هفتم محرم 95 حاج منصور ارضی :
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
کاش می شد با لالا آرومت کنم
یا که بی سر صدا آرومت کنم
تو همین جا بمون و هی گریه کن
نکنه نیزه ها آرومت کنم
اخلاق تو و بابا تو می شناسم
ناله های آشناتو می شناسم
نگو این صدای گریه تو نیست
من صدای گریه هاتو می شناسم
خیمه خیمه با شتاب رفتم علی
هرطرف خونه خراب رفتم علی
هفت دفعه هاجر دوید به آب رسید
صددفعه دنبال آب رفتم علی
راستی خندون شدنت مبارکه
مَردِ مِیدون شدنت مبارکه
گریه کردی و همه کِلْ کشیدن
آخْ رجز خون شدنت مبارکه
از کسی سه شعبه خوردی انگاری
بازه چشمات ولی مردی انگاری
عجله داشتی برا بزرگ شدن
سه تا دندون درآوُردی انگاری
یِ خبر فقط برام بیاد بسه
خيلی نه ! یِ خط برام بیاد بسه
حالا که بابات می ره پشت خیام
بند قنداقت برام بیاد بسه
صوت : شب هفتم محرم 95_روضه_کاش می شد با لالا آرومت کنم
-----------------------------------------------------------------
تصمیم زمین خورده اگر پا شدن است
اول قدمش جدا ز دنیا شدن است
خواری جهان، گدای مردم بودن
شاهی جهان، گدای آقا شدن است
انگشت نما اگر که باشی چه باک
زیبایی عشق چیست؟ رسوا شدن است
باید که به جز او ز همه دل بکَنی
مؤمن شدن اقتضاش تنها شدن است
چیزی که به منتظر بها میبخشد
دلواپس بی کسی مولا شدن است
کافیست سخنوری و لفاظی ما
وقت عمل است و نوبت پا شدن است
خیر و خوشی قبر، قیامت، امروز
در قافله کرب و بلا جا شدن است
حتی روی دست هم رجز میخواند
شش ماهه اگر در پی آقا شدن است
َرَكِ روى لبت آيه قرآنِ رباب
مثلِ قرصِ قمرى زينتِ دامانِ رباب
چه كنم ؟ تا كمى بهتر بشود لبهايت
مى چكد روى لبت اشكِ دو چشمان رباب
سينه ام شير ندارد پسرم چنگ نزن
آه ، بازى مكن اينقدر تو با جانِ رباب
بر ضريح لب خشكيده تو جا انداخت
لبِ عطشانِ حسين و لبِ عطشانِ رباب
پا برهنه پسرم خيمه به خيمه گشتم
قطره اى آب نبود ، اى گل ريحان رباب
رفتي و پشت تو "يا رادَّ يوسف" خواندم
كاش سيراب بيايى تو به كنعان رباب
پدر تو به سپاهى سَرِ تو رو زده است
تا خجالت نكشد از دل سوزان رباب
تير خوردى وسط خيمه زمين خوردم من
بعد از اين گريه شود روزى چشمان رباب
عاقبت بر جگرم حرمله زهرش را ريخت
واى بر حالِ دلِ بى سر و سامان رباب
اين زمين خوردن من دست خودم نيست على
سَرِ تو خورده زمين زانوى لرزان رباب
سَرِ هر كوچه به لالايى من خنديدند
كودكى نيست دگر بر روى دستانِ رباب
صوت : شب هفتم محرم 95_مناجات و روضه_تصمیم زمین خورده اگر پا شدن است
---------------------------------------------------------------------------------
هر دوعالم قطره و دریا حسین
هر دو دنیا صورت و معنا حسین
آبرودار است بِیْنِ ما حسین
شهر ما شهر خدا شد با حسین
از همه دل می کَنیم الّا حسین
صبح محشر روزگارِ فاطمه است
سینه زن جایش کنار فاطمه است
گریه هر کَس کرد یار فاطمه است
این مُحَرّم ها بهار فاطمه است
پس بخوان با نوحه زهرا حسین
من خدا را در جهان دارم فقط
مصطفا را در جهان دارم فقط
مرتضا را در جهان دارم فقط
مجتبا را در جهان دارم فقط
می شود اینها همه یک جا حسین
چشم، آبْ از نهر کوثر می کِشَد
باده از دست علی سَر می کِشَد
میل ما دائم به قنبر می کِشَد
هرکه سر بر پای رهبر می کِشَد
می شود یک عَبْدِ سر تا پا حسین
جبهه فرهنگْ جنگِ خیبر است
پیر ما فرمود مسجد ، سنگر است
نسل زهرا ذوالفقارِ حیدر است
دشمن زهرا یقیناً ابتر است
لشکری دارد تک و تنها حسین
شد مِنا فیضِ جهادِ اصغرم
سایه پرچم نشد کمْ از سرم
کعبه راهش بسته شد رفتم حرم
دست بردارید اصلاً از پَرم
می کِشَد من را خودش بالا حسین
کَنْده اسرائيل یک چالِ سقوط
شد یمن تاراج عُمّالِ سقوط
سال بعدی می شود سال سقوط
می شوند آل سعود آل سقوط
می کُند محشر به پا فردا حسین
ابرهه از قبل با ما آشناست
جانِ داعش دست کودک های ماست
اربعین گُردان بچه شیعه هاست
سفره زهرا نجفْ تا کربلاست
می نشیند پیش ما آنجا حسین
ما نمی خواهیم این دینار را
مرحبا این امت بیدار را
رهبر ما داده این هشدار را
بیعت ایران و استکبار را
هر کسی مَردَ است گوید یا حسین
وای از اسلام اَشرافی گری
مرگ بر حُکّامِ اَشرافی گری
کوفه هم شد خامِ اَشرافی گری
این هم از فرجامِ اَشرافی گری
سر درآورد از نوکِ ، نی ها حسین
جَهْل انصارِ علی بالا گرفت
بین کوچه پهلوی زهرا گرفت
راه را بر زینب کبرا گرفت
هلهله در بین مردم پا گرفت
راستی امسال... عاشورا... حسین...
نوحه های مادری بی تاب، آب
کاش می دید اصغرش در خواب، آب
مشک راشرمنده کرده آب، آب
حال می خواهد چه در سرداب، آب
نا امید از خیمه سقا حسین
پشت سر گريه ، مقابل هلهله
تا به لشكر نيست ديگر فاصله
يك پدر حيران ميان قائله
بشكند دست الهى حرمله
دست نفرين مى برد بالا حسين