متن نوحه
حضرت رقیه (س)
صوت : آسمون داره برای من گریه می کنه
متن نوحه
کربلایی مجید بهمنی
آسمون داره برای من گریه میکنه
پا به پای گریه های من گریه میکنه
چشم من دیگه بعیده که وا بشه بابا
عمه زینبم به جای من گریه میکنه
گوش منو داد موی منو باد
از نفس افتاد دیگه رقیه
روی منو چنگ سر منو سنگ
اخ شده دلتنگ دیگه رقیه
دستام سوخت بابا پاهام سوخت بابا
از بس گریه کردم پلکام سوخت بابا
پا برهنه جا میمونمو پشت مرکبام
باورم نمیشه روی نیزه ست سر بابام
من رو خاک ویرونه که خوابم نمیبره
شد صدای تازیونه لالایی شبام
دلش میگیره که پیر پیره
باید بمیره دیگه رقیه
نداره معجر روزای اخر
شده کبوتر دیگه رقیه
شبهای تارم گریه شد کارم
با برده فروشا توی بازارم
دونه دونه ابله ی پاهام و میشمرم
گریه میکنم میسوزمو غصه میخورم
جای دستاشونو میبینی روی صورتم
چای چکمه هاشونو ببین روی چادرم
قدش خمیده موهاش سفیده
نفس بریده دیگه رقیه
منو یه نامرد از مو بلند کرد
اخ داره سر درد دیگه رقیه
خون شد قلبم تا بسته شد دست ها
رفتیم با چه وضعی تو بزم مست ها