شب دوم محرم - ورود کاروان به کربلا

دوم محرم 95 حاج منصور ارضی  :

👇👇👇👇👇👇👇👇👇 

هرچند خیر ما به سویت کم میاید

الطاف تو بر نوکران هردم میاید

حال گدا تنظیم با حال کریم است

غم در دلت باشد به دلها غم میاید

بیمار بیماریم پشت در نشستیم

کی آخر از آنسوی در مرهم میاید

روز وصالت آبرو دار است مارا

اشکی که از دوری تو نم نم میاید

وقتی که ما نان و نمک از تو بگیریم

بر سفره ما برکت عالم میاید

آقا بگو آیا بدردت میخورم من

آقا بگو چه کاری از دستم میاید

یک کربلا همراه تو باشیم کافیست

در آن شب جمعه که زهرا هم میاید

زینب اگر امروز در محمل نشسته

یک روز تا گودال بی محرم میاید

باز حرف نينوا آمد دلم آتش گرفت

كاروان در كربلا آمد دلم آتش گرفت

گفت خواهر با برادر يا أخا اينجا كجاست؟

در دلم شور و نوا آمد دلم آتش گرفت

هرچه مى دانستم از درد و بلاى كربلا

حال پيشم برملا آمد دلم آتش گرفت

بسكه اين صحراى غم بوى جدايى مى دهد

حرف مادر يادم آمد دلم آتش گرفت

بايد آيا بسته ى پيراهنت را وا كنم؟

اشك از چشمت چرا آمد دلم آتش گرفت

ميزبان آمد به استقبال ما با طبل جنگ

صوت اشقی الاشقیا آمد دلم آتش گرفت

جاى بوسه بر گلو گويا همين دور و بر است

چه بروزم يا أخا آمد دلم آتش گرفت

كاش انگشتر نمى آوردى اينجا با خودت

تا كجا اين ماجرا آمد دلم آتش گرفت

صوت : شب دوم محرم 95_شعر و مناجات_هرچند خیر ما به سویت کم میاید

صوت : شب دوم محرم 95_مدح و نوحه_هرچند خیر ما به سویت کم میاید