نیزه رو زمین میزنن، هی نیزه رو در میارن. دنبال چی دارن میگردن؟!
یه مرتبه دیدن سر علی بالای نیزه. این سر رو به نیزهها بستن، هی مادرش به سینهش میزنه؛ پسرم، پسرم، پسرم...
چقدر نیزه بلند است نیفتی پایین...
حسین....
حسین و ببینید، پریشون و حیرون
داره با یه بچه میاد سمت میدون
کی میتونه سیراب کنه اصغرش رو
بچینه با ریشه گل پرپرش رو
کی میتونه طفلو بگیره نشونی
بیا حرمله که تو راشو میدونی
تو خوب میتونی این گلا رو بچینی
سفیدی زیر گلوشو میبینی
بگذار آروم بخوابه طفل و
یه جرعه آب بده به طفل و
سیراب کن با سهشعبه طفل و
تیری که آوردم یکی از هموناس
که قبلاً باهاشون زمین خورده عباس
بده مزد من رو، تیرم به هدف خورد
زدم بچه رو و دیدم که باباش مُرد
تیری که بهش خورد گلوشو دریده
حالا بچه رو دست باباش خوابیده
حسینو دیدم که پریشون و حیرون
میرفت سمت خیمه، میومد تو میدون
تیرم قلب حسین و چاک کرد
با دست خون گلوشو پاک کرد
پشت خیمه گلش رو خاک کرد
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - روضه - حلالم کن نبودی آب خوردم
----------------------------------------------
لالایی میخونم بازم
لالایی غنچهی نازم
لالایی، امیدم، شیرخوارهم، سربازم
امّیدم بعد خدا 'به عموته۳'
تشنهای بمیرم این 'رنگ و روته۳'
آروم بگیر، نکن با گریهت بیچارم
آروم بگیر، تو ای سردار شیرخوارهم
آروم بگیر، کفنپوش تو گهوارم
«لالایی علیِ اصغر۳
لالایی، امیدم، شیرخوارهم، سربازم»
لالا مادر به قربونت
نذر بابا میشه جونت
سرافرازم کن با رزم تو میدونت
عزیزم قنداقهته 'کفن تو۳'
کاش نره روی نیزهها 'بدن تو۳'
آروم بگیر، تو با اشکات پیرم کردی
آروم بگیر، برو اما نه با سردی
آروم بگیر، میدونم بر نمیگردی
«لالایی علیِ اصغر۳
لالایی، امیدم، شیرخوارهم، سربازم»
رفتی مادر تو با خنده
ای جانم شیرِ رزمنده
من از تو، تو از من، هردومون شرمنده
رفتی و بعد تو پر از 'شیره سینهم۳'
علمداریتو نشد 'تا ببینم۳'
آروم بخواب، نکن فکر من رو لالا
آروم بخواب، تو آغوش گرم صحرا
آروم بخواب، قنوت سرخ ثارالله
«لالایی علیِ اصغر۳
لالایی، امیدم، شیرخوارهم، سربازم»
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - لالالیی میخونم بازم لالایی غنچه ی نازم
ویدیو : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمینه - لالالیی میخونم بازم لالایی غنچه ی نازم
----------------------------------------------
ساکن کربلا یاحسین
ذَبیحاً بِالقفا یاحسین
یا مَهتوکُ الخَبا یاحسین، یاحسین
خورشید تابان کربلا
سر زده از روی نیزهها
جسمش اما زیر دست و پا، یاحسین
با جان خریدهام، داغ غم تو را
بر دوش میکِشم، من پرچم تو را
"لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین "
سر داد و تن به ذلّت نداد
جانش را داد و عزّت نداد
با دشمن دست بیعت نداد، یاحسین
شاگرد مکتب کربلا
ترسی ندارد از فتنهها
دشمن می ترسد از این نوا: یاحسین
حُرّیم و منتِ - هر کس نمیکِشیم
تحریممان کنید، پا پس نمیکشیم
"لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین "
بعد از تو ای سردار حرم
زینب شد علمدار حرم
دلدار و پرستار حرم، یازینب
خاکی شد پاره شد چادرش
آتش افتاده بر معجرش
حجاب اما نرفت از سرش، یازینب
ما را که میکُشد، داغِ عظیم تو
ما سر نهادهایم، پای حریم تو
"لبیک یاحسین ، لبیک یاحسین "
*شاعر : داوود رحیمی
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - ساکنِ کربلا یاحسین
ویدیو : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - تک - ساکنِ کربلا یاحسین
----------------------------------------------
لالایی امیدم، لالایی بهارم، لالایی گلم
الهی بمونی همیشه کنارم لالایی گلم
به گریه که افتادی قصه شروع شد
دلیل همه خندههای عدو شد
چه نقشهای دارن برای گلوت با
سهشعبهای که سهم چشم عمو شد
وای علیاصغر، کاشکی میشد بزرگ شی مثل علیاکبر
همش خیاله، نذار که آرزوبهدل بمونه مادر
وای علیاصغر
همش سرابه، به همه گفتم ساعت مرگ ربابه
گهواره خالی، گلم باید رو سینهی صحرا بخوابه
وای علیاصغر
«وای علی اصغر ، وای علی اصغر»
لالایی قناری، چقدر بیقراری، لالایی علی
چشات شده بارونِ ابر بهاری، لالایی علی
نفس توی سینهت نمونده عزیزم
کی بغض صداتو شکونده عزیزم
داره زیر آفتاب میسوزه لب تو
سه شعبه گلوتو سوزونده عزیزم
شبیه ماهی، تلظی میکنی فدات بشم الهی
آبت ندادن، باید بری پَر بکشی نمونده راهی
نمونده راهی
ای نورِ دیده، سرت به پوست بند شده اِی گلو بریده
بشکنه دستش، حرمله زندگیمو به آتیش کشیده
اِی نور دیده...
