«حسینیه دل »
درحسینیه دل روز و شبم اشک ودعاست
که دلم سوخته از حادثه ی عاشوراست
با حسین روز ازل بسته دل من عهدی
گریه با یاد حسین رمز نجات از دنیاست
پیرهن مشکی من پرچم غم های حسین
مجلس روضۀ تو درهمۀ ارض و سماست
فاطمه درب در و سینه زن تو مهدیست
آدم و جن و ملک نوحه گر و غرق عزاست
خون سرخی که شده فخر و مباهات جهان
خون فرزند برومند علی شیر خداست
کیست این نور هدا، تشنه لب کرب و بلا
به لب اهل جنان، وای حسین واعطشاست
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)