«بوی باران »
بوی داود و سلیمان می دهی
عطر زیتون ، بوی باران می دهی
مدفن اسحاق ، یعقوب و خلیل
تو نشان از شهر کنعان می دهی
ای تجلی گاه موسی و مسیح
شعر من را عطر ایمان می دهی
با تمام درد و اندوهت ولی
بر تن رنجور من جان می دهی
ای فلسطین اولین میعاد گاه
طرح نو با نقش طوفان می دهی
می شوی روزی رها از این قفس
وعده حق را ز قرآن می دهی
رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)