مناجات
یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان
ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من بازرسان
رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند
یارب آن نوگل خندان به چمن بازرسان
از غم غربتش آزرده خدایا مپسند
آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان
ای صبا گر به پریشانی من بخشائی
تاری از طره آن عهدشکن بازرسان
شهریار این در شهوار به در بار امیر
تا فشاند فلکت عقد پرن بازرسان
صوت : هفتگی 22 فروردین 97 - مناجات - یارب آن یوسف گم گشده
----------------------------
روضه
ذره ای در نزد خورشید درخشان تو ایم
تشنه ای در حسرت یک جرعه باران تو ایم
سالها نان خورده ایم از سفره ی اولاد تو
روزی ما می رسد چون بر سر خوان تو ایم
گوشه ای از صحن آیینه و یا صحن عتیق
هرکجا هستیم گویی کنج ایوان تو ایم
زائران دختر تو زائران فاطمه اند
تا ابد ممنون این لطف دو چندان تو ایم
ما غذای خانه هامان هم غذای حضرتی ست
درمیان خانه هم در اصل مهمان تو ایم
بی گمان ایل و تبارت عزت این کشور اند
در حقیقت اهل جمهوری ایران تو ایم
بچه های تو در ایران پادشاهی میکنند
حضرت غربت نشین! مدیون احسان تو ایم
شش امامی نیستیم و نیستیم اهل وقوف
امر، امر توست آقا، تحت فرمان تو ایم
بی گمان بی حب تو اسلام ابتر می شود
دین هر کس پای خود ما که مسلمان تو ایم
ما مسلمان تو؟! نه...از پیر خود آموختیم
پیش شانت در مقام کلب دربان تو ایم
قبله ی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض_
بنده ناقابل شاه خراسان تو ایم
عبد صالح بوده ای، باب الحوائج بوده ای
ماهم آقا از مریدان عموجان تو ایم...
صوت : هفتگی 22 فروردین 97 - روضه - ذره ایی در نزد خورشید درخشان توییم
-------------------------------------
زمینه
بی جانم و جان می شود موسی بن جعفر
در جانم ایمان می شود موسی بن جعفر
تا بر لبم گل می کند "باب الحوائج"
بانی احسان می شود موسی بن جعفر
مشهد، رضا... قم، فاطمه... با این کریمان
والی ایران می شود موسی بن جعفر
یک قطره از دریای آقایی اش این است
یار فقیران می شود موسی بن جعفر
فهمیده ام از ماجرای بُشر حافی
کهفِ هراسان می شود موسی بن جعفر
باید که با پای برهنه رفت سویش
وقتی که رضوان می شود موسی بن جعفر
خشکیده ام باید بیافتم در مسیرش
بر تشنه باران می شود موسی بن جعفر
جانم به لب آمد از این ماتم، ز بس که
زندان به زندان می شود موسی بن جعفر
وقتی غل و زنجیر بر ساقش می افتد
دردش فراوان می شود موسی بن جعفر
وقتی که می افتد میان سجده انگار
در جامه پنهان می شود موسی بن جعفر
حالا که زندان بان غرورش را شکسته
داغش دو چندان می شود موسی بن جعفر
کارش فقط گریه است بر جد غریبش
وقتی که عطشان می شود موسی بن جعفر
جسم نحیفش می رود زیر سم اسب؟!
یا سنگ باران می شود موسی بن جعفر؟!
یا در تنور و تشت و روی نیزه آخر
قاری قرآن می شود موسی بن جعفر؟!
واللهِ نه این روضه ها سهم حسین است
حتی کفن نه... بوریا سهم حسین است
صوت : هفتگی 22 فروردین 97 - زمینه - بی جانم و جان می شود موسی بن جعفر
-------------------------------------------
زمینه
تاریک بود دنیا تنها بود آقا
بی حال و بی جون تنها تنها
اینجا سیاه روزگارش
وای از شبای تارش
اینجا شکسته استخونش
وای از حال زارش
یکی نیومد عیادتش بمیرم
نشد رعایت سیادتش بمیرم
برات میمیرم
زنجیر درد ای داد روی خاک افتاد
از این غم یا رب فریاد فریاد
خون رو دست و روی پاهاش
خون همه نفسهاش
اینجا همه تنش کبوده
ای وای کبود چشماش
یه عده بی حیا بالا سرش بمیرم
شنیده نا سزا به مادرش بمیرم
برات میمیرم
تشنه بود آقا غصه داشت اما
افتاد یاد جدش گودال زهرا
پیراهنی که یادگار
زهراست رفت بهغارت
وقتی سر از تنش جدا شد زینب رفت اسارت
شما کجا و کوچه ها بمیرم
نگاه تعنه دار شامیا بمیرم
برات بمیرم
صوت : هفتگی 22 فروردین 97 - زمینه - تاریک بود دنیا تنها بود آقا
-------------------------------------
شور
ناخورده شراب میخروشیم
بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم
از بیخبری خبر نداریم
پس بیهده ما چه میخروشیم؟
تا چند پزیم دیگ سودا؟
کز خامی خویشتن بجوشیم
دل مرده، برون کشیم خرقه
وز ماتم دل پلاس پوشیم
این زهد مزوری که ما راست
کس می نخرد، چه میفروشیم؟
با آنکه به ما نمیشود راست
این کار، ولیک هم بکوشیم
باشد که ز جام وصل جانان
یک جرعه به کام دل بنوشیم
شب خوش بودیم بیعراقی
امروز در آرزوی دوشیم
صوت : هفتگی 22 فروردین 97 - شور - نا خورده شراب میخروشیم
-------------------------------------
حسین طاهری شهادت امام موسی کاظم علیه السلام متن مداحی متن شور متن روضه متن زمینه متن شور متن مداحی متن شهادت حسین طاهری 97 طاهری 97 طاهری97حاج حسین طاهری 97 شهادت طاهری شهادت امام کاظم(ع)