میسوزم و میسازم تا باد چنین بادا
پررمز و پر از رازم تا باد چنین بادا
میخانه به میخانه میگردم و مینوشم
مست از می ایجادم تا باد چنین بادا
من فارغ التحصیل دانشگه مشتاقی
با نمره ممتازم ، تا باد چنین بادا
از عشق علی عمری دیوانه شدم اما
در نقطه آغازم ، تا باد چنین بادا
از روز ازل هستم من نوکر درگاهش
همواره سرافرازم ، تا باد چنین بادا
در کهنه قمار عشق ، جان و دل و دینم را
میبازم و مینازم ، تا باد چنین بادا
ذکر حیدر باز مستم میکند
سرخوش از جام اَلستم میکند
میبرد تا آسمان با خود مرا
بی سر و بی پا و دستم میکند
عاشق و دیوانه ام ، نام علی
مست نه ، باده پرستم میکند
ای زبانم لال ، بی مِهرش خدا
در قیامت ورشکستم میکند
صوت : 25 بهمن 96 - بین الحرمین - شعرخوانی - میسوزم و میسازم تا باد چنین بادا