«وای علی اصغر ، وای علی اصغر»
تو رفتی و اما با گریه میخونم لالایی علی
تو رفتی و سخته که زنده بمونم لالایی علی
لبات هنوزم رو دستمه مادر
قراره دل زار و خستمه مادر
بابات داره خاک رو تن تو میریزه
چی مرهم قلب شکستهمه مادر
بمیره مادر، چه جوری بوسه از لبات بگیره مادر
سر مزارت، نشسته و تو خیمهها نمیره مادر
بمیره مادر
جدا نمیشه، مادرت از بالای قبرت پا نمیشه
برات بمیرم، سر تو که به روی نیزه جا نمیشه
برات بمیرم
«وای علی اصغر ، وای علی اصغر»
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - لالایی امیدم لالایی بهارم لالایی گلم
----------------------------------------------
ز داغت تو سینهم، یه کوه غم دارم
تو رو دارم آقا، دیگه چی کم دارم
من و نوحه و دم ، غم و اشک و ماتم
همه زندگیمه محرم
من به عشقت اسیرم
تویی نِعمَ الاَمیرم
بیتو آقا میمیرم
«سیّدی یاحسین جان»
رفیق دیرینه، چه اسمت شیرینه
حسین جان یاد تو، به دردم تسکینه
به حالم دعا کن ، تو دردم دوا کن
منو راهی کربلا کن
دوست دارم نوکراتو
دستههای عزاتو
اربعین کربلاتو
«سیّدی یاحسین جان»
چه راه زیبایی، چقدر بیتابم من
رسیدم کربلا؛ سلام ارباب من
سلام ای امیدم ، با زحمت رسیدم
دوباره حریمت رو دیدم
ساکن کربلایی
تو به دردم دوایی
تو عزیز خدایی
«سیّدی یاحسین جان»
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - زِ داغت تو سینه ام یه کوهِ غم دارم
ویدیو : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - زِ داغت تو سینه ام یه کوهِ غم دارم
----------------------------------------------
کاش جانم بود قابل تا فدایت میشدم
کاش دستم میگرفتی خاک پایت میشدم
کاش بودم گرد ره تا مینشستم در برت
کاش بودم خاک تا خاکِ سرایت میشدم
کاش مُلک عالم از من بود و میکردم رها
ناز میکردم به شاهان و گدایت میشدم
کاش جسمم دفن میشد در زمین کربلا
خاک زوّار حریم با صفایت میشدم
کاش خاکم را قضا میریخت گرد قتلگاه
تا به وقت سجده مهر کربلایت میشدم
*شاعر : حاج غلامرضا سازگار
ای که به عشقت اسیر خیل بنیآدمند
سوختگان غمت، با غم دل خرّمند
هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت
با خبران غمت بیخبر از عالمند
یوسف مصر بقا در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن، آمده با دِرهماند
تاج سر بوالبشر خاک شهیدان توست
کاین شهدا تا ابد فخر بنی آدمند
*شاعر: فؤاد کرمانی
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - کاش جانم بود قابل تا فدایت میشدم
ویدیو : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - واحد - کاش جانم بود قابل تا فدایت میشدم
----------------------------------------------
اولین باری که اومدم حرم، خوب یادمه
خستگیهای تو راه سفرم، خوب یادمه
حرفا و سفارشای مادرم، خوب یادمه
بدجوری شکسته بود بال و پرم، خوب یادمه
گفتی من حالو هواتو میخرم، خوب یادمه
سرتو بالا بگیر ای پسرم، خوب یادمه
یادت که هست چه قولی دادم
تو هم به جاش یه قولی دادی
که من میشم اونی که میخوای
تو هم نگو شدم زیادی
