کربلایی مجید بهمنی

۱۳ مرداد ۱۳۹۸ 1671 0 نظر

متن واحد شب سوم محرم - کربلایی مجید بهمنی 

بابایی ببین که دست و پامو بسته زجر


صوت : کربلایی مجید بهمنی- واحد- بابایی ببین که دست و پامو بسته زجر
کربلایی مجید بهمنی

 

بابایی ببین که دست و پامو بسته زجر

بابایی ببین خسته شدم از دست زجر

بابایی سنان معجرمو دزدید و رفت

بابایی الان موی منو کشید و رفت

 

از گوش، گوشواره‌م افتاده

بالا سرم انگار مغیره ایستاده

 

کبود شده یاس پرپر تو

روی دختر تو ، مثل مادر تو

وای بابا

 

کبود شده زیر چشم ترم

خیلی کرده ورم ، درد میگیره سرم

وای بابا

 

"بابا بگو سر به سرم نذارن

اشک من یتیمو در نیارن"

 

تا حالا غمی تو قلب من نمونده بود

 

تا حالا کسی حُرمتم‌و نشکونده بود

تا حالا چشام تازیونه ندیده بود

توی ازدحام دخترکت ترسیده بود

 

خولی، برده النگوهام

یه روسری میخوام ، بپوشونم موهام

 

از موی من دیگه چیزی نموند

زجر منو می‌کشوند ، بیشترش رو سوزوند

وای بابا

 

گلوی من زخم سلسله‌هاست

کار حرمله‌هاست ، تو دلم گله‌هاست

وای بابا

 

"بابا بگو سر به سرم نذارن

اشک من یتیمو در نیارن"

 

به اینا بگو آه یتیم میگیره زود

 

به اینا بگو مهمونی‌شون نامردی بود

به اینا بگو، به اینا که بد دهنن

به اینا بگو عمه‌مو اینقدر نزنن

 

"بابا بگو سر به سرم نذارن

اشک من یتیمو در نیارن"

گزارش 2
برای ارسال نظر وارد شوید و یا ثبت نام کنید.

comments نظرات

هنوز نظری ارسال نشده است.
جدیدترین محبوب ترین داغ ترین
تمام حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کربلایی مجید بهمنی می باشد.