«سلام بانو»
سلام ای بی حرم مادر
تو و صدها کرم مادر
تویی بانوی بی لشگر
تویی تنها تر از حیدر
تو آن ام ابیها یی
به پیغمبر تو زهرایی
شفیع محشری بانو
تو جان حیدری بانو
سلام ای سوره ی کوثر
سلام ای دشمنت ابتر
بهار تو خزان گشته
علی هم روضه خوان گشته
امان از کوچه و سیلی
چرا شد روی تو نیلی
امان از ضربه ی دیوار
نشسته جان تو مسمار
بیاید حضرت مهدی
که بسته با خدا عهدی
بگیرد انتقامت را
به پا سازد قیامت را
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)