یادت که هست دلم رو پیشت
گذاشتم و بهت سپردم
اگه نبود دعای خیرت
بدون شک زمین میخوردم
یادت که هست، دل به تو دادم حسین
یادت که هست، حرفای سادهم حسین
یادت که هست، به پات افتادم حسین
«خُذ بِیَدی*، یَابنَ زهرا مددی»
سرنوشتم با غم کرببلات خورده گره
دل من حوالی صحن چشات مسافره
مثل هرکسی که توی حرمت یه زائره
مگه میشه غروبای حرمو یادم بره
گنبد و صحن و سرات دیده میشه از پنجره
با هر عکسی از سفر زنده میشه یه خاطره
یادش بخیر حرم رو دیدم
یه دست روی ضریح کشیدم
یادش بخیر تو سجده گفتم
شکرِ خدا ، بهت رسیدم
یادش بخیر طاقت نداشتم
سرم رو ضریح گذاشتم
یادش بخیر به جای مادر
رو شیشگوشهت یه بوسه کاشتم
یادش بخیر، خاطرات کربلا
یادش بخیر، اشک شوق زائرا
یادش بخیر، زیارتْ پائین پا
«خُذ بِیَدی، یَابنَ زهرا مددی»
بدون تو هر بلایی ممکنه سرم بیاد
خشکی ممکنه سراغ چشمای ترم بیاد
یعنی میشه مادرِ منم یه روز حرم بیاد
به خدا اگه که گم کنم تو رو دق میکنم
اگه روزی بگی از پیشم برو دق میکنم
آخرش دل از غمت میشه پُر و دق میکنم
میخوام توی دل تو جا شم
دور گناه دیگه نباشم
تو این صف گدایی آقا
نگام بکن که آخراشم
بدم ولی تو هر کجا که
حرف منه خوبیمو گفتی
بزرگترین عذابه وقتی
که از چِش آقات بیوفتی
ترکم نکن، میدونی که هیچ کارهام
ترکم نکن، بدون تو آوارهام
ترکم نکن، بیچارهی بیچارهام
«خُذ بِیَدی، یَابنَ زهرا مددی»
*خُذ بِیَدی : دستم را بگیر
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - اولین باری که اومدم حرم خوب یادمه
ویدیو : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - اولین باری که اومدم حرم خوب یادمه
----------------------------------------------
السلام امیر عاشورا
السلام ای پسر زهرا
السلام، السلام، السلام
من از عشقت مجنونم
به هوای تو میخونم
بده باز سر و سامونم
یاحسین
به نگاه تو دل بستم
اومدی بگیری دستم
دیگه از گناهام خستهم
یاحسین
پای تو سینه میزنم
شد نذر روضه بدنم
کربلای تو وطنم حسین
«یا ثارالله ، اباعبدالله»
کربلا، خونهی امیدم
کربلا، به تو سلام میدم
کربلا، کربلا، کربلا
مثِ بارون میبارم
شده آه و ناله کارم
غم کربلاتو دارم
یا حسین
حرمت شده فکر من
دم تو دم بکر من
تویی بهترین ذکر من
یا حسین
دست لطفت رو سَرمه
دلتنگیم واسه حرمه
رویای چشم تَرَمه حسین
«یا ثارالله، اباعبدالله»
محشره، کرببلای تو
محشره، بزم عزای تو
محشره، محشره، محشره
توی دلها جا داری
یوسف سَرِ بازاری
تو یه دنیا عاشق داری
یاحسین
عاشقت شدم بیتابم
منِ خسته رو دریابم
که فقط تویی اربابم
یاحسین
این که من نوکر توأم
زیر بال و پر توأم
مدیون مادر توأم حسین
«یا ثارالله، اباعبدالله»
صوت : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - السلام امیر عاشورا، السلام ای پسر زهرا
ویدیو : شب ششم محرم 97 - هیئت فدائیان - شور - السلام امیر عاشورا، السلام ای پسر زهرا
کلیدواژه ها:
متن محرم 97 - متن اشعار شب ششم محرم 97 - متن اشعار سید رضا نریمانی محرم 97 - متن کل اشعار محرم 97 نریمانی - شب ششم محرم 97 متن اشعار